قدس آنلاین: امروز که این سطور را مینویسم، کم وبیش برای همه معلوم شده است که مراد از گشایش اقتصادی مورد نظر مسئولان ارشد دولتی و مملکتی که نویدش را به مردم میدادند، روشن شده و اما یک چیز ناگفته باقی مانده است. آیا این گشایشی برای تأمین کسر بودجه آخرین سال دولت محترم است یا گشایشی برای مردم؟ تقریباً تمام رسانههای اقتصادی از قول بزرگانی در مجلس و غیر آن نقل کردهاند که معجزه وعده داده شده، پیشبینی فروش نفت در قالب اوراق به مردم خواهد بود. تصمیمی که نیازمند انبوهی از مقدمات از جمله قانونگذاری است. اما به نظر میرسد در شورای سران قوا توافقاتی حاصل شده و مطابق آنچه رسانهها نوشتهاند، توافق در کلیات حاصل شده و تنها جزئیات باقی ماندهاند.
بدیهی است من که اقتصاد خواندهام و روزنامهنگار، در حد خودم میتوانم برای مخاطبان این ستون شرح دهم که چنین تصمیمی چه مزایا و معایبی دارد. میتوانم نظرم را به طور مستدل شرح دهم که آیا معایب آن بیشتر است یا مزایایش. با این همه در این فرصت کم، چنین تصمیمی ندارم. بیگمان بسیاری از رسانهها در این باره خواهند نوشت و افرادی صاحب صلاحیتتر از من در این خصوص نظر خواهند داد. من سؤالم از بزرگوارانی که طی ده روز و یک هفته اخیر با حرارت سخن از یک گشایش بزرگ اقتصادی میزدند و با هیجان به مردم نویدی دادند که حتی تحریمها به پایان راه رسیدهاند، این است که چرا تا این اندازه اعتماد مردم را به تصمیمات خودتان خدشهدار میکنید؟ چند ماه پیش در همین ستون درباره ارزش «اعتماد ملی» نوشتم. تأکید کردم وقتی قولی به مردم میدهیم اما بعد آن را فراموش یا حتی خلاف آن عمل میکنیم یا وقتی نویدی بزرگ به مردم میدهیم اما بعد به قول رسانهها «کوه موش میزاید»، در حال سوزاندان مهمترین سرمایه این مملکت هستیم. شاید این شکل حرف زدن، برای یک هفته، یک ماه و حتی چند ماه، فشار را از روی دولت یا فلان دستگاه اقتصادی و بهمان وزارتخانه بردارد، ولی متوجه هستیم که پس از آن چه رخ میدهد؟
مشاور رئیس جمهور این سرزمین ۱۰ روز جلوتر به مردم رهنمود میدهد که هر کس هر تصمیم اقتصادی که دارد، یک هفته دست نگه داشته و آن را عقب بیندازد... د. آیا هنگام نگارش و انتشار این توصیه، مشاور سرشناس و فرهیخته رئیس دولت، نمیتواند به عواقب گفتار خود فکر کند؟ به مردم میگویید هر تصمیم اقتصادی را یک هفته به تأخیر بیندازید، اما به دایره وسیع مخاطبان و تأثیر حرف خود نمیاندیشید؟ حالا بیشتر از یک هفته گذشته است. بفرمایید چه اتفاق شگفتی رخ داده است؟ متوجه هستید دارید چه بلایی بر سر باور مردم به خودتان میآورید؟ حالا متوجه شدهاید وقتی نوید ارزانی چیزی را در فضای مجازی میدهید، چرا عموم مخاطبان با ترس و نگرانی ذیل آن هشدار میدهند؛ خدا بخیر کند!؟ وعده بیشتری هم هجوم میبرند تا آن چیز را در همان قیمت گران، قبل از حصول وعده ارزانی شما بخرند و انبار کنند؟ مخاطب توییتهای مشاور رئیس جمهور یک کشور، تمام شهروندان آن کشورند، نه جمع خانواده و دوستانش. میدانید با آن توصیه ممکن است چه بنگاههای خرد و کلانی را به ورطه نابودی کشانده باشید؟ میدانید به سبب تکرار این رویه و این قبیل توصیهها و نویدها و رهنمودهای بیپایه باعث شده است اعتماد مردم طی سالها به چنین اقوالی نابود شود؟ به عواقب هولناک آن واقفید؟ امیدوارم گشایش وعده داده شده چیز دیگری باشد. انشاءالله.
انتهای پیام/
نظر شما