تحولات لبنان و فلسطین

داستان‌های مذهبی همیشه مخاطبان خودش را داشته است. این داستان‌ها به خاطر جذابیت‌های ذاتی که دارند در ادوار مختلف مورد توجه بوده‌اند. در این میان داستان‌های مذهبی که برای کودکان و نوجوانان نوشته می‌شوند به خاطر مخاطبانش که طیف گسترده‌ای از مردم جامعه را شامل می‌شوند، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند.

قصه های صدر اسلام برای نوجوانان امروزی

قدس آنلاین: داستان‌های مذهبی همیشه مخاطبان خودش را داشته است. این داستان‌ها به خاطر جذابیت‌های ذاتی که دارند در ادوار مختلف مورد توجه بوده‌اند. در این میان داستان‌های مذهبی که برای کودکان و نوجوانان نوشته می‌شوند به خاطر مخاطبانش که طیف گسترده‌ای از مردم جامعه را شامل می‌شوند، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند. هنوز هم برای بسیاری از ما، قهرمانانی که در دوران کودکی شناخته‌ایم، در ذهن ما شکل نامیرایی به خود گرفته‌اند. با ما راه آمده‌اند و مانا شده‌اند. بسیاری از این قهرمان‌ها محصول کتاب‌های دوران کودکی و نوجوانی هستند و برخی از آن‌ها شخصیت‌هایی بوده‌اند که یکسره از دل داستان‌های مذهبی با ما همراه شده‌اند. 

به تازگی انتشارات به‌نشر مجموعه داستانی یاران پیامبر(ص) با عنوان‌های «آخرین مهاجر»، «تنها زندگی می‌کنی»، «آن روی زیبا» و «سال‌های بردگی» را که به زندگی و شخصیت چهار یار وفادار پیامبر(ص) عبدالله پسر اریقط و معاذ پسر جموح ، مصعب بن عمیر، ابوذر غفاری و بلال حبشی پرداخته است را برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر کرده است. نویسندگی این مجموعه کتاب را «محمود پوروهاب» برعهده داشته است. پوروهاب متولد ۱۳۴۰ است و بیش از دو دهه است که برای مخاطب کودک و نوجوان داستان‌های مذهبی و اخلاقی می‌نویسد. او در این سال‌ها موفق به دریافت جوایز مختلف ادبی شده است. به بهانه انتشار این مجموعه و حضور آینده در نخستین جشنواره کتاب ماه و سال کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان داور، گفت‌وگویی با وی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

* چه شد که به فکر تألیف چنین کتابی افتادید؟ 

** بیشتر داستان‌هایی که نوشته‌ام در حوزه آثار مذهبی و معارفی بوده‌اند. من تقریباً از سال ۷۰ شروع کرده‌ام به نوشتن آثار مذهبی درباره صحابه پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع). اساساً از ابتدا ذهنیت نوشتن کار مذهبی را داشتم. پیشتر البته درباره ابوذر غفاری و بلال حبشی کار کرده بودم. منتها در اینجا روی چهار شخصیت که درباره آن‌ها اطلاعات و شناخت بیشتری داشتم متمرکز شدم و متوجه شدم می‌توانم زندگی آن‌ها را در چارچوب داستان روایت کنم.

واقعیت این است که این نوع کارها به خاطر ماهیتشان به پژوهش زیاد نیاز دارند که خودش وقت‌گیر است. در نگارش این نوع آثار شما نباید به یک منبع تکیه کنید. مثلاً داستان ابوذر غفاری را با استفاده از چند منبع مختلف نوشتم. اینکه ایشان چگونه به خدمت حضرت پیامبر(ص) رسیده است، خودش خیلی مهم است. من دیدم در اینجا چند روایت هست که در نهایت بین آن‌ها روایتی که باورپذیرتر بود و سندیت داشت، انتخاب کردم.

* البته شما تا حدودی پرسش مرا پاسخ دادید، ولی در روایت یک داستان تاریخی بیشتر به جنبه‌های داستانی بها می‌دهید یا تلاش می‌کنید به وقایع تاریخی وفادار بمانید؟

**  ببینید در یک داستان مذهبی نویسنده علاوه بر اینکه باید اصول داستان‌نویسی و روایت ماجراها را رعایت کند، به سندیت وقایع هم توجه می‌کند. این موارد خود به خود موجب جذابیت کار خواهد شد. مجموعه‌ای که تحت عنوان «یاران پیامبر(ص)» عرضه شده از نظر محتوایی زندگی- داستانی محسوب می‌شود. در این نوع آثار شما همچنان که داستان را پیش می‌برید به نوعی به زندگی شخصیت اصلی هم نظر دارید و آن را از ابتدا تا انتها روایت می‌کنید. پرسش شما از این حیث مهم است که گاه جنبه زندگی‌نامه شخصیت مورد نظر بر کنش و واکنش داستان برتری دارد. بعضی وقت‌ها هم نه این اتفاق داستانی است که بر زندگی و جزئیات زندگی سیطره دارد. بعضی از نویسندگان وقتی به اینجا می‌رسند راه بینابین را برمی‌گزینند که انتخاب بدی هم نیست، یعنی هم شرح زندگی‌نامه شخصیت مورد نظر را می‌آورند و هم ضروریات و فنون داستان‌نویسی امروزی را رعایت می‌کنند. من هم تلاش کردم در این مجموعه به نحوی پیش بروم که اصل، نحوه داستان‌گویی باشد، با حفظ واقعیات زندگی شخصیت‌های ماجرا. به همین خاطر وقتی شما داستان را می‌خوانید با فراز و نشیب‌های زندگی آن شخصیت، برخورد اطرافیان و جغرافیا و فضای کلی آن زمان آشنا می‌شوید.

* به نظر شما تفاوت محتوای کتاب‌هایی نظیر «داستان‌راستان» شهید مطهری و مجموعه یاران پیامبر(ص) در چه چیزهایی است؟

** به طور کلی روایت‌های مذهبی به سه بخش حکایت، قصه و داستان تقسیم می‌شوند. شما گلستان سعدی و داستان‌های مولانا را ببینید عموماً روایت‌های خطی هستند. حکایت‌ها به لحاظ موضوعی اجتماعی، اخلاقی و مذهبی است. کتاب «داستان‌راستان» شهید مطهری بیشتر حکایت است در حالی که قالبی که ما برای روایت مجموعه یاران پیامبر(ص) انتخاب کردیم، داستان است و داستان تعریف خودش را دارد. در داستان گاهی ماجراها از ابتدا به آخر و گاهی از میانه یا آخر شروع و فلش‌بکی به گذشته می‌زنید، آن هم از زبان شخصیت‌های مختلف و از زوایای گوناگون. شخصیت‌پردازی، فضاسازی، توصیف درونی و بیرونی، تعلیقی که ایجاد می‌کنید و... این‌ها برخی از ویژگی‌های داستان است. مثلاً در کتاب ابوذر به صورت سوم‌شخص و در داستان بلال از زوایه دید خود بلال داستان بازگو می‌شود. این‌ها تفاوت عمده بین حکایت و داستان است که البته به اختصار گفتم.

* بهترین نمونه‌های داستان‌پردازی مذهبی در آثار چه نویسندگانی دیده می‌شود که الگوی شما هم بوده‌اند؟

** واقعیت این است که در حوزه داستان‌نویسی مذهبی، نویسندگان خوبی طبع‌آزمایی کرده‌اند که برخی از آن‌ها الگوهای خوبی برای داستان‌نویسی مذهبی هستند مثل داستان‌های محمدرضا سرشار، نقی سلیمانی و نویسندگان پرسابقه و تکنیکال دیگر که به لحاظ نوع داستان‌پردازی نمونه‌های قابل اعتنایی محسوب می‌شوند.

* استقبال مخاطبان از این آثار چگونه است؟

** من دو کتاب با موضوع حضرت امام باقر(ع) و حضرت امام صادق(ع) نوشته‌ام که توسط انتشارات جمکران به بازار عرضه شده است. به خاطر اینکه این دو کتاب زندگی - داستانی هستند، استقبال بسیار خوبی از آن‌ها شد و ظرف دو سال به چاپ ششم و هفتم رسیدند. می‌خواهم بگویم کتاب یک محصول فرهنگی است. استقبال از محصول فرهنگی به غیر از کیفیت خود محصول به عوامل بسیاری بستگی دارد؛ شیوه عرضه، تبلیغ، نوع کتاب‌سازی، صفحه‌آرایی و گرافیک مناسب می‌تواند در استقبال هر چه بیشتر از یک کتاب نقش داشته باشد. من در حدود ۱۴۰ عنوان کتاب نوشته‌ام و بیش از دو دهه است که با انتشارات «به‌نشر» که زیرمجموعه آستان قدس رضوی است همکاری دارم و کتاب‌های مختلفی از من  تاکنون در آنجا چاپ شده است.

ناشر قیمت این کتاب‌ها را  حدود ۱۴هزار تومان زده که رقم بسیار مناسبی است در حالی که من با ناشر دیگری همکاری دارم و برای کتابی که یک سوم آن کتاب‌ها کاغذ استفاده شده، قیمت ۱۹هزار تومان را در نظر گرفته است. خب، همه این‌ها در استقبال از یک کتاب تأثیرگذار است.

* با توجه به اینکه شما داور نخستین جشنواره کتاب ماه و سال کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستید، وضعیت کتاب‌های داستانی که برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته می‌شود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** در هر کاری همیشه بدلکاری دیده می‌شود و در کار ما هم وجود دارد! خیلی از ناشران صرفاً به این دلیل که جنسشان جور باشد به این سمت کشیده می‌شوند که یکسری کتاب مذهبی هم داشته باشند. به همین خاطر افرادی را جست‌وجو می‌کنند که تازه‌کار هستند و دستمزد ارزانی بگیرند. من ناشری را می‌شناسم که با وجود آنکه بسیار قدرتمند است، اما آثار کم‌ارزشی چاپ کرده است. در واقع خلأ کیفیت محتوایی کتاب را با چیزهایی مثل آب و رنگ و نقاشی (در حوزه خردسال) می‌پوشاند تا سود کند. این گونه انتشاراتی‌ها ذهن بازاری دارند، پول مختصری به پدیدآورنده می‌دهند و در کنار آن کالاهای جانبی مانند کیف و عروسک می‌فروشند یعنی بیشتر اسباب‌بازی می‌فروشند و تولید  کتاب خوب هدفشان نیست. با این وجود بی‌انصافی است اگر بگویم در بین این آثار هم کتاب خوب یافت نمی‌شود. مسئله این است که تعداد آن‌ها آن‌قدر کم است که اصلاً به چشم نمی‌آید.

* با وجود حضور گسترده رسانه‌هایی مانند فضای مجازی، ماهواره، انواع و اقسام بازی‌های کامپیوتری و کنسول‌های بازی، کشش جامعه به مقوله کتاب و کتاب‌خوانی چگونه است؟

** همه مدیاهایی که گفتید در غرب به صورت گسترده‌تر و بهتر عرضه می‌شود، با این وجود سرانه مطالعه کتاب در این کشورها بالا است و اصلاً قابل مقایسه با کشور ما نیست که سرانه مطالعه کتاب  پایینی دارد. شاید بگویید در سال‌های اخیر و به واسطه پررنگ شدن اولویت معیشت و کوچک شدن سفره‌های مردم و تخصیص کمتر سبد خانوار به کتاب، وضعیت کتاب‌خوانی به این شکل درآمده است، اما اگر منصف باشیم همان سال‌هایی که ارزانی نسبی در جامعه بود و قیمت کاغذ و چاپ و انتشار پایین بود، باز هم سرانه مطالعه در ایران یک یا دو دقیقه بود. ما از آن زمان تاکنون هیچ پیشرفتی در این زمینه نداشتیم یعنی اصلاً جلوتر نرفته‌ایم بلکه عقب‌تر هم رانده شده‌ایم. من خودم کتابی داشتم که هر سال تجدید چاپ می‌شد، مجموعه کتابی به نام «قصه‌های خیلی قشنگ» که تک جلدی آن با قیمت ۶ یا ۷ ‌هزار تومان عرضه می‌شد. این کتاب چهار سال است که اصلاً چاپ نمی‌شود. اگر اکنون این کتاب را چاپ کنند هر جلدش نزدیک ۶۰ هزار تومان قیمت دارد. ناشر با خودش می‌گوید اگر چنین کتابی را با چنین قیمتی منتشر کنیم، چند درصد مردم به خرید آن راغب خواهند بود؟ جواب این پرسش خیلی روشن است.

مسئله مهم این است که در حال حاضر زندگی افرادی که با قلم سرو کار دارند به مخاطره افتاده است؛ از نویسنده و ناشر بگیرید تا چاپخانه، کارگر چاپخانه، ویراستار، صحاف و تصویرگر...، اکنون خیلی از این شغل‌ها دیگر رونق قبل را ندارند.

* با این توضیح باید قبول کرد که ذهن خلاق یک ناشر در معرفی و اقبال یک کتاب نقش بسزایی دارد.

** خیلی زیاد. من فکر می‌کنم در حال حاضر به خاطر شرایط خاص جامعه بعضی ناشران مانند مدرسه، به‌نشر و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌توانند به موضوع‌های تاریخی بپردازند؛ چرا که جوانان و نوجوانان ما اطلاعات بسیار کمی از صحابه پیامبر(ص)  و تاریخ اسلام دارند.

* شما برای کتابتان از تصویرگری استفاده کردید، از این تجربه بگویید.

** من تصویرگری را نه‌تنها در کتاب‌های کودک و نوجوان که در کتاب‌های بزرگسالان هم لازم می‌دانم. معمولاً  کتاب‌های نوجوان جز جلد  یا تصویرگری نمی‌شود و یا تنها به طرح‌های ساده و تک‌رنگ بسنده می‌شود، اما در این مجلد  با خلاقیت عوامل انتشارات این امکان میسر شد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.