قدس آنلاین: ایران و عربستان به عنوان دو کشور بزرگ و تأثیرگذار منطقه همواره به عنوان دو طرف دخیل در تحولات مورد توجه بودهاند. این، تحت دسیسه آمریکایی- صهیونیستی که دوستی طرفین را تاب نمیآورند موجب رقابتی روزافزون بین دو کشور چه پیش و چه پس از انقلاب اسلامی ایران شده است. پیش از انقلاب روابط تهران و ریاض نزدیک و دوستانه بود و در مقابل منافع واشنگتن قرار نداشت بلکه آمریکا از این روابط پشتیبانی میکرد و در چارچوب دکترین دو ستونی نیکسون قرار داشت. با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و تغییر در ماهیت سیاست ایران این محاسبات دستخوش تغییراتی اساسی شده و تحت القائات آمریکایی به اختلافهایی منجر شد. ایران اما با درک نیات سوء دشمنان دو ملت، با وجود برخی تنشها همواره از در مصالحه با ریاض درآمد. به طور نمونه در آخرین مورد سردار حسن دهقان در گفتوگوی چند روز پیش خود با خبرگزاری الجزیره از آمادگی کشورمان برای گفتوگو بدون هیچ پیششرطی با حاکمان سعودی سخن گفت.
اما موانع موجود بر سر راه تعامل تهران و ریاض چیست که نزدیکی نگاه دو طرف را تا این حد دشوار ساخته است؟ نخست به نوع دید متفاوت دو کشور به تحولات منطقه در سطح کلان برمیگردد. همان گونه که گفته شد ریاض سیاست خود را در پازل چیده شده از سوی واشنگتن اجرایی میکند و بر اساس این ایده تمام مشکلات منطقه زیر سر ایران بوده و تمام رویکردها باید بر ضدیت و مهار تهران تمرکز یابد. بر اساس همین رویکرد هم کشورمان عامل ناامنی در منطقه شناخته شده و این مسئله حضور اشغالگران غربی را در منطقه توجیه میکند. تهران ولی معتقد است کشورهای منطقه از پس تأمین امنیت خود برمیآیند و استعمارگران غربی باید به حضور خود در این حوزه جغرافیایی پایان دهند.
موضوع دوم اختلاف به ویژه در چند سال اخیر یمن است. سعودی، یمن را به چشم حیاط خلوت خود مینگرد و بر همین مبنا با مداخلات بیجای خود، این همسایه جنوبی را در فقر و عقبماندگی نگه داشته است. همزمان با آغاز خیزشهای عربی در کشورهای منطقه (سال ۲۰۱۰) اما در یمن هم صفحه تحولات برگشت و شاهد شکلگیری اعتراضاتی علیه مداخلات سعودی بودیم. با پیروزی جنبش مردمی در یمن و فرار منصور هادی؛ رئیس جمهوری این کشور به عربستان، سعودی طبق سنت گذشته به دخالت در کشور جنوبی پرداخت و تهاجم گستردهای علیه این کشور آغاز کرد؛ اما جنگ پنجساله ائتلاف تاکنون به جایی نرسیده و تنها دستاورد این اقدام کشتار مردم بیگناه یمن و خالی شدن خزانه سعودی بود. سعودی ولی به جای پذیرش حماقت خود اکنون ایران را به عنوان مقصر شکستهایش میداند و بر همین اساس درصدد انتقام از کشورمان است.
اما در نهایت به نظر میرسد سعودی در چاه حماقتهای دستساخته خود دست و پا زده و به جای متهم کردن دیگران بهتر است کمی عقلانیتر رفتار کند. عربستان از چند سال پیش چه در صحنه داخلی و چه در حوزه خارجی شاهد اتفاقهای عجیب و غریبی است. در حوزه خارجی این کشور پس از روی کار آمدن ملک سلمان و قبضه قدرت توسط محمد بن سلمان؛ فرزند جوان و جاهطلب او، با ترک روح محافظهکار حاکم بر ساختار گذشته شمشیر را برای ایران از رو بسته. در حوزه داخلی نیز اقدامهای بنسلمان در ترویج فرهنگ غربی مردم را مقابل حکومت قرار داده و قلع و قمع مخالفان، شکاف سیاسی در میان سران این رژیم را به اوج رسانده است. در هنگامهای که حکام آلسعود روزگار خوشی را سپری نمیکنند بهتر است برای یک بار هم که شده توهمات ذهنیشان را کنار گذاشته و به تصحیح سیاست شکست خوردهشان کمی بیندیشند؛ آن گاه راه تعامل با ایران آسانتر خواهد بود.
نظر شما