قدس آنلاین: انقلاب اسلامی در ذات خودش در همه حوزهها انقلابی مردمی است. همین اصل ابتدایی به باور اندیشمندان داخل و خارج، وجه ممیز انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای جهان است. روشن است که مسئله مردمی بودن تنها در ساختارهای مشخصی مانند انتخابات و... خلاصه نمیشود و این ویژگی در واقع به معنای، جایگاه اساسی و اصلی مردم در همه شئونات یک جامعه اسلامی اعم از فرهنگ، اقتصاد، سیاست، هنر و... است. با نگاهی به اقدامها و سخنرانیهای رهبری در سه دهه اخیر، میتوان به اهمیت نقش مردم در تداوم انقلاب اسلامی پی برد. دکتر جمال یزدانی، پژوهشگر حوزه فرهنگ و ارتباطات در پژوهش خود به طرح اندیشهای رهبری در راهبری انقلاب اسلامی پرداخته است که بخشی از این پژوهش را از زبان وی میشنویم.
۴ محور کلی در اندیشه رهبری
رهبری در ۳۰ سال گذشته در شئوناتی که بخشی ناظر به حکومت است و بخشی ناظر به مردم، سازوکارهایی داشتهاند که قابل ارزیابی است. من در پژوهش خودم قسمتهایی را بررسی کردهام که به حوزه مردم و امت برمیگردد. چهار محور در اندیشه رهبری قابل ردیابی است. محور نخست، محور گفتمانی و محتوایی است؛ محور دوم بینالملل؛ محور سوم مدیریتی و ساختاری و محور چهارم محور نهادی است؛ یعنی ساختارهای اجتماعی مثل نهاد علم، نهادهای اجتماعی که جامعه را تشکیل میدهند و مردم هم با آنها سروکار دارند. پرمطلبترین بخش هم همین بخش نهادی است؛ چراکه نهادها متکثراند و مردم هم با همین نهادها زندگی میکنند.
زیربنای همه پیشرفتها گفتمان است
هر کدام از این چهار محور در کلیدواژههای مخصوص خود نمایان میشود که به این شرح است: در حوزه محتوایی و گفتمانی کلیدواژههای تبیین، آگاهیبخشی و اقناع عمومی (که میان همه این چهارپایه همین حوزه گفتمانی و محتوایی اصل است، یعنی همه پیشرفتها بر اساس همین گفتمان است)، در حوزه نهادی کلیدواژههای سیاست، فرهنگ، هنر جامعه، ایمان و واسپاری حداکثری امور به مردم است. در حوزه بینالملل کلیدواژههای اساسی ساماندهی جبهه مستضعفین و مقاومت در برابر مستکبران، در حوزه ساختاری و مدیریتی هم سادهسازی امور، در دسترس بودن و خدمت کلیدواژههای اساسی هستند.
تبیین اندیشه امام، نخستین قدم بخش گفتمانی
من در ادامه به شرح و تبیین بخش گفتمانی و محتوایی طرح کلی رهبری میپردازم. نخستین اقدامی که توسط رهبر به صورت مستمر در هدایت جبهه مردمی صورت گرفته، تببین اندیشه امام به صورت عمومی و مستمر است. یعنی ایشان با تبیین گفتمان امام در نظر دارند آن چهره اصیل و مبنایی اسلامی انقلاب حفظ شود و مردم دچار تحریف نگردند.
محور دیگر در حوزه محتوایی، ادبیاتسازی و تولید خطوط گفتمانی متنوع و متکثر است. مردم متکثراند و نیازهایشان هم متکثر است. در تئوری گفتمان میگویند گفتمانهای زیادی تولید میشود که رقیبهای گفتمانی زیادی هم دارند و بنا به توجه مردم، برخی از آنها تقویت و برخی حذف میشوند، برخی افراد هم به گفتمان رقیب میپیوندند، اما مهم این است که شما چطور این فضا را مدیریت کنید.
توانایی در رهبری اجتماعی
مسئله هدایت گفتمانها و مقابله با گفتمانهای رقیب یکی از اصول اساسی رهبری اجتماعی است. درواقع این موضوع توانایی ایشان در رهبری اجتماعی را نشان میدهد. مثلاً شریعتی در دوران خود از جهت تولید ادبیات و گفتمانهای متکثر و متنوع، رهبری اجتماعی میکند. گفتمانهای رهبری هم در بسیاری موارد موفق شدهاند و در برخی هم به علت کم توجهی مغفول ماندهاند. گفتمانهایی مثل گام دوم و عدالتخواهی پی گرفته شدهاند و برخی مثل جنبش نرمافزاری مغفول ماندهاند. محور دیگر در حوزه محتوایی گفتمان ایثار و شهادت، دیدار با خانوده شهدا، تأکید بر راهیان نور و... این گفتمان در حضرت امام هم فوقالعاده ساری و جاری است.
دیدارهای مستقیم و متنوع با مردم
محور دیگر در حوزه محتوایی و گفتمانی، دیدار مستقیم با مردم است که حجم بالایی را هم دربرمیگیرد. در موضوعات بسیار متنوعی مثل پیامهای ورزشی و... رهبری فعالانه حضور داشتهاند که اینها در جهتدهی به توده مردم بسیار اثرگذار است. محور دیگر در حوزه محتوایی، گفتمان امیدبخشی برای حرکت است. در نظر داشته باشید این امیدبخشی را رهبری در کنار یا ذیل گفتمانهای دیگر نیاوردند، بلکه یک محور مستقل و جداگانهای برای آن در نظر گرفتند که این جای تأمل و بررسی دارد. محور دیگر بحث تقدسزدایی است؛ در جایگاه رهبری به شدت قابلیت اینکه فرد به یک فرد غیرقابل دسترس و نقد تبدیل شود وجود دارد. بنابراین هم رهبری و هم حضرت امام روی این مسئله تأکید داشتند، مسئلهای که بسیار روی تصحیح و تعدیل نگاه توده مردم به ولایت فقیه اثرگذار است. بارها از امام و رهبری بحث تقدسزدایی را در سخنرانیهایشان شنیده و دیدهایم.
محور دیگر در حوزه محتوایی و گفتمانی، ضریب دادن به حرکتهای مردمی در حوزههای مختلف است. شاهد مثال هم تعریف رهبری از حرکتهای مردمی در سخنرانیهای مختلف است. مثلاً کارگران هفت تپه، فرودگاه امام (که میخواستند بروند غزه) توزیع گوشت در سبزوار. اگر دقت کنید تنوع موضوعات و نحوه پرداختن به این موضوعات نیز خود بسیار حائز اهمیت است و میتوان از آن حرکت مردمی الگو و مدل گرفت و آن را توسعه داد.
عدم تحمیل نگاه به مردم
محور دیگر در حوزه محتوایی و گفتمانی، زمان دادن برای رشد و عدم تحمیل نگاه به مردم است. اگر بناست مردم را جهتدهی کنیم زمان دادن و عدم تحمیل نظرات وجه جدی در این زمینه دارد. مردم تحت تأثیر عوامل مختلف، نظراتی میدهند، کارهایی میکنند که مهم است در این میان شما در تعامل با آنها چطور برخورد میکنید. اگر بخواهم نمونهای از این جنس راهبری را بگویم اظهارنظر نکردن امام درباره شریعتی و سکوت ایشان را مثال میزنم. در شرایطی که همه انتظار داشتند امام موضعگیری کنند، ایشان سکوت اختیار کردند و بعدها مشخص شد آن سکوت چه دلایلی داشته است. پس این، اصل بسیار مهمی در جهت دادن به توده مردم است.
محور دیگر در حوزه محتوایی و گفتمانسازی، استفاده از احساسات مردمی در حفظ و نگهداشت انقلاب است. در مواقعی که مردم دچار یک هیجان جمعی میشوند اینکه شما چگونه از این حس استفاده و برای انقلاب اسلامی بهرهبرداری کنید از موضوعات مهم محتوایی است. ما باید به طور دقیق رصد کنیم و ببینیم چطور میتوانیم در اوج هیجان جامعه به نفع آرمانها و انقلاب اسلامی استفاده کنیم.
اما در حوزه ساختاری و مدیریتی؛ یکی از آن حوزههایی که رهبری باتوجه به شرایط جسمیشان نسبت به امام، از ایشان جلوتر آمدند بحث حضور میدانی در عرصههای اجرایی و عملیاتی است. رهبری با حضور خود در عرصههای اجرایی، روحیه مضاعفی برای ادامه کار و جدی گرفتن آن میدهند.
نظر شما