ایشان با تأکید بر اینکه سیاست خارجی در همه جای دنیا در مجامع بالادستی تعیین میشود، فرمودند: «وزارت امور خارجه در تعیین سیاستها مشارکت دارد، اما تصمیمگیر نیست بلکه مجری است». اظهارات رهبر معظّم انقلاب درباره کارکردهای وزارت خارجه و نقش آن در سیاست خارجی نظام که به پایان رسید، برخی فضا را فراهم دیدند تا با تکرار عبارت «برجام تصمیم نظام بود»، اینطور القا کنند که همانطور که رهبر انقلاب، وزارت خارجه را یک مجری دانستهاند، بنابراین برجام نیز محصول تصمیم مجموعههای بالادستی نظام است نه وزارتخارجه و دولت. در گفتوگو با حسینعلی حاجی دلیگانی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی این فضاسازی اخیر را به بحث گذاشتهایم.
رسانههای غربی با تفسیر به رأی سخنان رهبر انقلاب اینگونه القا میکنند که برجام تصمیم نظام بود و وزارت خارجه تنها مجری بود. آیا اینگونه است؟
ابتدا باید توجه داشت که این نوع تفسیر به رأی کردن سخنان رهبری از سوی رسانههای بیگانه چیز عجیبی نیست، اما نباید این واقعیت را از یاد برد که در شکلدهی به سیاستهای کلی یک سیستم حکومتی و بهویژه مسائلی که با منافع ملی سروکار دارد و از اهمیت راهبردی برخوردار است، بخشهای مختلفی دخیلاند. در سیاست خارجی هم اینگونه است. در این معنی تصمیمات حیاتی نظام در حوزه دیپلماسی پس از اخذ و چکشکاری نظرات کارشناسی و اتاقهای فکر مختلف، مجتمع میشود و از طریق نهاد بالادستی ( در ایران شورای عالی امنیت ملی) اعلام و توسط وزارت امور خارجه به عنوان نهاد اجرایی به مرحله اجرا گذاشته میشود. این رویهای معمول در نظامهای سیاسی است.
با وجود این، آنچه در برجام اتفاق افتاد را باید در جایگاه خودش بررسی کرد. توافقنامه هستهای هنگامی اتفاق افتاد که دولت آقای روحانی که تازه سر کار آمده بود، اعتقاد داشت در صورت انجام مذاکره با ۱+۵ میتوان بخشی از مشکلات جامعه را رفع کرد. در آنزمان برای اینکه اینگونه القا نشود که کلیت نظام با اصل مذاکره مخالف است، باوجود همه تردیدها و احساس خطرها با این خواست موافقت شد. پس از آن هم وزارت خارجه به عنوان خط مقدم و مجری وارد شد و مذاکرات را انجام داد. منتها مذاکرات در سطح نابرابری بود و از سوی دیگر شروطی که از سوی رهبر انقلاب در این زمینه مطرح شد، بهکلی نادیده گرفته شد.
یعنی وزارت خارجه هر چند وظیفه اجرای مأموریتهای محوله در حوزه سیاست خارجی را بر عهده دارد، اما در اجرای بسیاری از تصمیمات از جمله برجام دچار تقصیر و کوتاهی شده است؟
بله دقیقاً اینگونه است. دولت چارچوبهای مد نظر نهادهای بالادستی را در مرحله اجرا نادیده گرفت و آنچه مورد خواست و نیت خودش بود را عملی کرد. حتی مجلس هم ۹ شرط برای مذاکرات قرار داد، اما حداقل ۶مورد از آنها زیر پا گذاشته شد. بنابراین اگر دولت کارش را بهدرستی انجام داده بود، ما اکنون درگیر چنین مشکلاتی نبودیم. ما در وزارت خارجه طیفی داریم که آمال و قبله آنها در رابطه با غرب تعریف شده است و آنها در مذاکرات برجامی چارچوبها و مجموعه خطوط اصلی که برای حرکت آنها در نهادهای بالادستی تعیین و ابلاغ شده بود را با میل خود تفسیر و تأویل کردند و نتیجه این شد که میبینیم. متأسفانه در برجام شاهد بودیم شروط رهبر معظم انقلاب هم اجرا نشد. آنان یا عجله داشتند، یا توان کافی نداشتند و یا آنکه سرشان کلاه رفت و به هر صورت، نتوانستند بهخوبی سیاستهای نظام را در برجام اجرا کنند و موجب ایجاد یک خسارت محض شدند.
تحلیل شما از اظهارات ظریف چیست؟ این مسائل چقدر در دامن زدن به دو قطبی منفی در جامعه تأثیرگذار است؟
هر کشوری در چارچوب سرزمینی خود منافعی تعریف کرده و ملاحظات خاصی دارد که جزو اسرار و مسائل داخلی نظام است. حال اگر مسئولی این تابو را شکست و به هر دلیلی بر خلاف مصالح ملی اقدام کرد و مسائل محرمانه داخلی را به نوعی بازگو کرد که دشمنان ملت از آن سوء استفاده کنند، این چیزی جز خیانت نیست. مگر جاسوس چه می کند؟ جاسوس در کشور مد نظر اسنادی را جمعآوری و خارج میکند که مورد بهرهبرداری دشمنان قرار میگیرد. حال اگر مسئولی با گفتار و رفتار خود چنین گامی برداشت، باید در قبال این خیانت درامانت و مسئولیت پاسخگو باشد.
نظر شما