قدس آنلاین: در ایران کهن، بسیار پیشتر از رواج آیین زرتشت، حتی احتمالاً پیش از مهاجرت اقوام آریایی به این سرزمین، گاهشماری، عمدتاً بر مبنای شناخت نحوه رفتار خورشید انجام میشده است. بر این اساس، اعتدالین و انقلابین، رویدادهایی مهم در طول سال بودهاند. از این منظر آیین نوروز (اعتدال بهاری) آیین مهرگان (حوالی اعتدال پاییزی)، آیین شبچله (انقلاب زمستانی) و آیین آغاز تابستان در یکم تیر (انقلاب تابستانی) و نیز آیینهای مرتبط با آن، مثل جشن سده، کهنترین آیینها و در عین حال بومیترین آنها، در فلات ایران هستند.
استاد دکتر مهرداد بهار در کتاب گرانسنگ «پژوهشی در اساطیر ایران» به این مهم اشاره میکند: «در اوستا سخنی از عید نوروز، عید مهرگان و جشن سده در میان نیست... اگر نوروز، مهرگان و جشن سده، هندوایرانی بود، باید به نحوی در وداها و اوستا از آنها یاد میشد و چنین نیست. به احتمال زیاد این اعیاد که به اعیاد اقوام برزگر میماند و نه اقوام گلهدار، میبایست اعیادی سخت کهن در نجد ایران بوده باشند و به پیش از تاریخ بازگردند و از آنِ اقوام بومی این سرزمین، یعنی اجداد غیرآریایی ما باشند.»۱
در خراسان که همچنان میراثدار این فرهنگ کهن است، همه این آیینهای سالانه، به نحوی زنده هستند؛ در این سرزمین تاریخی همچنان که نوروز، گرامی داشته میشود، آیین شبچله هم رواج دارد. رواج همین عنوان «شبچله» به جای «شبیلدا» نشاندهنده اصالت و دیرینگی آن در خراسان است. آیین مهرگان که از آن به عنوان جشن برداشت محصول یاد میشود، اگرچه نه در قالب آیین، اما در فولکلور ما مردم همچنان زنده است؛ وفور آیینهای برداشت محصول، نیز باورها و ضربالمثلهایی که به این موعد اشاره میکنند، میتوانند بازمانده آیین مهرگان باشند.
در این میان گرامیداشت انقلاب تابستانی که از آن با عنوان «چله تموز» یاد میشود، هنوز در بخشهایی از خراسان رواج دارد؛ نیز در فولکلور این منطقه، چلهتموز، موعدی پر کاربرد است. این چله، از اول تیرماه آغاز میشود و تا دهم مرداد ماه ادامه دارد. تابستان هم مثل زمستان، همچنان که یک چله بزرگ(۴۰ روزه) دارد، چله کوچک(۲۰ روزه) هم دارد. چله کوچک تابستان هم از دهم مرداد ماه آغاز میشود و تا اول شهریور ادامه دارد.
در فرهنگ خراسانی که همانند فرهنگ کهن ایرانزمین، بر مبنای کشاورزی(و نه دامداری) است، آغاز چلهتموز که بلندترین روز سال هم هست، موعد بسیاری از فعالیتهای مرتبط با کشت و کار است.
باوری قدیمی هم وجود دارد و آن اینکه هنگامی که زمستان فرامیرسد، تابستان در دل زمین فرومیرود و هنگامی که تابستان میشود، زمستان در دل زمین جای میگیرد؛ برای همین هم آبهایی که از زمین میجوشد در زمستان گرم است و در تابستان سرد. ۲
اما همچنان که با آغاز چلهتموز، تابستان از دل زمین بیرون آمده و روی زمین استقرار مییابد، گیاهی هم هست که با شروع تابستان به گل مینشیند. گلهای نیلوفر، هر صبح با طلوع خورشید، باز میشوند و با غروب آن، میپژمرند. نیز برآمدن این گیاه و بالا خزیدن آن، تلاشی برای رسیدن به خورشید تلقی میشود. از این منظر، این گل که ارتباطی پیوسته با خورشید دارد، نزد پدران و مادران ما، مقدس بوده است. تقدس گل نیلوفر(گل کبود) ریشه در آیینهای «کیش مهر» دارد و البته نباید آن را با تقدس نیلوفر آبی که ارتباطی پیوسته با ایزدبانو آناهیتا دارد و در نقشنگارههای کهن هم، فراوان دیده میشود(لوتوس) اشتباه گرفت.
جشن نیلوفر، از همین منظر یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. ابوریحانبیرونی در کتاب «آثار الباقیه عنالقرون الخالیه» به این جشن به صورت مختصر اشاره کرده، اما چیزی درباره چگونگی برگزاری آن نگفته؛ جز اینکه در خردادروز از تیر ماه (ششم تیرماه) برگزار میشده است. اگرچه نشانه چندانی از جشن نیلوفر حتی در خراسان باقی نمانده، اما وفور کاشت گل نیلوفر در خانههای روستایی، احتمالاً برگرفته از همان باورهای آیینی است؛ باورهایی که در آن، خورشید، سرچشمه نور، روشنایی، گرما و زندگی است.
نظر شما