عباسعلی سپاهی یونسی/
با ابراهیم ایرانی به طور اتفاقی آشنا شدم. همان روزی که از برنامه گفتوگو با عبدالکریم شیخ جامی در روستای پشته تایباد برمیگشتیم -که سه سالی است برای رونق فرتبافی در زادگاهش تلاش میکند- دنبال باغداری بودم که چند سال پیش در سفری به نشتیفان خواف دقایقی با او حرف زده بودیم؛ اما او فوت کرده بود. قرار بود با ایرانی درباره صادرات کاج به کشورهای همسایه حرف بزنیم، اما وقتی با هم روبهرو شدیم متوجه شدیم او چند سالی به دنبال این بوده که عنابهایی بزرگتر از عنابهایی که ما در بازار دیدهایم تولید کند. خلاصه در همان حین که در حال گرفتن عکس از او در میان نهالهای کاج بودیم، او برایمان از عنابهایی گفت که خیلی بزرگتر از حد معمولی است و خواست آنها را از نزدیک ببینیم. اگر به تنهایی و بدون حضور ابراهیم ایرانی، عنابها را روی درخت دیده بودیم فکر میکردیم گلابیهایی است که در حال رشد هستند. آن روز موضوع گفتوگوی من با آقای ایرانی از صادرات کاج به تولید گونهای متفاوت از عناب رسید و چه عنابهایی!
کودکیتان چگونه گذشت؟
متولد ۱۳۶۴ هستم. من از بچگی در کنار پدرم به کار کشاورزی مشغول بودم. نشتیفان ما پنج قنات دارد و ما در پنج قنات ملک داریم. راه رفتن را که یاد گرفتم، مثل بقیه بچههایی که در خانواده کشاورز به دنیا میآیند، دنبال آب و زمین و درخت و نهال بودم. خلاصه از همان قدیم، همه زندگی ما کشاورزی و نهالکاری بوده است. بعضی وقتها با خودم فکر میکنم شاید اگر من در خانوادهای با یک پیشینه دیگر به دنیا میآمدم سرنوشتم هم مرا به سمت دیگری میکشید ولی خانواده من کشاورز و باغدار بودهاند و من هم به کشاورزی و باغداری علاقه پیدا کردم.
چقدر درس خواندید؟
من دیپلم که گرفتم دیگر ادامه تحصیل ندادم.
چه شد که ادامه تحصیل ندادید و کشاورزی را ادامه دادید؟
بنده پسر بزرگ خانواده هستم. به دلیل شرایط اقتصادی تصمیم گرفتم کمک حال پدر باشم. سرنوشت پسرهای خانواده هم گاهی این طور است که به شکلی جایگزین پدر میشوند و یا کمک کار جدیتر به پدر میشوند. این اتفاق برای من هم افتاد و همراه ایشان مشغول به کار شدم تا بقیه فرزندان خانواده بتوانند تحصیلات عالیه داشته باشند. باز هم میشود این طور فکر کرد که اگر من تنها فرزند خانواده بودم شاید سرنوشتم فرق میکرد.
دلیل دیگر اینکه قید درس و تحصیل را زدم این بود که من همان طور که در شروع صحبت گفتم علاقه شدید به کشاورزی و تولید نهال داشتم. در کنار پدر بودن این مزیت را برایم داشت که به همت و پشتکار پدرم تولید و تکثیر انواع نهالها را آموختم و از این بابت خوشحالم؛ چون این هم برای خودش هنری است؛ پس از جدا و مستقل شدن از پدرم خیلی به دردم خورد.
از چه زمانی احساس کردید باید مستقل شوید؟
سال ۱۳۸۳ مستقل شدم. تا آن زمان با پدرم و در کنار ایشان کار میکردم اما از سال ۸۳ برای خودم کار میکنم.
مستقل شدن درخواست خودتان بود یا پدرتان و اگر درخواست خودتان بود وقتی این مسئله را با پدرتان در میان گذاشتید، چه واکنشی نشان دادند؟
درخواست خودم بود، ولی پدرم با مستقل کار کردن من مخالفتی نداشت. شاید میدانست باید روزی این اتفاق بیفتد. از طرفی دو برادرم یعنی محمد که چهار و علی که ۱۰سال از من کوچکتر هستند در کنار تحصیلشان در کنار پدر بودند؛ از این بابت کمی خیالم راحت بود که پدرم برای انجام امور تنها نیست. وقتی هم که مستقل شدم، استقلالم به معنای بریدن از خانواده و پدرم نبود، چون بیشتر مواقع همیار و کمک پدر بودم و ارتباطم با کار و کشاورزی پدرم حفظ شد.
تفاوت زمانی که برای پدرتان و با ایشان کار میکردید تا زمانی که مستقل شدید و برای خودتان شروع به کار کردید چه بود؟ اصلاً آیا تفاوتی وجود داشت؟
زمانی که برای پدرم کار میکردم، پدرم مثل کوه بود و خودشان مشکلات را رفع و رجوع میکردند، اما وقتی مستقل شدم ماجرا فرق کرد. مثلاً یکی از موارد این بود و هست که باید برای محصولاتی که تولید میکردم، خودم مشتری پیدا میکردم. ولی وقتی با پدرم کار میکردم دیگر دغدغه این مسئله را نداشتم، چون با شناختی که مشتریها از پدرم داشتند و سابقه کار ایشان، محصولی که تولید میکردیم راحتتر مشتری خودش را پیدا میکرد و فروخته میشد. با این همه، این را هم باید بگویم وقتی مستقل شدم باز هم پدرم مثل کوه پشت سرم بود و یار و یاورم. پدرم در شهریور ۹۴ در سن ۶۵ سالگی از دنیا رفت و ما را داغدار کرد.
پس از وفات پدرم دو برادر کوچکترم با من مشغول کشاورزی و تولید نهال و پیمانکاری فضای سبز شدند که سبب شد در کنار هم و با همکاری یکدیگر و به یاری خداوند تولیداتمان را افزایش دهیم و الحمدلله موفق هم بودیم. در حال حاضر با اینکه هر دو برادرم شاغلاند باز هم در امر تولید و فروش نهال در کنارم هستند.
زمانی که همراه با پدرتان و به عبارت بهتر برای پدرتان کار میکردید نوع محصولی که کشت میکردید با زمانی که مستقل شدید تفاوت پیدا کرد و یا همان محصول بود؟
زمانی که با پدرم بودم، انواع نهالهای عناب، انواع کاج (کله قندی، توپی، مهندسی، تهران)، سرو، زیتون تلخ، انواع توت، انار، انجیر، انگور، سنجد، ابریشم، زبان گنجشک، ارغوان، اقاقی و... همچنین تنباکو، سیر، گندم، کنجد، پیاز، زعفران، هویج، شلغم و…. میکاشتیم و به فروش میرساندیم، اما وقتی مستقل شدم، دوست داشتم بیشتر روی عناب کار کنم و از آن حالت کاشت سنتی بیرون بیایم. با خودم فکر کردم به جای اینکه عناب را به صورت بذری به مشتری بدهیم، بهتر است به صورت پیوند زده و اصلاح شده به مشتری بفروشیم که جنبه اقتصادی بالاتری داشته باشد.
چرا بیشتر دوست داشتید که روی عناب کار کنید؟ بهخصوص که عناب محصولی است که به اسم قاینات و بیرجند شناخته میشود نه به نام نشتیفان؟
چون چند سالی بود فروش نهال عناب نسبت به بقیه نهالها بیشتر شده بود و این یعنی اقبال مردم به این درخت بیشتر شده بود و میشد روی آن سرمایهگذاری بیشتری کرد. برای همین تصمیم گرفتیم بیشتر روی این محصول کار کرده و از روش پیوند زدن که نتیجه بهتری دارد استفاده کنیم. غیر از این، وجود درختان کهنسال و تجربه دیرینه مردم نشتیفان در امر تولید نهال عناب سبب شد با روحیه بیشتری کار کنیم.
در کشاورزی، تولید نهال با تولید محصول و میوه بسیار متفاوت است. از طرفی شما در بحث تولید به فضای کمتری نیاز دارید تا وقتی که قرار است یک باغ داشته باشید و محصول بدست بیاورید، برای همین ما هم ما بیشتر درزمینه تولید نهالهای مثمر و غیرمثمر فعالیت داریم و البته همان طور که گفتم چند سالی است که دغدغهام تولید نوع خاصی از عناب است. اما درباره اینکه عناب را بیشتر به نام بیرجند و قاینات میشناسیم هم باید بگویم درست است که این محصول با نام این شهرها شناخته میشود ولی فقط به لحاظ تولید میوه، اما نشتیفان از جهت تولید نهال در کشور شناخته شدهتر است.
چه شد سراغ بحث پیوند زدن گونههای مختلف عناب رفتید و چند نوع عناب پیوندی داریم؟
از چند سال پیش باب شدن پیوند عناب موجب شد من هم به این بحث علاقهمند شوم و با آزمون و خطاها و تحقیقاتی که در این زمینه انجام دادیم پیوندها را به سمتی بردیم که تعداد خطای ما کمتر شود. قبلاً پیوند زدن عناب رواج نداشت و کسی دنبالش نرفته بود. اولین بار فکر کنم سال ۹۲ بود آقایی که در حال حاضر نامش یادم نیست در بیرجند این کار را به صورت محدود انجام داده بود. من هم دوست داشتم در این زمینه فعالیتی داشته باشم که خوشبختانه نتیجه لازم را گرفتم. در حال حاضر عناب گلابی ایرانی، عناب آویزی قاین، عناب گردویی بیرجند، عناب چینی، عناب اوکراینی و عناب تاجیکی در نهالستان موجود است.
اتفاقاً سؤال من هم بیشتر به این بخش ماجرا کار دارد، یعنی فکر میکنم چون کشاورزی قدیم ما کشاورزی سنتی بود سراغ این مباحث کمتر میرفتند؟
آن زمان اگر پیوندی انجام میشد درباره درختان توت و بقیه میوهها بود و از طرفی آن زمان بیشتر روی درختان غیرمثمر کار میکردیم، اما در حال حاضر ماجرا فرق کرده است و مثلاً درختی مثل درخت عناب بازار بهتری دارد. از طرفی روشهای سنتی دیگر پاسخگو نیست و ما برای رضایت مشتری ملزم به تغییرات و ابداعات در تولید و تکثیر محصولات خود هستیم. یعنی میشود گفت در حال حاضر کشاورزی بیشتر به علم کشاورزی توجه دارد تا روشهای سنتی؛ هر چند نمیخواهم بگویم در همه موارد باید سنت را کنار گذاشت، بالاخره در آن روشها هم نکاتی هست که به درد روزگار ما هم میخورد، چون کشاورزی سنتی یعنی تکیه بر سنتی چند هزار ساله در کشاورزی. اما حالا علم هم به کمک کشاورزی و بهتر شدن این رشته آمده است و نباید از آن غفلت کرد. از طرفی چون این درخت به آب کمتری نیاز دارد ما هم به آن توجه بیشتری میکنیم. بحث آب در کشاورزی امروز بسیار مهم است، بهخصوص برای کشور ما که با مشکل کم آبی هم روبهرو است و باید سراغ کشت درختان و محصولاتی برویم که با کمترین آبیاری، بیشترین بازدهی را داشته باشند. از طرفی درخت عناب درخت مقاومی است، یعنی هم به کم آبی مقاوم است و هم به سرمای منفی ۲۰ درجه و گرمای شدید. در بیشتر نقاط ایران هم جواب میدهد.
۳ سال روی پیوند عناب به روشهای مختلف کار کردیم
به عمل آوردن درخت عناب ساده است یا سخت و پیوند زدن این درخت چه سختیهایی دارد؟ البته گفتید که درخت مقاومی است.
بله، درخت مقاومی است، اما این برای زمانی است که به عنوان درخت به آن نگاه کنیم و به قول معروف از آب و گل در آمده باشد، مثل بچهای که به سنی خاص رسیده باشد. اما پیش از درخت شدن که هنوز حکم نهال را دارد، نسبت به نهالهای دیگر، بهعمل آوردن نهال عناب سختیهای خودش را دارد و نیازمند تجربه بیشتری است که این تجربه هم درطول زمان بدست میآید و اینکه ما نهال کاشته باشیم و به قول معروف چیزهایی دستمان آمده باشد.
پیوند زدن درخت عناب خیلی آسان نیست؛ بهدلیل ویژگیهای خاص و شکل ظاهری که دارد، تیغها و شاخههای زمخت درخت عناب کار را مشکلتر میکند؛ چون خیلی از پیوندزنان معروف دنبالش رفتند و نتیجهای نگرفتند. من و برادرانم که از قدیم پیوند زدن را به روشهای مختلف بلد بودیم و بدون خطا پیوند میزدیم سه سال روی پیوند عناب به روشهای مختلف کار کردیم تا توانستیم به روشی ابتکاری درصد خطا را به حداقل برسانیم و این همان تجربهای است که گفتم در طول زمان بدست میآید.
درخت عناب در چند سالگی محصول میدهد؟
درخت عناب در اولین سال کاشتش محصول میدهد. اگر شما برج ۹ امسال درخت را بکاری، یعنی در واقع شما یک سال جلو هستید. در یکسال هزینههایی که برای این درخت انجام دادهاید برمیگردد و تازه شاید چیزی هم برای شما بماند. ضمناً باردهی درخت بستگی به رسیدگی و علم باغبانی دارد.
چه چیزی موجب شد سراغ تولید گونه عناب بزرگ یا اسمی که خودتان برایش گذاشتهاید بروید؟
وقتی مشابه این نوع محصول را دیدم با خودم فکر کردم اگر بتوانیم آن را در خزانه خودمان به محصول برسانیم بازدهی خوبی خواهد داشت و علاقهمند شدم نوع بزرگتری از عناب را تولید کنم. از طرفی گفتم درختی فوقالعاده مقاوم و کم آفت است، نیاز آبی کمی دارد، خاکهای قلیایی را میپذیرد، در خاکهای فقیر از نظر مواد غذایی رشد میکند، درختی است که در هر منطقه با هر نوع آب و هوایی سازگار میشود، در دامنه وسیعی از دما و بارش مقاومت میکند، در اغلب خاکها نتیجهبخش و دارای عمری طولانی است؛ این همه مزیت سبب شد که از آن غفلت نکنیم.
کجا مشابه عنابی که الان محصول نهایی شماست را دیده بودید؟
من همشهریان و دوستانی دارم که کار ترانزیت انجام میدهند. شنیده بودم در تاجیکستان عناب نوع خوب پیدا میشود، برای همین از یکی از این دوستانی که کار ترانزیت انجام میدهند تقاضا کردم مقداری از آن عناب را برای من بیاورد. پس از مدتی دوستم که به سفر رفته بود آن عناب را برای ما آورد. بذر عنابی را که آورده بود کاشتم اما جواب نداد.
به نظر خودتان چرا جواب نگرفتید؟
چون بذرش عقیم بود، البته بعداً متوجه شدیم و همین سبب شد راههای دیگری برای دسترسی به گونههای مختلف انتخاب کنیم.
بعد چه کردید؟ آیا عنابی که از تاجیکستان برای شما آورده بودند اندازه همین عنابهایی بود که شما به عمل آوردهاید یا بزرگتر بود؟
ذهنم درگیر این محصول شده بود و فکر میکردم باید این عناب را تولید کنم. پس از مدتی یک نوع دیگر آن را که کوچکتر بود از ترکیه آوردیم. وقتی شاخه پیوندک عناب ترکیه را آوردیم با آن عنابهایی که خودمان اینجا کشت میکردیم پیوند زدیم. خلاصه مجموعهای از پیوندها را زدیم، یعنی عناب خودمان را با عناب بیرجندی و با عنابی که از ترکیه آورده بودیم پیوند زدیم. پس از پیوند زدنهای مکرر به این عناب رسیدیم که دیدید. عنابی که سفارش داده بودیم و برای ما از تاجیکستان آورده بودند، نصف عنابی است که شما امروز اینجا دیدید.
شما از ترکیه بذر عناب آورده بودید و تا به نتیجه برسید زمان زیادی نیاز بود؛ چند سال طول کشید تا از عنابی که از تاجیکستان و سپس عنابی که از ترکیه آورده بودید به این عناب رسیدید؟
حدود سه سال و در آن سه سال هم هر چه بود تلاش بود که شکر خدا بالاخره به ثمر رسید.
خیلیها این عنابها را با گلابی اشتباه گرفتند
وقتی برای نخستین بار محصول تلاشهایتان را روی درخت دیدید، انتظار عنابی به این درشتی را داشتید؟ واکنش آنهایی که در کار باغداری هستند پس از دیدن این نوع عناب چه بود؟
خیلی برایمان جالب بود، فکرش را هم نمیکردیم به این درشتی باشد. باورش برای هر کس که این میوه را میدید سخت بود؛ ۹۰ درصد کسانی که این محصول را دیدند عناب تولیدی ما را با گلابی ریز اشتباه گرفتند؛ حتی از علوم باغبانی استان که برای بازدید آمده بودند برایشان خیلی عجیب بود. یادم هست روزی دوستی به نهالستان آمده بود. من از ماجرای عنابی که پرورش دادهایم برایش چیزی نگفتم. آن روز دوستم پس از دیدن درخت عناب گفت این گلابیها ریز ماندهاند، آب کافی خوردهاند؟ وقتی برایش ماجرا را گفتم خیلی تعجب کرد و برایش جالب بود.
تحقیقی داشتهاید که آیا عنابی به این درشتی جای دیگر هم به عمل آمده است، حالا چه ایران و چه خارج از ایران؟
در کشورهایی مثل چین، تاجیکستان و ترکیه نمونههایی مشابه وجود دارد، ولی ظاهراً نحوه تولید و تکثیر این نهال در آن کشورها با روشهای تکثیر ما بسیار تفاوت دارد و حتی بعضاً قابل مقایسه نیست؛ چرا که پس از تحقیقات متعدد متوجه شدیم روشهای ما جامعتر و زود بازدهتر و کاملتر است.
مشتریهای شما از کدام شهرهای کشورمان هستند و سفارشهای مشتریها را چگونه به آنها میرسانید؟
معمولاً از کل ایران بهصورت کلی و جزئی سفارش داریم. متأسفانه بیشتر مشتریهایمان دلالها و واسطهها هستند. اگر سفارش جزئی باشد از طریق تیپاکس یا باربری پایانهها و اگر بهصورت کلی باشد با کامیون و وانت بدست مشتری میرسانیم.
چگونه این مشتریها را قانع کردید که از نهال این مدل عناب هم بخرند، چون بحث محصولی که شما تولید کردهاید یک طرف، طرف دیگر ماجرا این است که باغدار به این نتیجه برسد این درختی که عنابهایی به این درشتی دارد در باغ او هم محصول بدهد؟
درست است. کار کشاورزی و باغداری زود بازده نیست، یعنی مثلاً همین درخت عناب که در سال اول محصول میدهد، باز هم شما باید با صرف هزینه زمین و آب و بقیه موارد چند ماه انتظار بکشید تا به محصول برسید؛ برای همین باغدار باید مطمئن باشد نهالی که میخرد، حتماً محصول میدهد و در ادامه هم خشک نمیشود؛ یعنی با آن آب و خاکی که قرار است در آن کاشته شود سازگاری چندین ساله دارد. اما درباره اعتماد خریداران به این نوع جدید، در سالهای پیش ما فروشنده گونههای دیگری از عناب به این خریداران بودیم، از آنجا که با این خریداران در ارتباط هستیم، به آنها این گونه عناب را هم پیشنهاد دادیم و گفتیم چون عنابهای قبلی که به شما پیشنهاد دادیم جواب داده است، میتوانید از این عناب هم ببرید و خلاصه مشتریها این عناب را هم بردهاند و الان مشتری این نوع عناب را در کشور داریم. ولی باز هم نیاز به حمایت و معرفی بیشتر این گونه به کشاورزان و باغداران محترم در کل کشور هستیم.
توانستهاید از نهال این نوع عناب مقداری را که مورد نظرتان است بفروشید؟
ما مقداری که تا به حال تولید داشتهایم فروش رفته است، ولی آن طور که باید و شاید محصول و میوه این رقم، معرفی نشده است تا در اختیار مصرف کننده قرار گیرد؛ چون تا وقتی شما محصول جدید را معرفی نکنید باغدار هم سراغ این محصول نخواهد رفت.
چقدر نهادهای دولتی مرتبط با بحث کشاورزی و باغداری از این نوع محصولی که تولید کردهاید اطلاع دارند و چه حمایتهایی کردهاند؟
خیلی از نهادها اطلاع دارند ولی هنوز حمایتی از ما صورت نگرفته است که امیدوارم حمایت لازم اتفاق بیفتد. فکر میکنم وقتی در کشور قدم مثبتی در هر زمینهای برداشته میشود باید نهادهای دولتی هم حامی باشند و کمک کنند. به نظرم اینجا بحث فردی نیست یک قدم مثبت در باغداری برداشته و محصولی با کیفیت بهتر تولید شده و این به نفع مملکت است؛ پس باید به آن توجه شود.
برای اطلاعرسانی درباره محصولی که به عمل آوردهاید به کجا مراجعه کرده و چه جوابی گرفتهاید؟
سال گذشته برای ثبت برند و مجوز فروش این نوع عناب از طریق جهاد کشاورزی شهرستان اقدام کردیم. همچنین از بخش علوم باغبانی جهاد کشاورزی استان برای بازدید از خزانههای نهال عناب تشریف آوردند. اما با پیگیریهای مکرر هنوز نتیجهای حاصل نشده است. حتی در تیر سال جاری به دفتر دکتر کاوند معاونت نهال مؤسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال کشور مراجعه کردیم که در نهایت نشستی که با ایشان داشتیم منجر به استقبال و قدردانی از سمت ایشان شد و در پاسخ به درخواست ما اظهار کردند هنوز پروندهای از شما به دست ما نرسیده است.
- قیمت هر کیلو از این نوع عناب چقدر است؛ چقدر بازار داخلی و خارجی دارد و به کدام کشورها صادر میکنید؟
سال گذشته قیمت هر کیلو عناب مشابه عناب ما در بازارهای داخلی ۱۵۰ هزار تومان بوده است. در حال حاضر نهال این نوع از عناب را به هیچ کشوری صادر نمیکنیم و محصولش هم بهقدری نیست که بخواهد صادر شود؛ ولی امید است در آینده از این درخت پربرکت و پربار که در کل کشور هم جواب میدهد استفاده شود.
چند نیرو در کار نهالستان در کنار شما هستند؟ متخصص هستند یا کارگر ساده؛ در این باره هم توضیح بدهید.
در حال حاضر هفت نیرو به طور مستقیم در نهالستان ما مشغول به کار هستند. غیر از هفت نیرو ما سه برادر که در کار تخصص داریم هم تقریباً به صورت دائم مشغول به کار هستیم؛ البته در فصل پاییز و زمستان که فصل فروش ماست و حجم کارمان گسترده است تعداد ۲۰ نیرو هر روزه مشغول کندن و بارگیری انواع نهالها هستند. امیدوارم با حمایتهایی که نیاز است کار ما گسترش یابد تا بتوانیم نیروهای بیشتری را بهکار گیریم.
چه تعداد نهال در سال میتوانید تولید کنید؟
اگر از این نوع عناب که ما آن را تولید کردیم حمایت و معرفی کاملی شود، حتی اگر در سال ۵۰۰ هزار نهال عناب تولید کنیم مشتری خودش را خواهد داشت؛ چون عناب درخت ارزشمندی است و کاشت آن نسبت به بقیه میوهها ظرفیت بالاتری دارد و به نفع کشاورز هم هست. اول اینکه در همین گفتوگو اشاره کردم این نوع درخت از سال اول محصول میدهد و رشد بسیار سریعی هم دارد و به خریدار این تضمین را هم میدهیم که خودمان خریدار محصولش باشیم.
برای بازارهای داخلی میخرید یا بازار خارجی؛ چون الان صادر کردن محصول، ساده نیست و اگر برای بازار داخل، آیا بازار کشش لازم برای فروش را دارد؟
ما مشتری این محصول را هم در داخل هم در خارج از کشور داریم. قطعاً وقتی این محصول به بازار بیاید چون میوه سوپری است در داخل و خارج، فروش بسیار بالایی خواهد داشت. عناب مانند بعضی از میوهها نیست که برای فروش زمان کمتری دارد، میشود راحت آن را برای چندین ماه نگهداری کرد.
خاطرهای از کاشت عناب دارید؟
یادم هست وقتی برای نخستین بار درخت محصول داده بود و وقتی برای نخستین بار با این محصول که به شکل گلابی است روبهرو شدم بسیار شگفتزده و خوشحال شدم. خوشحال بودم به چیزی که می خواستم رسیده بودم و به قول معروف تلاشهایم بدون نتیجه نمانده بود.
اسم عنابی را که تولید کردید چه گذاشتید؟
عناب گلابی ایرانی، چون در نگاه اول خیلیها فکر میکنند این گلابی است، نه عناب.
نظر شما