محمود مصدق/
افراد خیرخواه و دیگرخواه معمولاً از مالشان میگذرند تا گوشهای از مشکلات مردم و جامعه خود را برطرف کنند. همین ماه پیش بود که شخصی ۹ واحد مسکونی تازه ساختش را برای اسکان زوجهای جوان وقف کرد.
ضرورت وقف و احیای این تفکر، آن هم با توجه به نیازهای اجتماعی و فرهنگی روز موضوعی است که بیش از هر زمان دیگر باید آن را در جامعه گسترش داد.
حجتالاسلام محمد کاظم موسوی متقی، مدیر کل فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف در گفتوگو با ما به اهمیت این موضوع و راهکارهای توسعه فرهنگ وقف در کشور پرداخته است.
وقف از بُعد فرهنگی و اجتماعی چه نقش و کارکردی در جامعه دارد تا با استدلال به آن مردم را تشویق به این سنت حسنه کرد؟
وقف میراث گرانبهای نیاکان ما، خیران و انسانهای نیکاندیشی است که جهان را بهدور از فقر و جهالت میخواهند. در واقع واقف با وقفی که انجام میدهد علاوه بر ماندگار کردن نام خود و بهدست گرفتن مدیریت اموالش حتی پس از مرگ، یک خلأ و نیازی از جامعه را برطرف میکند. واقفان ما در طول تاریخ با شناخت نیازهای جامعه در هر دوره و عرصهای، اموالشان را برای بهرهمندی ابنای بشر و دیگر همنوعانشان وقف کردهاند. برای مثال در دورهای موضوع وقف موارد بهداشتی و استفاده از حمام در جامعه مطرح بوده است. بر این اساس واقفان در آن مقطع زمانی این مسئله را به خوبی درک کردند و میبینیم موقوفههای زیادی در مورد حمام داریم.
یا در دوره صفویه به نشر علم و دانشافزایی اهتمام میشد، به طوری که تعدادی مدارس علمیه موقوفه در کشور ایجاد شد. در یک قرن اخیر حدود ۶ هزار مدرسه جدید موقوفه به ثبت رسیده است؛ در حوزه درمانی هم همینطور. در حوزه مذهبی هم میبینیم وقتی در دوره پهلوی اول برگزاری مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) با محدودیتهایی مواجه شد واقفان اموالشان را برای ترویج و توسعه فرهنگ حسینی و عزاداری و اطعام عزاداران وقف کردن به طوری که در حال حاضر ۴۰ درصد موقوفات کشور در این حوزه است.
در حال حاضر ۱۸۰ هزار موقوفه با ۸۰۰ نوع نیت در کشور به ثبت رسیده که بعضی از موقوفهها چهار تا پنج نیت دارند. از وقف برای ایتام و آموزش مردم یک شهر و منطقه گرفته تا اعزام زائر به کربلا و زیارت امام رضا(ع). به عبارت دیگر در تمام حوزههای خدمات اجتماعی و توسعه عدالت اجتماعی موقوفه داریم که این مقوله خلل و فُرجها را پر کرده است.
اکنون نیاز کشور در مقوله وقف بیشتر در چه حوزههایی است؟
به این پرسش نمیشود به صورت کلی پاسخ داد یا برای تمام کشور یک نسخه واحد پیچید، چون در برخی مناطق مثل استان کرمانشاه آسیبهای اجتماعی همچون بیکاری و طلاق زیاد است و واقفان باید در این حوزه وارد شوند و در برخی مناطق نیازهای آموزشی بیشتر مشاهده میشود. براین اساس سازمان اوقاف و امور خیریه کشور ابتدا اقدام به تأسیس مراکز مشاوره وقف در ادارات کل اوقاف شهرستانها کرده است؛ این مراکز مأموریت دارند نیازهای منطقه خود را احصا کنند و هنگام مراجعه شخص به اداره اوقاف برای تنظیم وقفنامه به او مشاوره بدهند و اگر واقف راضی شد، وقفنامه با نیاتی که مورد نیاز بیشتر یک منطقه است تنظیم میشود. البته بسیاری از واقفان پس از دریافت مشاوره، همراهی میکنند اما بعضی هم از قبل نیات خود را مشخص میکنند و آن را تغییر نمیدهند. البته برخی از نیات با نیازهای جامعه بیشتر همخوانی دارند.
با وجود این به نظرم بهترین نیات آنهایی هستند که در راستای ازدواج جوانان، ترویج علم و فناوری، کمک برای رفع آسیبهای اجتماعی، اشتغالزایی، آموزش علوم قرآنی و تولید فیلمهای مذهبی و دینی باشد؛ مثلاً همین امسال خیری در تهران ۹ دستگاه آپارتمانش را برای اسکان زوجهای جوان وقف کرد. البته برای این منظور زمان هم تعیین کرد که اگر بچهدار شوند زمان اسکانشان تمدید میشود. این فکر بسیار زیباست. البته نمیگویم برای روضهخوانی و اطعام وقف نشود اما الان در این حوزه موقوفه زیادی داریم و جامعه اشباع شده است.
به وجود ۱۸۰ هزار موقفه در کشور اشاره کردید که این وقفها در طول سالیان طولانی انجام شده، سؤال این است که درحال حاضر سالانه چه تعداد موقوفه به ثبت میرسد؟
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به طور میانگین سالی ۷۰ مورد وقف در کشور داشتیم اما از این تاریخ به بعد تا سال ۱۳۸۸ بهطور متوسط هر سال۲۰۰ موقوفه به ثبت رسیده است. یعنی پس از انقلاب با اینکه نهادها و انجمنهای خیریه موازی مثل کمیته امداد یا انجمن خیرین مدرسهساز که قبلاً یا نبودند یا اگر بودند چندان فعال نبودند وقف توسعه بیشتری پیدا کرد، اما از سال ۱۳۸۸ این روند رشد بیشتری یافت به طوری که در بعضی از سالها مثل سالهای ۹۰ و ۹۱ تعداد موقوقههای ثبتی در کشور به ۲هزار مورد هم رسید که این عدد بسیار خوبی است و نشان میدهد مردم به نهاد وقف علاقه دارند. البته در یکی دو سال اخیر آمار وقفهای ثبت شده به هزار و ۴۰۰ تا هزار و ۵۰۰ رسیده است.
این کاهش علت خاصی داشته است؟
نمیشود گفت این کاهش علت خاصی داشته است. فقط شاید مسائل اقتصادی در این موضوع تأثیر گذاشته باشد.
بخشی از وقف، برای کمک به محرومان جامعه است؛ میزان کمک سازمان اوقاف از محل موقوفات به مردم نیازمند چگونه است؟
ما برنامههای متنوعی برای این منظور داریم؛ مثلاً در حوزه درمانی در حال اجرای طرح مهر تندرستی هستیم. اعزام محرومان به مشهد مقدس و کربلا از دیگر طرحهای سازمان اوقاف است. در واقع بحث نیات را دستهبندی کردهایم تا نیازمندان بیشترین بهرهمندی را داشته باشند. علاوه بر این با کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی در تعامل هستیم و از فهرستهای آنها استفاده میکنیم تا خدمات ما واقعاً به نیازمندان برسد. یعنی بیشتر بهرهمندان سازمان اوقاف از مددجویان کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند.
در مورد تبدیل به احسن موقوفات، عدهای معتقدند اگر موقوفات به احسن تبدیل شود تحولات بزرگی اتفاق میافتد و شاید بخشی از مشکلات اقتصادی که جامعه ما درگیر آن است رفع شود. ارزیابیتان در این زمینه چیست؟
شرع میگوید اگر وقف طوری شود که غیرقابل استفاده شود میتوان آن را فروخت و تبدیل به احسن کرد. مثلاً در حسینهای دیگهایی بود که روی همه آنها هم حکاکی شده بود وقف برای سیدالشهدا(ع) و اطعام عزاداران. اما چون بیش از ۵۰ -۴۰ سال از آنها استفاده شده بود دیگر قابل تعمیر و استفاده نبودند. بنابر این ما این دیگها را به عنوان ضایعاتی فروختیم و با پول آنها دوباره دیگ خریدیم تا در همان حسینیه استفاده شود. اینگونه، مال موقوفه را تبدیل به احسن کردیم چون با همان نیت و در همان مکان مورداستفاده قرار گرفت. یا ملکی موقوفه است و احساس میشود اگر تبدیل به ملک دیگری شود بهتر است. مثلاً در همین شمیران ملکی موقوفه وجود داشت که پر از درختان میوه بود اما با گذشت زمان و توسعه شهر در درون بافت قرار گرفت و از سوی دیگر آب کافی برای آبیاری درختان وجود نداشت، در نتیجه پس از ۴۰ سال تمام درختان این باغ از بین رفت و دیگر برای تولید میوه قابل استفاده نبود؛ یعنی عملاً اجرای نیت واقف ممکن نبود. شاید اگر واقف زنده بود لعن و نفرین هم میکرد. بنابراین سازمان اوقاف به این نتیجه رسید آن را که دارای متولی خاصی هم بود تبدیل به احسن کند. به اینصورت که در آنجا آپارتمان ساخته شد، درآمدی که الان از این محل دارد شاید هزار برابر درآمد قبلش باشد. البته نیت واقف هم به صورت کامل اجرایی میشود؛ این یعنی تبدیل به احسن یک موقوفه. اما نکتهای که در تبدیل به احسن باید مد نظر قرار گیرد این است که باید در این موضوع منفعت موقوفه لحاظ شود نه خدای ناکرده منفعت شخصی و یا سازمانی؛ چون سازمان اوقاف یا متولی یک وقف، نقش امانتدار را ایفا میکنند.
عنوان سازمان متبوع شما اوقاف و امور خیریه است اما عملاً مردم اوقاف را میشناسند و از امور خیریه چندان شناختی ندارند؛ علت این موضوع را در چه چیزی میبینید؟
مشکل این است که همه نیات موقوفات خیرات و مبرات است. در واقع از عزاداری سیدالشهدا(ع) و اطعامی که در مساجد و حسینه میشود -به طوری که سالانه هزینهاش افزون بر ۵۰ میلیارد تومان است- تا تمام کمکهایی که به دانشآموزان و درمان بیبضاعتها میشود در قالب امورخیریه است اما نکتهای که وجود دارد این است که برای قسمت دوم که امور خیریه است تبلیغ و اطلاعرسانی نمیشود. تمام عمل به نیات واقفان در همان حوزه امور خیریه است. البته بهتازگی سازمان اوقاف، مرکز امور خیریه خود را راهاندازی کرده است تا انشاءالله اینها را بیشتر اطلاعرسانی کند.
به طور حتم هر سازمان و دستگاهی برای پیشبرد اهدافش با چالشهایی مواجه است، سازمان اوقاف و امور خیریه در حال حاضر برای این منظور با چه چالشهایی روبهرو است؟
یکی از چالشهایی که ما به آن دچار هستیم عدم شناخت صحیح مدیران و مردم نسبت به احکام شرعی وقف است. به عنوان مثال برخی از مسئولان و مدیران ستادی و استانی توقعاتی از سازمان اوقاف و از محل موقوفات دارند که از لحاظ شرعی اصلاً قابل انجام نیستند. مثلاً توقع دارند یک زمین وقفی یا ساختمان وقفی رایگان در اختیارشان گذاشته شود و بیشترشان هم میگویند برای امور خیریه و فرهنگی است در صورتی که نیت واقف از وقف آن مکان چیز دیگری مثل ایتام بوده است.
مشکل دوم این است که بعضی تصور میکنند وقف مال بیصاحب است در صورتی که چنین تفکری غلط است. صاحب اصلی مال موقوفه خداست. آن روزی که مالک مالش را وقف میکند آن را از ملکیت خود خارج میکند و به ملکیت خدا در میآورد و سازمان اوقاف و یا آن متولی یا تولیت موقوفه امانتدار یک واقف هستند. امانتدار کسی هستیم که ملکش را به خداوند سپرده تا ما به بهترین وجه نیات او را پیاده و از مال وی حراست کنیم، بهرهوری آن را بالا ببریم و از دست درازی به آن موقوفه جلوگیری کنیم.
چالش سوم سازمان این است که بعضیها تصور میکنند در مال موقوفه نمیشود نماز خواند؛ در حالی که این تصور کاملاً اشتباه است. در واقع اگر کسی به خوبی از مال موقوفه استفاده کند و اجاره و یا حق موقوفه را ادا کند نه تنها مشکلی از بابت خواندن نماز در آنجا نیست بلکه در اجرای نیات واقف هم شریک است؛ اما اگر شخص یا سازمان و نهادی مال موقوفهای را به قصد غصب کرده باشد و یا حق موقوفه را ادا نکرده باشد نمیشود در آنجا نماز خواند. در اینجا این نکته را هم بگویم که بسیاری از ادارات، نهادها و سازمانها و یا اشخاص، مال موقوفه را تصرف کردند و حق موقوفه را ادا نمیکنند و یا حق موقوفه را کم ادا میکنند. اجارههایی که برای موقوفات تعیین میشود بسیار کم است. مثلًا اجاره یک مغازه موقوفه به نسبت مغازه کناریاش خیلی ناچیز است. چرا باید این گونه باشد؟ مگر مغازه موقوفه چه فرقی با مغازه بغل دستی خود دارد؟
علاوه بر این موارد، تبلیغات سوء علیه اوقاف هم یکی دیگر از چالشهای ماست. یک روز مدعی میشوند زمین فلان جا موقوفه است؟ ببینید وقف یک مسئله شرعی است؛ مسئلهای نیست که سازمان اوقاف بخواهد با این یا آن مدیر مسئله را تغییر بدهد و اگر ثابت شود جایی وقفنامه داشته و در ملکیت شخصی بوده که آن را وقف کرده است این دیگر شرعاً و قانوناً وقف بودنش ثابت میشود؛ اما اینکه با مسائل ژورنالیستی و رسانهای بخواهند یک جایی را از وقف بودنش خارج کنند امکانش نیست. همانطور که در حکومت قبلی هم بعضیها خواستند در قالب اصلاحات ارضی و یا روشهای دیگر موقوفات را تصرف کنند که امام راحل فرمودند موقوفات باید به همین حالت باقی بمانند و به نیات واقف باید عمل شود.
سازمان اوقاف برای توسعه وقف به شکل مناسبتتر در کشور چه راهکارهایی دارد؟
برای پاسخ به این پرسش از فرمایشات مقام معظم رهبری کمک میگیرم که فرمودند بهترین روش برای تبلیغ و توسعه وقف در کشور عمل امینانه به نیات است. اگر مردم ببینند نیات موقوفات به خوبی انجام و وقف در جای خودش هزینه میشود آنوقت مردم برای وقف کردن اموالشان رغبت پیدا میکنند اما در مقابل اگر خدای ناکرده احساس کنند موقوفات از حالت اصلیاش خارج شده، به نیات واقفان عمل نمیشود، موقوفهخواری میشود و یا از اموال موقوفهها حفظ و حراست نمیشود، آنوقت مردم به مسئله وقف بیرغبت میشوند و این موضوع هم کاملاً طبیعی است. البته تمام سعی ما در سازمان اوقاف این است نخست این مسئله را تبلیغ کنیم که ما درپی تبلیغ نهاد اوقاف نیستیم بلکه بهدنبال تبلیغ سنت حسنه وقف هستیم. نکته دوم اینکه ما نمیخواهیم بگوییم وقف کنید و مدیریت موقوفه را به سازمان اوقاف بدهید. از ۱۸۰ هزار موقوفه در کشور مدیریت نزدیک به ۲۰ هزار موقوفه دست واقف یا یکی از نزدیکانش است که ما به این نوع موقوفهها موقوفههای غیرمتصرفی میگوییم. سازمان اوقاف مدیریت اینها را بر عهده ندارد بلکه فقط بر این موقوفهها نظارت دارد تا خدای ناکرده از مسیر درست و صواب خارج نشوند یا موقوفهخواری صورت نگیرد. البته بیشتر متولیان و یا تولیتها مدیریت خوب و کاملی دارند و حتی در بعضی موارد از سازمان اوقاف هم بهتر عمل میکنند؛ چون قرابتشان با واقف بیشتر است و به همین خاطر بیشتر دلسوزی میکنند؛ اینها موجب میشود مدیریت موقوفه به خوبی انجام شود. اما جدا از عمل درست به نیات واقفان، بحث اطلاعرسانی به عامه مردم هم مهم است. کاری که شما و دیگر رسانههای مکتوب و تصویری وپ انجام میدهید تا مردم برکات وقف را ببینند.
نظر شما