قدس آنلاین: تعلیم و تربیت بهویژه در حوزه رسمی آن، فرایند دشوار و حساسی است که کیفیت تدریس و محتوای کتب درسی میتواند به بخشی از نیازهای آن پاسخ دهد. با در نظر گرفتن شتاب روزافزون تغییرات، آنچه اهمیت مییابد لزوم تغییر در شیوههای آموزشی است.
در گفتوگو با محمدابراهیم محمدی، مدیرکل دفتر انتشارات و فناوریهای آموزشی سازمان پژوهش و برنامهریزی به برخی از چالشهای پیش رو در این خصوص میپردازیم که در ادامه تقدیم حضورتان میشود.
با قبول این موضوع که الگوهای رفتاری و تربیتی هر نسل با نسل پیش از خود متفاوت است، ضرورت تغییر یا اصلاح برخی شیوههای آموزشی و یا محتوای کتابهای درسی نیز مطرح میشود. با توجه به این مهم بفرمایید این محتوا هر چند وقت یکبار باید تغییر کند؟
محتوای کتابهای درسی باید متناسب با نیاز دانشآموزان باشد، به همین دلیل با اینکه بیش از دو سال از عمر نوسازی محتوای کتابهای درسی نمیگذرد، قرار است سال ۱۴۰۲ نیز دوباره محتوای کتابهای درسی نوسازی شود. ضمن آنکه هر سال کتابهای درسی در حوزه علوم شناختی و علوم انسانی پیش از تجدید چاپ، ویرایش شده و مواردی که نیاز به تغییر دارد در آن لحاظ خواهد شد، اما برخی از درسهای علوم پایه مثل ریاضی به دلیل اینکه محکمات در آنها مندرج و تغییرات در آنها بسیار محدود است هر چندسال یکبار نوسازی میشود.
این در حالی است که در برخی از کشورهای خارجی عمر نوسازی کتابهای درسی حدود ۱۰ سال است. در کشور ما یک محتوای مکمل مثل مجلات رشد، محتوای الکترونیک، منابع مرتبط و کتابهای کمک آموزشی برای دانش آموزان وجود دارد که میتوانند بخشی از خلأها و نیازهای احتمالی کتابهای درسی را پوشش دهند.
به اعتقاد من جریان دانش و نیازهای نوپدید سرعت و شتاب بالایی دارد و نمیتوان ادعا کرد کتابهای درسی میتواند پاسخگوی همه نیازهای نسل امروز باشد. وضعیت پیش آمده در ایام کرونا که موجب گسترش آموزش مجازی شد، دست ما را در نوسازی منابع آموزشی باز کرد؛ چرا که منابع آموزشی دیجیتال ویژگی منحصر به فردی دارد و این امکان را فراهم میسازد که در هر زمانی میتوان محتوای آن را نوسازی کرد.
آیا محتوای آموزشی و الگوهای تربیتی معلمان هم با این شرایط تغییر میکند؟
نقش معلم و مربی در حوزه آموزش از اهمیت ویژهای برخوردار است، به طوری که بزرگان ما اعتقاد دارند کتاب میتواند جایگزین داشته باشد اما معلم جایگزین ندارد. هر چند در ایام کرونا نقش مدرسه برای دانشآموزان کمرنگ شد اما به دلیل اینکه معلم و مربی دارای نقش بیبدیلی است و هیچ جایگزینی ندارد، این نقش به شکل دیگری حفظ شد؛ چرا که بخش مهمی از انتقال آموزههای معلم در رفتار و منش او است که نمیتوان آن را در کتابهای درسی جستوجو کرد. بنابراین معلمان باید علاوه بر دانش و مهارت تدریس، زیسته اخلاقی و معنویات داشته و از شخصیت سالم اجتماعی برخوردار باشند. به طور طبیعی هر سال این فضائل ارتقا مییابد و معلمان خود را ملزم میسازند مهارتهای تدریس خود را افزایش دهند و شیوههای آموزشیشان را بهروز کنند تا بتوانند تأثیرگذارتر باشند.
آیا قبول دارید برخی از معلمان ما از داشتههای علمی دانشآموزان خود عقبترند؟
خیر. ممکن است در برخی حوزهها نظیر رایانه و استفاده از فضاهای مجازی، دانشآموزان نسبت به معلمان خود تسلط بیشتری داشته باشند، اما این به معنای عقب بودن معلم و یا توانمندی دانشآموزان نیست بلکه به این دلیل است که دانشآموزان به اقتضای فضای جاری از امکانات و رسانههای جدید بیشتر استفاده میکنند؛ در حالی که معلمان تخصص و دانش خود را دارند و در صورت نیاز، از این فضا استفاده میکنند. یکی از فرصتهای ناخواستهای که کرونا در اختیار معلمان قرار داد ورود جدی به حوزه آموزش مجازی بود که معلمان ناگزیر به ورود به فضای مجازی شدند. خوشبختانه همه معلمان، چه آنهایی که دانش نظری داشتند و چه آنهایی که اطلاعاتی نداشتند، با کسب تجربه وارد میدان شدند و اکنون همه معلمان ما به این فضا تسلط کامل دارند و ما نگران دانش و مهارت معلمان در استفاده از فضای مجازی نیستیم.
به نظر شما یکی از دلایل وجود و فعالیت مؤسسات کنکوری ضعف آموزشی کتابها و دانش برخی معلمان ما نیست؟
خیر. به اعتقاد من دغدغه معلم در فضای آموزشی آموزش صرف نیست بلکه بحث آموزش و پرورش مطرح است. درحالی که در مؤسسات کنکوری هدفگذاریها در قالب کسب مهارتهای تستزنی و موفقیت در آزمون کنکور تعریف شده و این مؤسسات نگاه تجاری به این موضوع دارند، به همین دلیل تلقی بر این است که مؤسسات کنکوری از کلاسهای درس موفقتر عمل میکنند. ضمن آنکه تبلیغات تلویزیونی نیز ذائقه خانواده را به سمت مؤسسات کنکور هدایت کرده است و تصور میشود توان بخش خصوصی در حوزه آموزش بیشتر است. در حالی که نگاه آموزش و پرورش نگاه فراتربیتی است و دلیلی ندارد معلم، دانشآموزان را درگیر استرس آزمون و کنکور کند و از نتایجی که به دنبال آن است – آموزش همراه با پرورش- باز بماند.
برای کمرنگ کردن نقش این مؤسسات چه باید کرد؟
ما نباید به دنبال کمرنگ کردن نقش مؤسسات کنکور و یا بخش خصوصی باشیم، چرا که بخش خصوصی فرصتی است که میتواند در کنار آموزش و پرورش نقشآفرینی کند. بنابراین لازم است نقش و مأموریت این مؤسسات بازتعریف شود و آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد حاکمیتی، نقش حکمرانی داشته باشد و بخش خصوصی را هدایت کند. اما نگاه قهرآمیز به بخش خصوصی جز اینکه دیوارهای بیاعتمادی را بالاتر میبرد نتیجهای ندارد.
به اعتقاد من باید بین بخش دولتی و بخش خصوصی گفتمان مبتنی بر حل مسئله حاکم شود تا بتوانند از ظرفیتهای یکدیگر بهرهمند شوند که این ظرفیت در قانون وجود دارد. براساس قانون ۸۲۸، این امکان فراهم است که بخش دولتی بتواند در مدیریت و هدایت بخش غیردولتی ورود پیدا کند. اما متأسفانه تاکنون از این ظرفیت قانونی استفاده نشده است.
به نظر شما شبکه رشد در خصوص ارتقای دانش معلمان چقدر موفق بوده است؟
بیش از ۲۰ سال از تأسیس شبکه رشد در کشور میگذرد و این شبکه با هدف ارتقای دانش، مهارت و نوسازی اطلاعات معلمان بوده است و این انتظار وجود نداشته به دلیل زیرساخت و هدفگذاریهایی که پشتیبان معلمان است وارد جریان آموزش دانشآموزان شود. هرچند این امکان فراهم شده که در بخش آموزش دانشآموزان هم ورود داشته باشیم. اکنون در شبکه رشد بخشهای مختلفی در قالب بستههای آموزشی نظیر الگوی تدریس، نمونه تدریس معلم برای دانشآموز، فیلمهای مرتبط پایه محور، محتوای الکترونیکی، آزمونهای نمونه و آنلاین و همچنین منابع مرتبط شناختی و دانشی مختلف از جمله کتابهای آموزشی و مجلات پیشبینی شده که میتواند نیاز معلمان را در صورتی که دسترسی به آموزشهای ضمن خدمت ندارند تأمین کند.
اکنون بیش از صدها هزار محتوای آموزشی در شبکه ملی رشد وجود دارد و از یک ماه گذشته نیز فعالیت خدمتدهی به معلمان و دانشآموزان در این شبکه، هم به لحاظ فناوری و هم به لحاظ محتوایی با شتاب بیشتری دنبال میشود تا بتواند در کنار شبکه شاد به معلمان و دانشآموزان خدمت کند و در سال تحصیلی پیشرو مشکلی به لحاظ تأمین بستههای محتوای آموزشی نداشته باشیم.
نظر شما