میگفت تا الان ۳۵ سال از خدا عمر گرفتم و پنج سالی میشود که زن گرفتم و چند وقتی است برای خودم کسب و کاری دست و پا کردم، با اینکه مدرک دانشگاهی خوبی دارم اما ناامید از داشتن شغلی اداری مجبور شدم دست روی زانوی خودم بگذارم و به امید کسی نباشم تا بلکه بعد از پنج سال دست زنم را بگیرم و با هم به زیر یک سقف برویم، سقفی اما نبود باید برای این هم فکری میکردم. گزینه اول خرید منزلی نقلی بود، نصف پولش را پدرم که از پول کارگریاش جمع کرده بود متقبل شد، بقیهاش هم ماند با وام و قرض و قولهای که میخواستم جورش کنم. از این بنگاه به آن بنگاه دنبال خرید همان خانه نقلی. شنبه قیمت گرفتم ۳۵۰ میلیون هنوز اما ۵۰ میلیونی پولم کم بود. به امید پیدا کردن سرپناهی که به سرمایهام بخورد همه شهر را گشتم اما انگار کمتر از همان ۳۵۰ تومان مورد بهتری برایم پیدا نمیشد. یکشنبه شال و کلاه کردم بروم همان خانه ۳۵۰ میلیونی را به هر نحوی که شده بخرم وقتی قیمت همان خانه را ۴۵۰ تومان شنیدم حس اصحاب کهف به من دست داد! چطور میشود و با کدام حساب و کتابی چرتکه انداختند که به یک روز ۱۰۰ میلیون آمده روی قیمت خانه؟ بنگاهدار میگفت معلوم نیست با این اوضاع فردا که بیایی قیمت بیشتر شده باشد. تمام غم و اندوه دنیا را در چهره این جوان دیدم. حس خیلی بدی بود. کاش میشد برای او کاری کرد اما پرسوجو که کردم آشفتگی را در آشفته بازار شهر احساس کردم. افسار گسیخته قیمت زمین و مسکن رکورد ثبت کرده و میکند. چه بینظارت شده داستان خانه و مسکن!
اما همچنان جملهای تأملبرانگیز لابهلای صحبتهای آن جوان ذهنم را قلقلک میداد؛ همه چیز دست دلالان است خودشان میخرند و میفروشند و قیمت میگذارند. این یعنی سود این بازار فقط و فقط برای عدهای خاص است و بس. آن جوان و امثال او هم هر بلایی سرشان میآید برایشان اهمیتی ندارد. صفرهای حساب بانکی آقایان را عشق است.
امروز که بریده خطبههای نماز جمعه فیضآباد را میخواندم داغ دل همان جوانک برایم تازه شد.
دغدغهمندی امام جمعه بجاست. با چه قاعده و قانونی باید این شرایط در شهری حاکم شود که صدای خیلی درآید؟
آقایان مسئول بد نیست به خودشان تکانی دهند برای یک بار هم که شده دغدغهمند درد مردم باشند. تشکیل شورای مسکن مگر چقدر وقت میبرد که حتی حاضر نیستید برای آرام شدن این آشفته بازار دور هم بنشینید؟
احساس میشود دادگستری و دادستانی به عنوان نماینده مدعیالعموم و احقاق حقوق عامه لازم است به داستان ورود پیدا کنند و در کنار امام جمعه به این دغدغهمندی پاسخ دهند تا دلالان و پولشویان حوزه مسکن خون مردم را این گونه نمکند. میشود چارهای اندیشید برای حال و روز این روزهای بازار مسکن در فیضآباد؛ کافیست همت کنیم.
نظر شما