قدس آنلاین: یکی از راهکارهای حل این موضوع تغییر مدل مالی دولت است. تا زمانی که مدل مالی اداره دولت مبتنی بر اخذ مالیات نباشد، اقتصاد ما به شدت وابسته به نفت است و ما دائم از اقتصاد وابسته به خامفروشی نفت لطمه خواهیم خورد. به عبارت دیگر شاید بتوان گفت بعد نعمتی تحریمها ما را مجبور کرد تا مقداری به سمت دریافت مالیات و استفاده از پایههای مختلف مالیاتی حرکت کنیم.
در بدنه کارشناسی اجتماعی و سیاسی هم تحریمها ما را بهناچار به اهمیت دریافت مالیات رهنمون کرده است. هر چند کمکم با اهمیت اخذ مالیات و تأثیر آن در ثبات اقتصادی آشنا شدهایم، اما همچنان تا رسیدن به هدف فاصله داریم.
اگر مالیات به درستی دریافت شود بودجه عملیاتی و بدون کسری تدوین میشود؛ بنابراین به صورت کامل و بایسته به رشد اقتصادی و عبور از خامفروشی نفت و کاهش تورم میرسیم. اگر نگاه به مسئله اخذ مالیات از پایههای مختلف مالیاتی بلندمدت هدفگذاری شود تا به بهترین شکل ممکن در جامعه نهادینه شود، به طور قطع تورم به صورت ریشهای حل میشود. برای غلبه بر تورمی که در یکی دو سال اخیر به بالای ۴۰ درصد رسیده است راهکارهای مطمئنی وجود دارد به شرط اینکه دولت ارادهای برای تحقق این موضوع از خود نشان بدهد.
از سوی دیگر دولتمردان باید به این نکته مهم توجه کنند که راهکارهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را برای کاهش نرخ تورم بهتدریج در دستور کار خود قرار دهند. کاهش تنشهای سیاسی و عدم انتقال تنشهای سیاسی به مسائل اقتصادی موضوع بسیار مهمی است، چراکه اقتصاد در فضای متشنج سیاسی به شدت آسیب میبیند، این فضا را میتوان به فضایی شبیه انبار باروت تشبیه کرد. اگر از انبار باروت خوب محافظت نشود، به یکباره منفجر میشود و بسیاری از انفجار آن کشته و زخمی میشوند. به عبارت دیگر حرفهای غیر کارشناسی و تصمیمگیریهای غیر علمی اقتصادی شبیه انبار باروت عمل میکند. دولتمردان و همه مسئولان باید مراقب به آتش کشاندن انبار باروت اقتصاد کشور باشند، چراکه بازارهای مختلف از اظهار نظر مسئولان به شدت متشنج میشوند و بار تورمی زیادی را به اقتصاد و در نهایت به معیشت و زندگی روزمره مردم وارد میکنند.
نظر شما