تحولات لبنان و فلسطین

۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۱
کد خبر: 754943

کارآفرینی با اقتصاد بدون‌وزن!

مسلم خانی، مدیر کل دفتر ترویج، آموزش و تحقیقات تعاونی وزارت کار

 ثروت جف‌بزوس، مالک آمازون به ۲۰۰ میلیارد دلار رسید! برای آنکه تصوری از ۲۰۰ میلیارد دلار بدست آورید کافی است آن را با مجموع دارایی‌های صندوق توسعه ملی مقایسه کنید. یک فرد بیش از دارایی‌های تجمیع شده و پس‌اندازشده یک کشور ۸۰ میلیونی، ثروت دارد.

وی چگونه به چنین ثروت افسانه‌ای دست‌یافته است؟ او راهبرد «اقتصاد بی‌وزن» را انتخاب کرده است. آمازون بزرگ‌ترین کتاب‌فروش جهان است بدون آنکه تا مدت‌ها حتی یک کتاب داشته باشد و یک مغازه کتاب‌فروشی تأسیس کرده باشد! بزوس، فعالیت فروشگاه اینترنتی آمازون‌ را از یک گاراژ آغاز کرد و بسیاری از قرار ملاقات‌های خود را در کتاب‌فروشی همسایه خود برگزار می‌کرد. در حال حاضر آمازون، علاوه بر کتاب، کسب‌وکار خود را به موارد دیگری از جمله لوازم‌خانگی، پوشاک و هر چیز دیگری که تصور کنید، گسترش داده است.

دنی کوا؛ پروفسور اقتصاد، اقتصاد مبتنی بر اطلاعات را اقتصاد بدون‌وزن می‌نامد. وی معتقد است: برخلاف گذشته که رشد اقتصادی را برحسب تولید محصولات سنگین همچون فولاد، تجهیزات و ماشین‌آلات سنگین صنعتی و نظایر آن تعریف می‌کردند، امروزه رشد اقتصادی برحسب محصولات سبک الکترونیکی تعریف می‌شود و به این نکته توجه می‌شود که سهم اطلاعات-ارتباطات در ارزش‌افزوده به‌ مراتب بیش از سهم سایر عوامل تولید است.

بسیاری از شرکت‌های برتر جهانی مبتنی بر اقتصاد بی‌وزن فعالیت می‌کنند. اقتصادی که بر شانه دو پارامتر کلیدی است: اطلاعات و ارتباطات. بزرگ‌ترین اجاره‌دهندگان ماشین حتی یک ماشین هم ندارند. چگونه؟ با استفاده از اطلاعات آن‌هایی که ماشین دارند و برقراری ارتباط با کسانی که در جست‌وجوی ماشین اجاره‌ای هستند. بزرگ‌ترین شرکت تبلیغاتی جهان یعنی گوگل حتی یک بیلبورد فیزیکی هم ندارد. چگونه؟ دوباره مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات!

مثال‌های اقتصاد بی‌وزن را با مدل ذهنی برخی از مدیران ارشد مقایسه کنید. اگر ایجاد یک پل، تأسیس یک بیمارستان و احداث یک جاده باشد همه دوست دارند در مراسم کلنگ و قیچی‌اش باشند. این پروژه‌ها، ملموس هستند، دیده می‌شوند و به همین دلیل جذابیت بیشتری دارند، اما آیا این‌ها مهم‌ترین کاری است که ما باید انجام دهیم؟ به این می‌گویند کشورداری کلنگی. کشورداری و اقتصادی که مبتنی بر سرمایه‌های فیزیکی و ملموس و سنگین است.

در کشورداری بی‌وزن، دولت نه سد می‌زند، نه جاده و نه بیمارستان و نه مدرسه می‌سازد بلکه مکانیسمی طراحی می‌کند که بخش مردمی اقتصاد باانگیزه تمام سرمایه‌گذاری‌های لازم را انجام می‌دهند. در این حالت دیگر این دولتی‌ها نیستند که در مراسم کلنگ-قیچی نفر اول هستند. همچنین دیگر از فساد دولتی خبری نیست. دولت و اقتصاد بی‌وزن است! سبک است و چالاک! سالم است و شفاف!

به همین دلیل است که با بودجه‌های میلیاردی ساختمان‌های دولتی و تجهیزات اداری دولتی نو می‌شوند، اما قوانین پایه کشور برای ۵۰ سال پیش است. کافی است به تاریخ قانون تجارت، قانون محاسبات عمومی و قانون برنامه‌وبودجه کشور نگاه کنیم که برای سال‌های دور، خیلی دور است.  

در مدیریت سازمانی: آیا واقعاً لازم است منابع محدود را صرف خرید و واردات و تجهیزات جدید کنیم یا می‌توانیم با راهبرد تولید بدون کارخانه و با استفاده از ظرفیت دیگران به تولید ارزش بپردازیم؟

در کشورداری: آیا لازم است دولت کارخانه‌داری کند یا اینکه باید روی زیرساخت‌های نرم مانند محیط کسب‌وکار، قانون‌های پایه، مقررات تسهیل‌کننده و مشوق‌های انگیزاننده کار کند؟ تا کی می‌خواهیم قیچی-کلنگی فکر کنیم!؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.