محمدپارسا نجفی تحلیلگر سیاست خارجی
درحالیکه سفر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق و دیدار او با مقامات کشورمان و از جمله شخص رهبری که از جدیت دو طرف برای توسعه هرچه بیشتر مناسبات حکایت دارد، همچنان سر خط تحلیلی رسانههاست، برخی منابع از دسیسه جدید آمریکا در رابطه تهران - بغداد خبر میدهند. توطئه جدید حاکی از آن است که یانکیها در تداوم سیاست فشار حداکثری بر کشورمان درصدد هستند با اعمال فشار بر بغداد انرژی کشورهای عربی حاشیه جنوبی حوزه خلیجفارس را جایگزین برق و گاز صادراتی کشورمان به این همسایه غربی کنند. این اقدام مسلماً به ضرر منافع ملی ماست، اما به نظر میرسد اجرای این توطئه آمریکایی با چند مانع بزرگ روبهرو است.
واقعیت آن است که عراق، به انرژی صادراتی و بهویژه برق ایران بیش از آنچه کاخ سفید نشینان میاندیشند، وابستگی دارد. همین دو ماه پیش بود که «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا با درک این نیازمندی برای چهارمین مرتبه اعلام کرد عراق برای واردات و خرید برق از ایران به مدت ۱۲۰ روز معافیت از تحریم خواهد داد. این اقدام آمریکاییها نه از روی علاقه، بلکه تصمیمی از روی اجبار بود. اکنون توان داخلی عراق برای تولید برق ناچیز است. دلیل این مسئله هم به دخالتهای آمریکا بازمیگردد. یانکیها در طول 20 سال گذشته به هیچ کشوری اجازه ساخت نیروگاه در عراق را ندادهاند. در حال حاضر بیشتر شهرهای جنوبی عراق و بهویژه بصره، کربلا، ناصریه و نجف در طول شبانهروز بین 6 تا 16 ساعت برق دارند. همین مسئله زمینههای اعتراضات گاه و بی گاه مردمی علیه دولت را به همراه داشته. پس در شرایطی که نیاز عراق به انرژی ایران واقعیتی محض است، به نظر میرسد توطئه یانکیها برای جایگزینی برق صادراتی ایران به عراق با کشورهای عربی حداقل در کوتاهمدت امری بعید است.
نکته دوم برخورداری جمهوری اسلامی از چند مزیت در موضوع صادرات برق به عراق است که دیگر کشورها از آن بیبهرهاند. نخست اینکه فاصله نیروگاههای برق اعضای شورای همکاری خلیجفارس با عراق بسیار زیاد است. ضمن اینکه هماکنون هیچگونه خط انتقال برقی میان عراق با این کشورها وجود ندارد. ایران برای صادرات برقش به این همسایه غربی با این دو مشکل روبهرو نیست. فاصله نیروگاههای برق ما با عراق کم و شبکه برق ما هم به شبکه سراسری آنها متصل است. ضمن اینکه ایران با تولید مازاد برق روبهرو است، ولی کشورهای عربی از این ظرفیت هم بیبهره هستند. همه این مسائل در کنار هم سبب میشود که هزینه انتقال انرژی ایران به عراق به لحاظ قیمت تمامشده بسیار بهصرفهتر از دیگر کشورها بوده و طبیعتاً دولت عراق تمایل بیشتری به همکاری با ایران در این حوزه خواهد داشت.
درنهایت با وجود همه دسیسههای کاخ سفید نشینان ادامه صادرات گاز و برق ایران به عراق برای مقامات کشورمان هم از اهمیت زیادی برخوردار است. دلیل این اهمیت به جایگاه راهبردی عراق در نقشه انرژی کشورمان بازمیگردد. به این معنی که اگر روابط اقتصادی ایران و عراق گسترشیافته و درهمتنیده شود، میتوان در ادامه پروژههای مهمتر مانند صادرات نفت، گاز و برق ایران از مسیر این همسایه غربی به حوزه دریای مدیترانه و از جمله لبنان و سوریه را مدنظر قرارداد. ایران بهعنوان دومین تولیدکننده گاز دنیا حتی این قابلیت را دارد که به اروپا این محصول خود را صادر کند. این در شرایطی است که آمریکا همه اهرمهای فشار خود علیه تهران را به کار بسته و این به معنی مرگ سیاستهای تحریمی خواهد بود. به همین دلیل است که ناامن سازی مسیر تجاری ایران با غرب آسیا و نهفقط مسدود کردن راههای انتقال انرژی به این منطقه از اهداف یانکیهاست. مخالفت و سنگاندازیها واشنگتن در بازگشایی گذرگاه القائم – البوکمال هم دقیقاً در همین راستا است و این مسئله تا جایی برای آنها اهمیت دارد که چندین بار اقدام به بمباران این گذرگاه در مرز عراق و سوریه کردهاند. درنهایت اینکه اگر خطوط انرژی، راهآهن و جاده از عراق به سوریه و مدیترانه برود، برای تهران، بغداد و دمشق همزمان مفید خواهد بود؛ چیزی که اما برای آمریکا دردآور است. واشنگتن میخواهد به هر شکلی که شده، مانع این همکاریهای منطقهای و در اصل مانع اتحاد اقتصادی غرب آسیا شود؛ چیزی که همه شواهد موجود و تحولات جاری منطقه از شکست آن حکایت دارند.
نظر شما