جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا قرار است امروز در جریان یک سخنرانی سرفصلهای اصلی سیاست خارجی عصر پساترامپ واشنگتن را ترسیم کند. بر اساس گزارشی که شبکه انبیسی منتشر کرده است این سخنرانی در جریان بازدید از پیش اعلام شده رئیس جمهور آمریکا از وزارت امور خارجه انجام میشود. هر چند در فضای رسانهای کشور ما در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا یک تصویر غیرواقع بینانه نسبت به دولت بایدن و تصمیماتش در حوزه سیاست خارجی ایجاد شده بود، با این حال تحلیلگران سیاسی انتظار ندارند سخنان بایدن در این نشست آنها را غافلگیر کند.
واقعیت این است که دو درک غلط نسبت به چگونگی رفتار تیم سیاست خارجی بایدن در کشور ما وجود دارد؛ نخستین درک اشتباه عدم تمایز میان «کارگزار» و «ساختار» در تدوین سیاست خارجی قدرتهای جهانی به ویژه آمریکاست. سیاستمداران آمریکایی فارغ از گرایشها و ادراک فردی که نسبت به فضای بینالملل دارند، آن گاه که مسئولیتی را در دستگاه دیپلماسی آمریکا به عهده میگیرند به عنوان بخشی از ساختار و نظام سیاسی حاکم عمل کرده و رویکردهای شخصی خود را کنار میگذارند. پس نمیتوان ژستهای انتخاباتی و یا رسانهای سیاستمدارانی که از مسئولیت رسمی فاصله گرفتهاند را ملاکی برای تحلیل رفتار ایشان در هنگام حضور در قدرت دانست.
نکته دیگر تصویر نادرست و تحریف شدهای است که ما نسبت به بایدن و تیمش داریم. برای داشتن یک تصویر واقعبینانه باید یک تبارشناسی تاریخی از این جریان داشته باشیم. تیم اصلی یا شاکله اصلی تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن را افرادی تشکیل میدهند که خوشبختانه کارنامه روشن و قابل رصدی در فضای سیاسی آمریکا دارند. آنتونی بلینکن، آوریل هِینز، ژنرال لوید آستین، جیک سالیوان و ویلیام برنز هر پنج چهره متعلق به جریان اصلی در سیاست خارجی آمریکا هستند که در حوزه فکری به هنجارها و ارزشهای برآمده از جنگ جهانی دوم به این سو باور داشته و در عین حال که طرفدار چندجانبه گرایی هستند بر تثبیت هژمونی آمریکا تأکید دارند. در حوزه رفتاری نیز طرفدار نوعی مداخلهگرایی در نظام بینالملل هستند. به طور مثال بلینکن در دوره حضور بایدن در کمیته روابط خارجی سنا، یکی از کسانی بود که در شکلدهی رأی مثبت بایدن به تجاوز آمریکا به عراق نقش داشت. او به عنوان مشاور بایدن در آن دوره، جنگ عراق را تحت عنوان نبرد برای دموکراسی فرمولبندی کرده بود و یکی از دلایل عمدهای که بایدن هم به لایحه حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ رأی داد مشاوره بلینکن بود. بلینکن در مقام معاون وزارت خارجه آمریکا در دوره اوباما نیز یکی از طرفداران جدی مداخله ایالات متحده و کمکهای لجستیکی و اطلاعاتی ایالات متحده به سعودی در تجاوز نظامی به یمن بود. همین رفتار را میتوان در کارنامه جیک سالیوان در دورهای که وی مشاور ارشد سیاسی هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ بود، دید. ویلیام برنز نیز سابقهای بهتر از دو همتیمی خود ندارد. او در عین حال که فرد اصلی پشت پرده مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان در سالهای بین ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ بود، یکی از افراد تأثیرگذاری است که در تعامل با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا طرحهای خرابکارانه علیه برنامه هستهای ایران را هم همزمان پیش میبرد. این چهرهها کسانی هستند که میخواهند سیاست خارجی آمریکا را که از ریل ۷۰ ساله خودش خارج شده بود، دوباره به ریل برگردانند و طبیعتاً خوشبینی به آنها به عنوان کبوتران صلح اشتباه است.
نظر شما