قدس آنلاین: در ایام دهه کرامت امسال نیز همچون سالهای قبل، شاهد پخش تولیدات آرشیوی هستیم و کمتر کار جدیدی را در قاب تلویزیون میبینیم. این در حالی است که مستندسازان پرکار و دلسوز بسیاری در حوزه ساخت آثار دینی فعال هستند که «وحید چاووش» یکی از آنهاست. او که نامش در میان نامزدهای سینمایی چهره سال هنر انقلاب اسلامی سال گذشته جا داشت، از ۲۵ سال پیش در حوزههای مختلف تولید فیلم مستند مشغول به فعالیت بوده و تاکنون تهیهکنندگی و کارگردانی بیش از ۴۰ عنوان فیلم مستند را برعهده داشته است. «چاووش» پیش از این بیشتر با ساخت مستندهای مرتبط با دفاعمقدس همچون «نیست اما هست» و «سقف آسمان» و کسب جوایز مختلف از جشنوارههای سینماحقیقت، فیلم کوتاه تهران، جایزه شهید آوینی و جشنواره دفاع مقدس شناخته میشد، اما چند سالی است که با رونق گرفتن آیین پیادهروی اربعین در عراق، تمام اهتمام خود را صرف ثبت این بزرگترین راهپیمایی جهان اسلام کرده و آثار قابلتوجهی در این حوزه ساخته است. یکیدیگر از دغدغههای تولیدی او، ساخت مستندهای رضوی است که یکی از آثار قابل تحسین او در مقام تهیهکنندگی، مستند «سلام بر علی پسر موسی» است. با چاووش درباره دلایل فقر تولید فیلم مستند با موضوعات مرتبط با زیارت امامرضا(ع) و زائران امامهشتم(ع) گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در دهه ۸۰، موجی از ساخت آثار تصویری درباره معارف رضوی اعم از فیلم سینمایی و تلهفیلم راه افتاد، ولی این موج در دهه ۹۰ خوابید. به نظر شما در دهه اخیر که دهه توجه به مستندهای سینمایی است، به ساخت مستندهایی درباره معارفرضوی و قصههای مرتبط با حرم، زائران و عاشقان امام رضا(ع) توجه میشود؟
چه آن زمان و چه اکنون، همچنان در ساخت آثار مستند رضوی فقیر هستیم. در دهه ۹۰، موج مستندسازی شروع شده است، نهادهایی همچون سازمان اوج، سرمدار این موج بودهاند و فیلمسازان جوان و تازهنفس وارد این عرصه شدهاند، اما چه تعدادی از آنها کار حرفهای مستندسازی انجام میدهند؟ این محل مناقشه است. هر کسی که دوربین دستش بگیرد و تصاویری را کنار هم بچیند که اسمش مستندساز نمیشود، بسیاری از این فیلمها که تولید میشوند در حد رپرتاژ یا گزارش خبری هستند و خیلی از آنها وارد حوزه مستند نمیشوند. تفاوت فیلم مستند و گزارش خبری مثل تفاوت کتاب و روزنامه است. کتاب دارای عمق بیشتری نسبت به مجله یا روزنامه است. در عرصه مستندسازی هم روزنامه اضافه شده، نه کتاب. معتقدم به لحاظ تولید مستند فقیر هستیم، گزارش خبری زیاد ساخته میشود ولی مستند، نه. البته کسانی که گزارش میسازند ممکن است کمکم محققانه حرف زدن و مستندسازی را یاد بگیرند که زمان میبرد. با وجود اینکه جنبش تولید مستند در دهه ۹۰ ایجاد شده، فیلم مستند در حوزه رضوی بسیار کم است. به عنوان یک تولیدکننده فرهنگی معتقدم درهای حرم نسبت به دوره مدیریت مرحوم آقای طبسی، به روی مستندسازان گشودهتر شده و همکاری بیشتری با عکاسان و تصویربرداران میشود، ولی آیا وارد عرصه مستندسازی شدهایم یا داریم فیلمهای گزارشی تولید میکنیم؟ بسیاری از تولیدات درباره حضرت رضا(ع) کلیپ است تا مستند. تصاویر قشنگی که موسیقی متن تأثیرگذاری دارد و یک کلیپ خوب است، اینها کاربرد خودش را دارد، اما فیلم مستند خوب در اینباره بسیار کم است، علاوه بر فیلم «ضامن آهو» ساخته پرویز کیمیاوی و «رضای رضوان» مجید مجیدی، آیا فیلم سومی هم داریم که همین قدر جدی ساخته شده باشد؟
آیا مستندهایی مرتبط با زیارت امامرضا(ع) و قصههای زائران فقط باید در حرم ساخته شود؟ مثلاً در فیلم «سلام بر علی پسر موسی» که قصه یک چوپان عاشق حضرترضا(ع) را روایت میکند، تصویری از حرم نمیبینیم، ولی جنس قصه بسیار مرتبط با امام رضا(ع) و حرم است.
میشود از فرسخها دورتر نسبت به علاقه و محبت مردم به حضرت رضا(ع) فیلم و مستند ساخت که بسیار خوب است، اما تعدادش کم است. این را با حجم عشق و علاقه مردم نسبت به حضرت رضا(ع) بسنجید. دلیل اینکه سراغ آن چوپان میروم، این نیست که دغدغه ساخت مستند در داخل حرم نداشته باشم. کار کردن در حرم امامرضا(ع) توفیق بزرگی است و با وجود اینکه درهای حرم به روی فیلمسازان باز شده و فرصت بسیار خوبی است، ولی هنوز هم شرایط فیلمسازی سخت است. در روزهای پایانی ماه رمضان امسال که منتهی به بازگشایی حرممطهر شد، چند روزی مشغول ضبط تصاویری برای یک کار ۲۰ دقیقهای بودم. با وجود اینکه همکاری با مستندسازان نسبت به گذشته بسیار بهتر شده، ولی وقتی میخواستم از یکی دو مکان مشخص فیلمبرداری کنم و برای فیلمم به این تصاویر احتیاج داشتم، گفتند فیلمبرداری از بالای سر در ساعت باید با اجازه تولیت باشد. آیا در این شرایط باید طرح و فیلمنامه را تغییر دهم؟ به نظرم لازم است انعطاف بیشتری در این باره وجود داشته باشد. مدیران فرهنگی آستان قدس رضوی متوجه اهمیت برنامههای زنده یا روزانه حرم مطهر رضوی در تلویزیون هستند، این اهمیت برای گونه مستند هم باید وجود داشته باشد، ولی چون شناخت دقیق و عمیقی نسبت به مستندسازی وجود ندارد، گمان میکنند تصاویر آرشیوی هم کار مستندساز را راه میاندازد در حالی که آنچه برای مستندساز اهمیت دارد، یکدستی روایت و زاویه نگاه خودش است. به نظرم مدیران فرهنگی آستان قدس رضوی باید با کارنامه کاری مستندسازان آشنا باشند و اطلاعاتشان را نسبت به اهمیت مستند بالا ببرند، همان طور که اهمیت کلیپ و برنامه زنده را شناختهاند، اهمیت و ضرورت مستند را هم بشناسند.
ایده و قصههای زیادی در داخل حرم مطهر وجود دارد که میتواند دستمایه تولید مستندات قوی شود؟
همینطور است. مستندساز مثل معمار میماند که میداند قرار است چه بسازد، ولی همیشه مصالح فیلم در اختیارش نیست و باید در فضایی که میرود، آن مصالح را پیدا کند که کار را بسیار دشوار میکند در حالی که ساخت مستند به ظاهر آسان میآید، ولی این طور نیست. بزرگترین مشکل این است که مدیران فرهنگی ما، فهم درستی از مستند ندارند و آن را نمیشناسند، حتی از قدرت و اهمیت مستند هم بیاطلاع هستند. قدرت مستند در زمان انتخابات ریاستجمهوری مشخص میشود که میبینید نامزدها چقدر روی ساخت فیلمهای مستندشان سرمایهگذاری میکنند.
یعنی در نهادهای فرهنگی، خلأ کارشناسانی را داریم که لایه میانی برای واسطهگری بین دستگاههای هماهنگکننده و مستندسازان باشند تا مسیر تولید را برای مستندسازان هموار کنند؟
دقیقاً، این مشکل در صدا وسیما، فاجعهبارتر است. نسلی از مدیران سازمان دارند بازنشسته میشوند و نسل جدیدی به عنوان مدیر میآیند، گویی نسل میانی اصلاً وجود نداشتهاند که مدیریتها به آنها سپرده شود، یعنی هیچ نیروی باتجربه دیگری در آن سیستم وجود نداشته که جای مدیر فلان شبکه بنشیند؟ در چنین شرایطی به نظرم آینده تولیدات فرهنگی و حتی عرصه مستند هم چندان خوب نیست، چون آدمهای خبره در جایگاه مدیریت حضور ندارند و اینها تصمیم میگیرند که مستندسازان چه بسازند!
شاید یکی از دلایلی که کمتر مستندسازان سراغ سوژههای دینی و مذهبی میروند، گرفتار نشدن در بروکراسی اداری باشد، به هر حال پروسه خستهکنندهای است؟
مستندساز خسته نمیشود و میداند باید صبوری کند تا پلان مورد نظرش را بگیرد. مدیران فرهنگی ما باید اهمیت مستند را بشناسند. همان طور که زرق و برق کلیپهای گزارشی چشمشان را میگیرد، عمق مستند را هم باید درک کنند. مدیران فرهنگی ما تصاویر پرزرق و برق را میپسندند در حالی که پلان به پلان یک اثر تصویری باید دلیل داشته باشد. درباره حوزه مستند، سواد رسانهای در بین مدیران فرهنگی ما بسیار پایین است.
درباره کار جدیدتان توضیح میدهید؟
یک مستند کوتاه ۲۰ دقیقهای را در دست ساخت دارم که به نظرم کار قشنگی بشود. هنوز داریم روی چند پلان باقیمانده بهویژه پلان سر در ساعت کار میکنیم. با دیدن فیلمهایی که درباره حرم مطهر امامرضا(ع) در ایام کرونا ساخته و پخش شد، دلم گرفت. در اکثر آنها طوری به بیننده القا میشد که گویی حرم بدون حضور زائران، غریب و تنهاست. برحسب اتفاق، در یکی از روزهای ماه رمضان امسال که به مشهد مشرف شدم، وارد حرم شدم و اصلاً غربت ندیدم. اتفاقاً فضای حرم، برعکس آنچه بود که نشان میدادند. حرم پر از نور و امید بود، همه اشیا و موجودات زنده، بارگاه منور حضرت رضا(ع) را زیارت میکردند. صدای آب، صدای پرندهها و صدای تکان خوردن پرچم توی باد، همه اینها نشان از حرکت و حضور در حرم مطهر را داشت. تمام خدام سر پستهایشان بودند و داشتند کار خودشان را میکردند. حرم مثل شهر زنده و پویا بود، غربتی در آن ندیدم. گویی در آن مدت که درهای حرم به خاطر کنترل بیماری کرونا، بسته بود، بارگاه منور رضوی در حال غبارروبی بزرگی بود و به زودی حضرت سلطان، اذن دخول میدادند و همه زائران به پابوس آقا خواهند آمد. من این حس را در حرم دیدم و اصلاً غربتی نبود، شکوه و جلال حرم حضرت رضا(ع) سر جایش بود و همه چیز به زیبایی و منظم مثل ساعت کار میکرد.
انتهای پیام/
نظر شما