نوشتن از سرزمینی که سمبل مقاومت و پایمردی است، روایت ناتمامی دارد. برای این سرزمین هرچه بخواهی بنویسی و روایت کنی کلمه کم میآوری. نمیتوان پشت میز نشست و از حماسه دلاورمردیها و زنانی که برای حفظ شهرشان، کنار مردانشان مردانهتر ایستادند، نوشت.
به خوزستان که بروی و پا بر رملهای داغ بگذاری آن زمان معنای دفاع را بهتر میفهمی. آنجاست که یک درد ابدی در جانت همراه میشود. انگار یک تکه از بدنت را جا گذاشتهای؛ هر زمان هر واژهای را میبینی یا میشنوی که برایت، یادآور آن سرزمین میشود؛ با واژههایی چون روزهای انتظار، موشکباران، شهادتهای دستهجمعی خانوادهها، گذراندن روزها و شبها در پناهگاههای زیرزمینی، تحمل نیروهای بیگانه در یک قدمی و... دلت میلرزد و دیگر از کنار همه اشکها و دلهای منتظر بیتفاوت نمیتوانی بگذری.
باید مناطق اهواز، حمیدیه، دهلاویه، طلاییه، رفیه، شادگان، سوسنگرد، بردیه، هویزه و هورالهویزه، دارخوین، خرمشهر و آبادان را هر طور شده ببینی تا معنای سرزمینی با نخلهای فراوان را درک کنی. نخلهایی که سالها پیش سربریده شدند و سوختند.
همان زمان که باران ترکش و خمپاره و خون بارید، همان زمان که همه جا تاریک شد، همان زمان که بوی باروت و خون پیچید. همان زمان که دل مردمانش لرزید و بوی عشق میان نخلستان برای همیشه جاودان ماند.
حالا ۳۹ سال از آزادی خرمشهر قهرمان و دزفول که مهد مقاومت است، میگذرد. حالا دلم میخواهد از بضاعتهای کشاورزی و دامداری و لولههای نفت و جذابیتهای گردشگری آن هم بگویم. از آن همه داشتهها که گاه مسئولان بیتفاوت از آن میگذرند. اثر گلولهها بر در و دیوار بافت قدیمی شهر تا ابد یادآور بدهکاری ما در هر جایگاهی و هر شهری و دیاری به این مردمان است.
من زنان بسیاری را در آن خطه پهناور دیدم که در دامداری، کشاورزی، حصیربافی، طناببافی، بستهبندی خرما و... کمکخرج و گاه مخارج خانواده با آنهاست. بانوانی که به دلیل نبود کار و حرفه برای مردان، مجبورند هم مردانه کار کنند و هم مادرانه زندگی را بگردانند.
من میدانم در خطه مردمان جنوب کشورم هنوز بسیاری ندیدهها و آیینها و باورها وجود دارد، اما همه مهربانیها، میهماننوازیها و صبوریشان را دیدهام و غمهایشان و کمتوقعیشان را باور دارم و خوب میدانم حرمت همه این صبوریها را باید پاس داشت، زیرا تا ابد مدیون مقاومت مردمان خرمشهر و دزفول و...خواهیم بود چراکه آرامش شهرهای ایران مدیون همان مقاومتهاست اما ما برای آنها چه کردهایم!؟
نظر شما