قدس آنلاین: بت شکنی آغاز شده و این حقیقتی تلخ و ناراحت کننده برای همه رهبران سیاسی سنتی و مدافع تمدن غرب به شمار میرود. هنگامی که مجسمه «کریستف کلمب» در آمریکای شمالی از مرکز شهر ریشهکن شد، کاخ سفید درهم ریخت و رئیس جمهور آمریکا این عمل معترضان را سخت محکوم کرد. شبیه این حادثه، در انگلستان هم رخ داد و زمانی که شهروندان معترض، به مجسمه وینستون چرچیل حمله بردند و میخواستند آن را سرنگون و ساقط کنند، نخستوزیر انگلیس با سراسیمگی به آنها حمله کرد و گفت: اجازه نمیدهیم آنان که این تمدن را بنا کردهاند، مورد بیاحترامی قرار بگیرند!
به هرحال، تاریخ تمدن بشری در مسیری قرار گرفته است که انگارهیچ کس و هیچ قدرتی و هیچ کارشناس درس خوانده دانشگاهی و مأمور آموزش دیدهای نمیتواند این مسیر را عوض کند. همچنان که در عرصههای متعدد صنعت تحولات چشمگیری به وجود آمده و هیچ کس نمیتواند آن را متوقف سازد. امروزه درک و فهم ذاتی بشریت نسبت به آسمان حقیقت و معنای انسانیت عمیقتر شده و نگاهش به ارزشهای انسانی و شخصیتهای تمدنی تغییر یافته و به عرصه یک جستوجوی عظیم ذهنی و فکری قدم گذاشته است. در این جستوجوگری ذهنی، به سهولت میتواند خود را از زیر بار سلطه سنگین و سیاه آموزشهای رسمی و کلاسیک و تبلیغات پرحجم تمدنی و... نجات دهد و از زنجیرهای اسارت آفرین آن، رهایی یابد. بنابراین لشکر دستهایی که در خیابانها به هم پیوند میخورند در یک اقدام اعتراضی میکوشند تا مجسمه چرچیل را سرنگون سازند، زیرا دیگر چرچیل، کریستف کلمب و یا لئوپولد دوم در بلژیک را یک قهرمان تمدنی نمیبینند، بلکه او را یک گانگستر بیرحم در عالم سیاست میدانند که شایستگی نشستن و یا ایستادن در هیچ میدان شهر را ندارد.
سرنوشت امروز تمدن غرب در حال دگرگونی است و این بتشکنیهای شهری و سقوط مجسمههای تاریخی که در هالهای عظیم از هیجانهای نوزایش رخ میدهد، در باطن خویش معناگرا و حقیقت خواهانه است و به همین دلیل با هیچ قدرت پلیسی و امنیتی قابل سرکوب و خاموشی نیست.
این خط شورشگرانه ضد ظلم در تمدن غرب که با مرگ مظلومانه یک رنگین پوست تحقیر شده و کتک خورده در زیر زانوی سلطه خونسردانه پلیس آمریکا آغاز شده، ادامه مییابد و همچنان به پیش میرود تا صبح روزی که در همه خیابانهای اصلی تمدن غرب، ارواح و اجساد مجازی چرچیلها، جرج واشنگتنها و لئوپولد دومها را به عنوان مجرمان بزرگ و نابخشودنی جامعه بشری به نمایش بگذارند و برای تیرباران رؤیایی آنها، سرودههای جدید خیابانی سردهند.
نظر شما