تحولات لبنان و فلسطین

«چی کار کنیم توی این شرایط؟ وقتمونم داره سرمیاد، هرسال این موقع خونه گیر نمیاد؛ حالا با کرونا که دیگه اصلاً گیر نمیاد، گیرم بیاد مستأجرای قبلی از ترس کرونا اجازه بازدید نمیدن، تازه اگه بدن هم توی این شرایط چه جوری جابه‌جا بشیم...

دردسرهای خانه به دوشی در دوران کرونا

این‌ها را کارگری فصلی می‌گفت که ناامیدانه برای پیدا کردن سقفی امن در سرمای روزهای پایانی پاییز به هر بنگاهی سر می‌زد.

این روزها باید نگاه منصفانه را در روابط اجتماعی پررنگ‌تر کرد و این مهم ممکن نیست مگر آنکه در شرایطی اینچنین بتوان خود را جای دیگری گذاشت.

با وضعیت این روزهای بازار املاک باید در تعامل موجر و مستأجر، فرمول همیشگی رهن و اجاره را کنار گذاشت و به جای آن فرمول نوعدوستی را جایگزین کرد.

واقعیت این است یکی از جاهایی که انسانیت را می‌بازیم، زمانی است که نه روشنفکر، انساندوست، تحصیلکرده، منتقد، اهل نظر و... بلکه «صاحبخانه» هستیم؛ اینجاست که شاید فقط زبان پول را می‌فهمیم. اصلاً یادمان می‌رود آن مستأجری که روبه‌رویمان ایستاده، انسانی است که در همین جامعه و با مشقت‌های طاقت‌فرسای آن دست و پنجه نرم می‌کند و قرار است بیش از نیمی از درآمد او را به عنوان اجاره‌بها تصاحب کنیم.

صاحبخانه خوش‌انصاف

مستأجری که حالا اوضاع کرونا عرصه اجاره‌نشینی را بر او تنگ‌تر کرده در گفت‌وگو با خبرنگار ما می‌گوید: همین دو روز پیش موعد اجاره به پایان رسید، با نگرانی از اینکه نظر صاحبخانه برای تمدید و افزایش مبلغ اجاره چه باشد با او تماس گرفتم اما خوشبختانه صاحبخانه خوش‌انصاف با درک شرایط کرونایی، بدون اینکه مبلغی به اجاره بها اضافه کند راضی به تمدید اجاره‌نامه برای یک سال دیگر شد.

رضا ملک زاده با یادآوری این ضرب‌المثل که از هر دست بدهیم از همان دست می‌گیریم، تأکید می‌کند: اگر در شرایط سختی مثل دوران کرونا یا هر بحرانی، هوای همدیگر را داشته باشیم موجی از انرژی مثبت به سوی هم فرستاده‌ایم که این خود دلیلی بر خوب بودن حال جامعه و آسانی عبور از بحران خواهد شد.

«معصومی» مستأجر دیگری است که از صاحبخانه‌اش به نیکی یاد می‌کند و دلیل چهار سال اجاره‌نشینی در یک منزل را انصاف و خوش اخلاقی صاحبخانه می‌داند و می‌گوید: خوبی باید از دو طرف باشد بنابراین مستأجر هم وظایفی دارد که پرداخت به‌موقع اجاره و خوش حسابی از آن جمله است.

تخلیه اثاث منزل

اما «سعید» که از شرایط سخت اقتصادی گلایه‌مند است، می‌گوید: کاش گاهی خودمان را جای دیگران بگذاریم تا آنان را بیشتر درک کنیم و رفتاری منصفانه‌تر در قبال هم داشته باشیم.

او اضافه می‌کند: چندی پیش صاحبخانه‌ام بدون در نظر گرفتن شرایط سخت و بحرانی کرونا، به‌خاطر تأخیر در پرداخت اجاره‌بها مرا تهدید به تخلیه اثاثیه منزل کرد، حالا مانده‌ام از کجا این هزینه را بپردازم تا شرمنده صاحبخانه و خانواده‌ام نشوم.

نوعی خشونت اقتصادی

بی‌انصافی و درک نکردن شرایط مالی مستأجران از سوی موجران موضوعی است که برخی از جامعه‌شناسان آن را نوعی خشونت اقتصادی می‌دانند.

دکتر امیرمحمود حریرچی، بی‌انصافی و کم‌فروشی را نوعی خشونت اقتصادی می‌داند و به خبرنگار ما می‌گوید: متأسفانه در جامعه ما واژه «چرا من؟» خیلی رواج یافته و معمولاً در چنین شرایطی خیلی‌ها از خود می‌پرسند «چرا من؟!»

از نظر این کارشناس، زمانی که دولت وظیفه‌ای در قبال مردم احساس نکند طرز تفکر «چرا من» بیشتر بروز پیدا می‌کند؛ در حالی که تهیه مسکن یکی از اساسی‌ترین حقوق انسان‌هاست و حتی در برخی کشورها حقی به نام مسکن اجتماعی وجود دارد و به شهروندان به فراخور توانایی‌شان، مسکنی تعلق می‌گیرد تا به این شکل زندگی افراد راحت‌تر بگذرد.

وی اضافه می‌کند:مسکن، بهداشت و درمان، آموزش و... حق انکارناپذیر مردم در عصر حاضر است که دولت‌ها وظیفه تأمین آن را بر عهده دارند. بنابراین در جامعه‌ای که حقوق شهروندی شناخته نشده و مردم به حال خود واگذار شده‌اند قاعدتاً بی‌انصافی‌ها راحت‌تر شکل می‌گیرد، اینجاست که اگر موجر پایبند اصول و ارزش‌های اخلاقی نباشد، با توجیهاتی از قبیل «چرا من؟» از مسئولیت خویش در قبال همنوع شانه خالی می‌کند.

حریرچی با اشاره به اینکه بی‌انصافی در جامعه ما در خیلی از موارد به اشکال مختلف دیده می‌شود، تأکید می‌کند: زندگی، بازی برد-برد است، باید فکر کنیم در روابط مان به‌ویژه در روابط اقتصادی «هم او برنده باشد هم من»؛ اگر یک طرف بازنده باشد صدمات زیادی به فرد و جامعه می‌خورد.

وی می‌افزاید: متأسفانه در دوران کرونا، همه شرایط دست به دست هم داده تا روز به روز انصاف در جامعه رنگ ببازد، از طرفی درد بزرگ جامعه ما این است که تعداد زیاد مسکن خالی در شهرها، گرانی و بالا بودن اجاره‌بها سبب سرریز جمعیت به مناطق حاشیه شهر شده و وضعیت اسفناک تضاد طبقاتی را به وجود آورده است.

به گفته حریرچی، بعضی موجران معتقدند روزگارشان از اجاره همین آپارتمان می‌گذرد، بنابراین برای تأمین زندگی خود سراغ مستأجر رفته و با افزایش بهای اجاره سعی در حل مشکل اقتصادی خود از این طریق دارند که این رفتار، همان خشونت مالی و اقتصادی نسبت به همنوع است. وی می‌گوید: الزام اخلاقی و پایبندی به اصول و ارزش‌ها در هر فردی از کودکی شکل می‌گیرد تا حق دیگران را ضایع نکرده و در شرایط بحرانی، در روابط با همنوعانش، احساس همیاری کند اما تعداد این افراد در جامعه کم شده چرا که او نیز پس از مدتی ممکن است تغییر رفتار از خود بروز دهد، بنابراین نمی‌توان روی همه افراد در طولانی مدت حساب کرد.

این کارشناس با تأکید بر اینکه از نقش رسانه ملی برای نشان دادن صدمات بی‌اخلاقی در جامعه نباید غافل بود، ادامه می‌دهد: در جامعه‌ای که توسعه یافتگی همه‌جانبه اتفاق بیفتد، متعاقب آن به توسعه‌یافتگی اخلاقی می‌رسیم که بخش عمده‌ای از اخلاق و انصاف به شرایط خانوادگی و بخشی دیگر به شرایط اجتماعی برمی‌گردد؛ بنابراین از مردمی که تفاوت‌ها و فاصله طبقاتی زیاد را در جامعه شاهدند نمی‌توان توقع زیادی داشت، همچنین آدم‌های بی‌انصافی که به راحتی حقوق دیگران را زیر پا می‌گذارند و همه چیز را حق خود می‌دانند، نمی‌توانند الگوی خوبی برای جامعه باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.