به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، علاقه روح الله حجازی به سینمای اجتماعی امری اثبات شده است و همه او را به عنوان یکی از کارگردانان کاربلد این ژانر میشناسند. کسی که میداند چطور روی روابط انسانی و خانوادگی دست بگذارد و آن را تبدیل به یک درام قابل دفاع کند. او به حدی در زندگی شخصیتهایش غرق است که حتی اگر گزارههای سیاسی مشخصی هم در کارهایش دریافت کنید آن را رد میکند و میگوید فیلمساز سیاسی نیست و هر المان و نشانهای از آنچه در فیلمهایش به عنوان نمادی سیاسی برداشت میشود، برای شخص خودش چنین کارکردی نداشته است.
او این بار هم سراغ یک موضوع دیگر در همین ژانر رفته است. اما «روشن» یک تفاوت عمده با دیگر آثارش دارد. نگاهی به فیلمهای اخیر او مانند «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، «اتاق تاریک» و «مرگ ماهی» نشان میدهد روابط بین آدمها و اعضای خانواده در این فیلمها زیر ذره بین است. اتفاقی که در «روشن» درست عکس آن را میبینیم. «روشن» به وضوح فیلم رضا عطاران است؛ موضوعی که حجازی در نشست مطبوعاتی فیلمش نیز به صراحت عنوان کرد اگر عطاران در این فیلم حضور پیدا نمیکرد آن را نمیساخت.
روح الله حجازی در فیلم تازهاش از روابط فاصله گرفته است و کادر دوربین را روی شخصیت فیلمش تنظیم کرده است. فیلم از ابتدا تا انتها «روشن» را همراهی میکند؛ «روشن»ی که ماحصل یک زندگی شکست خورده و آرزوهای عقیم است. مردی بیکار که تبعات این بیکاری همه زندگیش را در برمیگیرد تا جایی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد اما به قدری منفعل و خنثی است که نمیتواند برای زندگیش بجنگد و جرات انجام هیچ کاری را ندارد. او عاشق سینماست اما مظاهر این علاقهمندی را در یک کمد با چند فیلم میبینیم یا قابهای سینمایی که گاهی در موقعیتهای مختلف با دستش میبندد و دنیا را از درون آن میبیند. علاقهای که وجه دیگرش را در عشق به همسرش میبینیم که باز هم برای حفظ کردن او و فرزندش رمقی ندارد و تسلیم بیچون و چرای جبر و بیرحمی روزگار و البته قربانی مظلومیتش است. «روشن» محصول بینظمی و بیعدالتیهای اجتماعی و البته گرفتار در رنج روحی و استیصال درونی خودش است. کسی که در برابر سیستم توانایی مقابله ندارد و زیر چرخ دندههای نظام سرمایهداری له میشود و از سویی دیگر حتی مقابل آدمهای زندگیش هم بیدفاع است.
بارزترین ویژگی روشن انفعال اوست؛ انفعالی که آنقدر قدرت دارد تا خودش را بر همه عناصر فیلم تحمیل کند و عطاران به بهترین شکل ممکن آن را به تصویر میکشد. او امسال با یک فیلم دیگر یعنی «شیشلیک» هم در جشنواره حضور دارد، یک کمدی تلخ که در آن فیلم هم به وقتش میتواند از عطارانی که همیشه طنز بازی میکند و در خنداندن استاد است، فاصله بگیرد و در «روشن» نیز به بهترین شکل ممکن کارش را انجام دهد. عطاران با یک بازی درونی و حساب شده در نقش «روشن» از تصویری که در ذهن مخاطب ساخته، آنچنان فاصله میگیرد که در کمتر لحظهای از فیلم احساس میکنید در حال تماشای همان عطاران همیشگی هستید.
گرچه نباید از این نکته غافل شد که پیشتر او با بازی در «دهلیز» ثابت کرده بود از پس نقشهای جدی هم به خوبی برمیآید، اتفاقی که بار دیگر به شکل تحسین برانگیزی در «روشن» هم تکرار شد. به نظر میرسد نقشهای جدی سینما پس از این باید یک صندلی در ردیف اول را برای عطارانی که به خوبی میداند چه وقت روی دیگری از بازی درخشانش را به نمایش بگذارد، خالی کند.
از بازی خوب سیامک انصاری و سارا بهرامی هم نباید گذشت که درست و به اندازه در فیلم حضور دارند. فضای سرد و ریتم کند و کشدار فیلم نتیجه سایهای است که «روشن» روی کل داستان انداخته است و اگر فیلم را با ریتمی آهسته و فضایی آزاردهنده یافتید بدانید این همان حس و حال درونی بازیگر فیلم است که آن را در کلیت اثر جاری کرده است. کادربندی دوربین، استفاده از رنگها به ویژه قرمز و زرد و ایجاد حس استیصال و درماندگی، نمای ساختمانهای بلند نیمه کاره در روز برفی، نماهای بیرونی و فضای زمستانی همگی در کنار هم و هم راستای با هدف فیلم است.
بسیاری «روشن» را نقطه عطف کارنامه کاری حجازی میدانند و آن را یک گام رو به جلو برای این فیلمساز قلمداد میکنند. فیلمی که کارگردانی حساب شده و پختگی حجازی در فیلمسازی در آن به عینیت درآمده است و نقطه تمایز آن با دیگر آثارش جریان قوی حسی موجود در فیلم است و روح اثر را به درستی درگیر انفعال کاراکترش کرده است.
انتهای پیام/
نظر شما