روایت این داستان در دو زمان حال و گذشته است. حسن کیقبادی، نویسنده اثر تلاش کرده تخیل و وجه داستانی را در کنار فضای بومی داستان قرار دهد و وجوه دیگری از دفاع مقدس را که در شهرستانها رخ داده و دیده نشده است، برای مخاطبان روایت کند. این اثر در ۱۷۲ صفحه به همت نشر صاد منتشر شده است.
حسن کیقبادی از هنرمندان سبزواری است که در حوزه داستان، فیلم کوتاه و مستند تاکنون تولیدات بسیاری در سبزوار داشته است. «لبیک در کیلومتر ۶۶۵» نخستین تولید مستند و «نورجهان» برگزیده مستند جشنواره بسیج، تازهترین اثر فیلم مستند وی بوده، همچنین نخستین مجموعه داستانی خود را با نام «۴۲ روز کچل» در سال ۸۹ به چاپ رسانده و رمان «شاخههای روز» نیز از دیگر آثار این نویسنده است. به انگیزه انتشار رمان «روزگار بوسه و خون» در آستانه فرا رسیدن سوم خرداد ماه سالروز پیروزی فتح خرمشهر با این نویسنده گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
*چه شد که کتاب «بوسه و خون» را با موضوع دفاع مقدس نوشتید؟
**رمان روزگار بوسه و خون پس از تحقیقات و پژوهش روی مسائل بومی سبزوار در زمان انقلاب و سپس دغدغه بنده برای به تصویر کشیدن حال و هوای یک نوجوان شهرستانی در زمان انقلاب و جنگ، به رشته تحریر درآمد. این رمان در دو زمان حال که در حین عملیاتی در جنگ تحمیلی است و زمان گذشته که زمان اواخر پهلوی و اوایل انقلاب است، به تصویر کشیده شده است.
برای یک نوجوان شهرستانی، مشکلات و معضلاتی پیش میآید که روایت را پیش میبرد، مشکلاتی که گاهی این نوجوان برای برطرف کردن آنها ناتوان است و با ناکامی روبهرو میشود و حالا در زمان حال و در حین یک عملیات، تمام آن ماجراها برایش بازگو میشود؛ چرا که او اکنون و درست پیش از انجام عملیات، به پاسخ پرسشهای بیجواب مانده در زمان انقلاب رسیده است.
* چطور شد فضای داستان و مکان واقعه را در شهرستان سبزوار قرار دادید؟
** بومینویسی همواره از دغدغههای بنده بوده است، معمولاً فضاهای شهری و روستایی و همچنین اتفاقهایی که متفاوت با شهرهای بزرگ و پایتخت است، از انظار دور بوده و معمولاً به آن پرداخته نشده، بنابراین به عنوان یک نویسنده شهرستانی که پیشتر هم در رمان شاخههای روز این کار را تجربه کرده بودم، دوست داشتم تا ادای دینی به اقلیم خودم کنم و فضای متفاوت و دیده نشده از شهرستانم را در لابهلای ماجراها و روایتهای داستان، مقابل چشم مخاطب بیاورم.
* داستان چقدر بر مبنای واقعیت است؟
** داستان گرچه بر مبنای پژوهش و تحقیق است؛ اما تقریباً درصد زیادی از آن بر مبنای داستانپردازی بنده و در راستای پیشبرد روایت بوده است.
* این اثر تلاش دارد بر چه مسائلی از جنگ اشاره کند که در ادبیات داستانی ما تاکنون مغفول مانده است؟
** همان طور که در پرسش اول جواب داده شد، تنها بخشی از این رمان که در زمان حال میگذرد، در فضای جنگ تحمیلی میگذرد، الیاس که قهرمان داستان است اکنون در محاصره سه جنازه گیر کرده و گرچه آرزوی شهادت در سر داشته اما فهمیده است که قرار نیست به این زودیها خلاص شود. حالا در رفت و برگشتهای زمانی، خاطرات دوران انقلاب و... یادش میآید و آهسته آهسته گرههای داستان در حین روایتی فشرده بیان و باز میشود.
* سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر است، ادبیات داستانی ما چقدر به این واقعه باشکوه تاریخی ایران توجه داشته است؟
** متأسفانه در این زمینه کمکاری شده است و معتقدم این واقعه آن قدر کشش و ظرفیت دارد که میتوان آثار شاخصی راجع به آن نوشت تا این حماسه برای همه نسلها مورد توجه باشد و بیشتر در یاد و دلهای مردم بماند.
نظر شما