به گزارش قدس آنلاین دهنوی دکترای علوم اقتصادی است و پیش از این عضو هیأتمدیره بانک مسکن بود و هم اکنون به عنوان معاون وزیر اقتصاد در وزارت امور اقتصادی و دارایی مشغول به فعالیت است.
دهنوی همچنین عضویت در هیأت علمی گروه مالی و بانکداری دانشگاه علامه طباطبایی و معاونت آموزشی مؤسسه عالی آموزش بانکداری ایران را در سوابق کاری خود دارد.
گفتنی است حسن قالیباف اصل به دنبال اوج گرفتن اعتراض سرمایهگذاران حقیقی و خرد از ریزش بی سابقه شاخص بورس در آذر ماه که همچنان نیز ادامه دارد، استعفای خود را تقدیم کرد. تنی چند از کارشناسان بازار سرمایه در گفتگو با قدسآنلاین از بایدها و نبایدهای پیش روی رئیس جدید سازمان بورس سخن گفتند.
کامران قزل گل: قبل از هر چیز باید بگویم در قانون بورس آمده، به دلیل جلوگیری از رانتهای احتمالی، کسانی که در کارگزاریها هستند حق ندارند در سازمان بورس انتخاب شوند درحالی که در بورسهای بزرگ جهان کسی که فعال قدیمی بازار است و تجربه کافی در ارتباط با مشتریان و نوسانات بورس دارد را به عنوان رئیس بورس انتخاب میکنند حتی اگر تحصیلات آکادمیک نداشته باشد.
نکته دوم این است که باید سازمان بورس مثل یک سازمان غیردولتی غیرانتفاعی مانند شهرداریها میبود. انتصابات و انتخابات قبلی روسای سازمان بورس نشان میدهد تمامی تصمیمات اخذ شده توسط روسای سابق خطا داشته و از صد تصمیم، یکی درست از آب درآمده است.
نکته سوم، از آنجا که سازمان بورس یک نهاد نظارتی است نه اجرایی و اگر مردم ضرر کردند نمیتواند کاری انجام دهد لذا باید جایی مثل کانون سرمایهگذاران حقیقی و خرد باشد که صدای مردم شود. سالها است چنین بحثی در جریان است اما دولت نگذاشته این امر عینیت یابد در حالی که ما جایی به نام کانون کارگزاران داریم اما کانون سرمایهگذاران حقیقی نداریم.
نکته چهارم آنکه مدیرانی که میآیند عموما به برنامههای کوتاهمدت متکی هستند و معمولا به دلیل کوتاه بودن دوره مدیریتها به برنامههای بلندمدت فکر نمیکنند تا ثمره برنامههایشان را در دوره خودشان ببینند. این در حالی است که اتفاقات و ضرر و زیانهای زیادی که مردم دیدند نشان داد جای آموزش بورس به مردم چقدر خالی است. سازمان بورس از معاملات روزی چند ده میلیارد تومان کارمزد میگیرد و با یک ساعت درآمدش میتواند ده دقیقه آموزش جدی و واقعی به مردم بدهد تا سرمایهشان نسوزد و چنین آشفتگی به بار نیاید و مسئله امنیتی نشود.
نکته پنجم، کلا بحث دستوری بودن اقتصاد ما است که دولتمردان ما ترجیح میدهند به جای استفاده از روشهای مهندسی اقتصاد از زور و دستور استفاده کنند درحالی که حداقل باید بورس را رها کنند تا بورس خودش را درست کند و همه چیز به تعادل برسد. از آنجا که بورس دماسنج اقتصاد کشور است با رهاسازی بورس اقتصاد هم به تعادل میرسد.
محمد بختیار نصرآبادی: مهمترین رهنمودهایی که میتوان کارشناسانه به رئیس سازمان بورس داد این است: بازبینی مقررات حاکم بر بازار چه فعالیت نهادهای مالی چه معاملات بازار سرمایه. چرا که از سال 1384 که این قوانین تدوین شده مورد بازنگری قرار نگرفته است. این قوانین و مقررات بورسی باید مرمت و بازنگری شود و قوانین دست و پاگیر و مزاحم و بعضا موازی حذف شوند.
نکته دوم اینکه بر استقلال فعالیت این سازمان تاکید دارم. این درحالی است که حفظ استقلال به تصمیمگیریهای درست و به نفع سهامداران بسیار کمک میکند.
نکته سوم نیز ضرورت راهاندازی و تشکیل هرچه سریعتر کانون سرمایهگذاران حقیقی و خرد است که بارها مطرح شده اما تاکنون به نتیجه نرسیده است.
قاسم صادقی: در اولویت توصیههای من به آقای دهقان دهنوی باید بگویم، وضع قوانین جهت کنترل خرید و فروش حقوقیها و بازارگردانها به نحوی که اجازه نوسانگیری روزانه نداشته باشند ضروری است، به این شرط که در حجم خرید محدودیتی وجود نداشته باشد.
نکته دوم اینکه، به مباحث فنی و حیاتی قطعی ارتباط کارگزاریها با هسته معاملات بورس رسیدگی جدی شود.
نکته سوم، به تشکیل مجمع یا کانون سهامداران خرد کمک کند و صدایشان را بشنود و نظرات صحیح این کانون را پیاده سازد.
نکته چهارم نیز این است که برای بهبود وضعیت کلی و شرایط بازار بورس از بهترین کارشناسان داخلی در حوزه بازارهای مالی و همچنین نخبگان خارج کشور نظرسنجی ادواری انجام دهد.
و آخرین موضوع این است که از دخالتهای سیاسی احزاب مختلف و افشاگری ناظر بازار از حقوقیها و حقیقیهای متخلف در زمانهای بیتعادلی بازار جلوگیری به عمل آورد و برای برگرداندن درصد بالایی از منابع بانکها به بورس که حاصل از جذب سپردهها است هماهنگی لازم را انجام دهد.
نظر شما