قدس آنلاین/هدی احمدی: یکی از مهمترین اموری که در زندگی اهلبیت(ع) کمتر به آن اشاره شده است پرداختن به مبارزات سیاسی آنان است. از آغاز نیمه دوم قرن اول هجری که حکومت اسلامی دستخوش تحریف قرار گرفت و امامت جای خود را به سلطنت و خلافت داد و حاکمان جابر خود را بهجای ائمه(ع) اطهار نشاندند، اهلبیت پیامبر(ص) نیز با توجه به تغییر اوضاع و شرایط، مبارزات سیاسی خود را به تناسب اوضاع تغییر دادند که بزرگترین هدف از این مبارزات، تشکیل حکومت و نظام اسلامی بر پایه دین و امامت بود. آنچه در زندگی سیاسی امام هشتم علی بن موسیالرضا(ع) باید به آن اشاره کرد این است که ایشان در معرض یک نبرد سیاسی پنهان قرار گرفت بلکه در برابر یک تجربه تاریخی عظیم که پیروزی یا ناکامی در آن میتوانست سرنوشت تشیع را رقم بزند.
در گفتوگو با حجتالاسلام عبدالحمید فاطمی تبار، پژوهشگر دینی به برخی از اهداف پشت پرده مأمون در مورد واگذاری منصب ولایتعهدی به امام هشتم(ع) پرداختیم.
حجتالاسلام فاطمی تبار با بیان اینکه یکی از مهمترین اهداف مامون در مورد واگذاری منصب ولایتعهدی به امام رضا(ع) تبدیل شیعه جهادی به شیعه محافظهکار بود، میگوید: او تلاش داشت تا میدان مبارزه سیاسی رزمندگان شیعه را به عرصه سیاسی محافظه کار و آرام و بیخطر تبدیل کند. شیعیان در پوشش تقیه، مبارزاتی مجاهدانه و خستگیناپذیر داشتند. این مبارزات از دو ویژگی مهم برخوردار بود که در برهم زدن بساط خلافت نقش بسزایی داشت، یکی مظلومیت و دیگری معنویت و قداست. مأمون در صدد بود که این دو عنصر را از خط فکری تشیع و علویون بگیرد چرا که وقتی رهبر یک تفکر، همپیاله و همگام با جبهه مخالف شد دیگر او لیدر و رهبر مظلومین نخواهد بود و قطعاً در پیشگاه مردم به حاشیه خواهد رفت و از قداست خواهد افتاد.
او میافزاید: دومین مورد از اهداف پشت پرده مأمون در پیشنهاد دادن ولیعهدی به حضرت مشروعیت بخشی به دستگاه خلافت از دیگر این اهداف بود تا در این راستا مدعای تشیع مبنی بر غصبی بودن خلافت امویان و عباسیان را تخطئه کند و به حکومت غاصبانه خود مشروعیت بخشد. در این صورت می توانست مردم را از شورش علیه دستگاه حاکمیت دور کند. همچنین او با این کار، هسته مرکزی مقاومت و کانون و میدان مبارزه و معارضه را در کنترل خود میگرفت. در کنترل قرار گرفتن هسته مرکزی مقاومت و مبارزه که امام(ع) بود باعث میشد همه سلحشوران و مجاهدان در سیطره دستگاه حاکمیت مأمون قرار گیرند.
فاطمی تبار با اشاره به اینکه فاصله انداختن میان امام و عواطف مردمی از دیگر اهداف مامون بود، تشریح میکند: چهارمین مورد از مهمترین فشارهای دستگاه حاکمیت این بود که امامان معصوم(ع) همیشه یک عنصر مردمی بودند از این جهت مأمون سعی داشت این قبله آمال را که همیشه مرجع و محل رجوع مردم برای رسیدگی به سؤالات و بررسی مشکلات و شکوهها بود در محاصره مأموران حکومتی خود قرار دهد تا رفته رفته رنگ مردمی بودن از ایشان زدوده شود و میان امام(ع) و عواطف و محبتهای مردمی فاصله و سدی محکم قرار داده باشد.
این پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) اظهار میکند: یکی دیگر از اهداف شوم مامون در انتخاب و اجبار ولایتعهدی امام رضا(ع) این بود که بتواند برای خود در بین مردم وجهه دینی و نوعی قداست کسب کند. وقتی مردم نگاه میکنند که مأمون یکی از فرزندان پیغمبر(ص) را که یک شخصیت مقدس و معنوی است برای ولیعهدی خود برگزیده و فرزندان و اطرافیان خود را از دادن این پست و منصب کلیدی محروم کرده است حتماً او را از این جهت ستایش خواهند کرد و همیشه این طور بوده است که در بین مردم نزدیکی دینداران به سلاطین و دنیاطلبان از ارزش و آبروی آنان کاسته و بر آبروی طاغیان افزوده است.
حجتالاسلام فاطمی تبار در پایان عنوان میکند: ششمین مورد از مکر و سیاست مأمون این بود که با ورود امام(ع) به دستگاه حکومت، باید تمام رفتار و عملکرد ناپسند خلیفه توجیه میشد. در واقع امام(ع) که یک شخصیت به تمام معنا علمی و معنوی و در اوج قله تقوا و نیز از آن جایی که فرزند پیغمبر(ص) بود، حرمت بینظیری در بین آحاد مردم داشت، تبدیل به یک شخصیت توجیهگر دستگاه خلافت میشد. با این ترفند دیگر هیچ ساز و نغمه مخالفی نمیتوانست عملکرد دستگاه حکومت را به نقد کشانده و خدشهای وارد کند و این همان حصار بزرگی بود که میتوانست حکومت را از همه خطاها و زشتیهایی که چشم مردم را پر کرده بود مصون و محفوظ نگه دارد.
انتهای پیام/
نظر شما