به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، طبق اعلام روابط عمومی رسانه ملی حدود ۸۶ درصد از مردم بیننده برنامههای مختلف تلویزیون هستند و نکته جالبی که در نتایج این نظرسنجی درباره برنامههای پرمخاطب و محبوب دیده میشود، حضور قابل توجه مستند در رده سوم و چهارم است.
براین اساس «دورهمی» و «کودک شو» شبکه نسیم به ترتیب با ۵۶.۵ و ۳۶.۴ درصد مخاطب در رأس برنامههای سیما و مستند حیات وحش مستند با ۳۵.۲ درصد در جایگاه سوم و ایرانگرد شبکه مستند نیز با ۲۵.۸ درصد در رده چهارم این نظرسنجی قرار گرفته است.
در واقع شبکه مستند با ۲ برنامه در میان ۱۰ برنامه پرمخاطب تلویزیون در کنار دو برنامه شبکه نسیم، بیشترین سهم را در میان شبکههای سیما دارد.
نکته ای که در این میان قابل توجه است پرمخاطب شدن مستند در میان مخاطبان و عموم مردم است، گونهای که به زعم جامعه مستندساز همیشه مهجور بوده و فرصتی برای عرضه نداشته است. برخی معتقدند کیفیت پایین سریالهای تلویزیون باعث گرایش مردم به مستند شده و عدهای دیگر نیز بر این عقیده استوارند که با تهی شدن شبکه سه از برنامه جذاب و پرمخاطبی مانند «نود»، مخاطبِ مأیوس شده از برنامههای ورزشی و ترکیبی به سراغ تماشای مستند رفته است. حال چه این مستند درباره حیات وحش باشد و آرشیوی از شبکههای خارجی یا این که با نگاهی به فرهنگ بومی توسط مستندسازان داخلی ساخته شده باشد. برخی دیگر هم تأثیرات کرونا و دوران خانه نشینی اجباری و قرنطینه را در این میان بیتأثیر نمیدانند.
ابوالفضل صفاری، کارگردان سینما و مستندساز درباره دلایل اقبال مردم به مستندهای پخش شده از تلویزیون و صعود مستند به ردههای بالای رضایتمندی مخاطبان از برنامهها میگوید: واقعیت امر این است که مخاطب مستند در ایران به شدت بالاست. اما در خارج از ایران تعدادی از شبکههای تلویزیونی هستند که برخی از آنها تأمین بودجهشان به واسطه کشورهایی است که همه ما میدانیم و مشخص است که مستندهایی با رویکرد تبلیغی، جهت دار و ... کار میکنند که البته به شدت مخاطب هم دارد.
وی در ادامه میافزاید: به نظرم مشکل اساسی که در کشور ما وجود دارد به این برمیگردد که تلویزیون از رسالت ساخت مستند دور شده است و آن مستند حیات وحشی هم که میبینید در واقع بیشتر آثار خارجی است و تولید داخل نیست.
صفاری تاکید کرد: یکی از رسالتهای اصلی تلویزیون در کنار تولید و پخش فیلم و سریال و برنامههای ترکیبی توجه به مستند است. در اصل تلویزیون به سه بخش تقسیم میشود؛ بخش نخست سریال و سینمای داستانی، بخشی دیگر مستند و بخشی هم گزارش، برنامههای ترکیبی و ورزشی است. تلویزیون ما دو بخش سریال و فیلم و برنامههای ترکیبی را دارد اما بخش مستند آن فعال نیست.
این کارگردان ادامه داد: تلویزیون بنا به دلایلی همچون کمبود بودجه یا عدم اهمیت به بخش مستند از این فضا دور شده و میبینیم که مستندسازان خوب ما اگر مستندی هم تولید میکنند بیشتر از شبکههای خارجی پخش میشود و در حال حاضر این رسالت به دست شبکههایی افتاده که تأمین بودجه آنها از سوی کشورهای جهت دار است. شما ببینید مستندی درباره یک شهر تاریخی ساخته شده و یک شبکه فارسی زبان خارجی آن را پخش میکند و در فضای مجازی هم استقبال بسیاری از آن شده و بارها به اشتراک گذاشته میشود.
وی عنوان کرد: به نظرم مستند جذابیتهای خاص خودش را دارد و از طرفی مخاطبان بسیاری هم آن را دنبال میکنند و کشوری همچون ایران با این حجم از گستردگی فرهنگی، طبیعت، جاذبههای معماری و ... اما میبینیم که چیزی برای عرضه نداریم و اساساً هیچ مستندی قابل ارائه نیست. من فراموش نمیکنم زمانی در شبکه چهار مستندهای بینظیری ساخته میشد و در آن سالها نیز من هم مستندهای بسیاری ساختم و استقبال از آنها فوقالعاده بود اما متأسفانه در حال حاضر به این امر بها داده نمیشود و در نتیجه اگر مستندی از حیات وحش خارجی پخش میشود مخاطب را جذب میکند.
وی در پاسخ به این نکته که این ضعفها در صورتی رخ داده که تلویزیون شبکهای ویژه برنامههای مستند دارد، گفت: مشکل اساسی ما در این نوع شبکهها این است که آنها خودشان را به روز نکردهاند و جهت گیریهای سیاسی احمقانهای دارند که مخاطب را از خودشان دور میکنند اما جالب است بدانید همان شبکههای خارجی که درباره آنها صحبت کردیم نیز جهتگیریهای سیاسی از خودشان نشان میدهند اما با یک رندبازی مخصوص به خودشان از همه جوانب یک امر را بررسی میکنند و در نهایت پیامی که آن مستند میدهد در ناخودآگاه مخاطب بسیار ظریف مینشیند و میبینیم که کلیت مستند اتفاقاً علیه خیلی از مسائل است.
این کارگردان تصریح کرد: به نظرم شبکههایی مانند مستند یا حتی شبکههای اصلی تلویزیون باید یک بخش مستند قوی داشته باشند و تا زمانی که مستندسازهای برجسته و متخصصهای ایران به کار گرفته نمیشوند و آثارشان از تلویزیون پخش نمیشود این عواقب هم به وجود میآید.
صفاری در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: به نظرم شبکههای مستند که جهت گیریهای سیاسی دارند نمیدانند ما با مخاطبی طرف هستیم که دیگر همان فرد ۱۵ ـ ۲۰ سال پیش نیست، بلکه تحصیل کرده است. جامعه ایرانی بالاترین تعداد دانشجو را دارد و سطح سوادش قابل توجه است، فضای مجازی همه جا نفوذ کرده و همه قشرها درگیر این فضا هستند، رشد فکری جامعه بالاتر رفته اما متریال و خوراکی که شبکههای مستند به نسل جوان میدهد در واقع متریال کهنه ۲۰ سال پیش است و باید به روز شود و این روزها دیگر جوابگو نیست. نسلی که که امروز مستند میسازد و آن را به شبکههای همچون بی بی سی، آرته، ZDF آلمان میفرستد و از این شبکهها پخش می شود نسلی هستند که مستند را برای آن طرف میسازد در حالی که باید آن را برای شبکه چهار بسازد.
وی گفت: به عقیده من مسئولان باید افق دید خود را گسترش دهند، مخاطب سنجی بیشتری داشته باشند و به این فکر کنند مدیری که امروز آمده و هنوز تفکر بیست سال پیش را با خودش حمل میکند نمیتواند موفق باشد. در واقع این فرد مدیر رسانهای است که هر لحظه و ساعت در حال تغییر است و نتیجه این اتفاق چیزی میشود که میبینیم.
وی درباره عدم تمایل مستندسازان به ساخت مستند در تلویزیون اظهار کرد: جهتگیریهایی که در حوزه ساخت مستند وجود دارد عاملی است که بسیاری مستندسازان با تلویزیون همکاری نمیکنند. به نظرم فضا باید بازتر شود و واقعیتها را گفت. واقعیتهایی که خیلی عیان است و تاثیرات بسزایی دارد و میتوان جهت گیریهای کلانی روی آن انجام داد اما متاسفانه میبینیم فعالیتی ندارند یعنی آن تفکر کهنه و پوسیدهای که در تلویزیون وجود دارد باعث شده تا متاسفانه مخاطبان بسیاری را از دست بدهد در حالی که میتوان کارهای بسیاری برای فرهنگ این جامعه انجام داد.
صفاری عنوان کرد: چطور در زمان بحران کرونا اینقدر همبستگی بین مردم به وجود میآید و به همدیگر کمک میکنند و نسبت به کشورهای پیشرفته اروپایی بیشتر مراعات میکنند؟ این تاثیر فضای مجازی است و تلویزیون در این میان نقش کمی داشته است. به نظرم فضای مجازی و نسل فعال و تحصیل کرده میتوانند نقش مهمتری در جامعه داشته باشند و کارهای مهمی انجام بدهند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مستند برای تلویزیون ساخته میشود. مگر این مستندها در سینما نمایش داده میشوند؟ وقتی اینها در تلویزیون نمایش داده شود میتواند تاثیرات بسیاری داشته باشد و جالب است بدانید شبکههای خارجی سالی حداقل ۴ تا ۱۰ فیلم مستند از ایران نمایش میدهد و اتفاقاً مخاطب بسیار خوبی هم دارد. در نتیجه تنها راه نجات مستند این است که تلویزیون و شبکههای فعال مستندهای خوبی بسازد و نمایش دهد.
انتهای پیام/
نظر شما