قدس آنلاین: روح الله ایزدخواه عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس و رییس کمیته خودروی این کمیسیون به عنوان یکی از اعضای قوّه قانونگذار کشور، در گفتگویی تفصیلی با ما به نبود نگاه اجتماعی و نرم افزاری به تولید اشاره می کند و معتقد است گام نخست برای حمایت از تولید این است که دولتها از نگاه های اعانه ای و امدادی دست بردارند و تولید را نه به عنوان "حوزه ای پردردسر" که به عنوان یک موجود ذی حیات به رسمیّت بشناسند که باید به توانمندیهایش ایمان آورد. گپ و گفت ما را با او بخوانید:
بدون شک هر دولت و مجلسی که اقتصاد کشور در این ۴ دهه به خود دیده، شعار حمایت از تولید و تولیدکننده سر داده، اما فارغ از اقدامات سخت افزاری، مهمترین "باید اندیشه ای" و نرم افزاری مغفول مانده در حمایت از تولید را چه میدانید؟
قطعا همین امروز به صورت روتین، اقداماتی مانند اصلاح محیط کسب و کار، تسهیل مجوّزهای مربوط به آن و در مجموع طرحهایی برای حمایت از تولید در حال اجرا و انجام است اما اگر این موارد را فاکتور بگیریم، اقدامیزیربنایی و نرم افزاری که تاکنون انجام نشده این است که دولتها اساسا نگاه اجتماعی به تولید نداشته و آن را به عنوان یک موجود زنده و یک رکن اساسی در جامعه ندیده اند. به بیانی دیگر دولتها تاکنون به تولید به عنوان یک معضل و یک موضوع پر مساله نگاه کرده اند که باید حمایتهای اعانه ای و امدادی به این حوزه برسانند.
آیا این نگاه شما بدان معنی است که تولید و تولیدکننده اصلا به حمایت مالی در این حوزه نیاز ندارد، آن هم در شرایطی که بسیاری از بنگاههای تولیدی، از کمبود سرمایه در گردش به عنوان یکی از بزرگترین موانع در حمایت از تولید نام می برند؟
بله... من معتقدم کشور ما بسیار غنی و دارای مزیّتهای فراوان اقتصادی و تولیدی است و تولید هم نه به حمایتهای اعانه ای بلکه به احیای هویّت اجتماعی نیاز دارد بدان معنی که تولیدکننده در این کشور باید اصل قرار بگیرد تا خودش را پیدا کند، تشکّلهای تولیدی باید محوریّت پیدا کنند و در حالی که مسیر تولید کاملاً هموار می شود، باید مسیر دلّالی، قاچاق، واردات، رانت و... صعب العبور یا بسته شود. این بایدها با اعانه دادن، اجرا نمی شود بلکه نیاز است دولت به تولید ایمان بیاورد و ریش و قیچی را دست خود جامعه تولید بدهد. البته جامعه تولید فقط کارخانهدارها نیستند. کارخانه دارها بخش اساسی تولید و تشکّلهای تولیدی، صنعتی و کشاورزی، نخبگان و فعالان فرهنگی و اجتماعی مدافع تولید هم بخشهای دیگر آن هستند. همان طور که طاغوت در این مملکت نفی شد و محصولش شد جمهوری اسلامی، دولتها هم باید تولید را اصل قرار دهند و بخشهای غیرتولیدی را نفی کنند اما متاسفانه تاکنون بخشهای غیرمولّد را نفی نکرده و یکی به میخ یکی به نعل عمل زده اند. هر چند به اسم حمایت از تولید کارهایی کردهاند اما در عمل مدافع واردات و خام فروشی بوده و به نفع این بخشها اقدام کرده اند. گویی سیستم بانکی، مالیاتی، بیمه ای و قانون کار دست به یکی کرده اند تا تولیدکننده را زمین بزنند. در واقع دولتها اسماً شاید به تولیدکننده تسهیلات می دهند اما نظام بانکی در خدمت تولید نبوده است. شما کدام دلّال و واسطه را دیده اید که از وضعیّت بیمه نالان باشد حال آنکه تمام تولیدکنندگان از این حوزه ها شکایت دارند؟ پس معلوم می شود که سیستم اقتصادی ما برای حمایت از دلالی، واسطه گری، خام فروشی، واردات و قاچاق کوک شده است.
آقای دکتر! به هر حال مدیران اقتصادی هر دولتی به دنبال ثبت کارنامه قابل دفاع از خود در حمایت از تولید هستند، پس با این که احتمالا تعمّدی برای حمایت پررنگ تر از بخشهای غیرتولیدی و مثلا تداوم خام فروشی، وجود نداشته، موافق هستید؟
بخشی از این شرایط محصول دوران استبداد و استعمار است که برای ما مانده. خام فروشی از دهه ۳۰ و ۴۰ به ارث رسیده اما دولتها و نظام هم در ۴ دهه گذشته عزم فراگیری برای رفع آن نداشته اند. البته در این چهل سال شاهد خودکفایی در برخی حوزه ها بوده ایم و من نافی اینها نیستم اما به قول حسین عظیمی در کتاب "مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران" چون تولید همیشه در کشور ما در محاق بوده، "مدار توسعه نیافتگی" در کشور نهادینه شده است. چنین اقدامیرخ داده صرف نظر از اینکه عمدی بوده یا نه، دولتهای ما اساساً باور و اعتقادی به تولید نداشته اند. مثلا حداقل ۳ دولت تکنوکرات ما پس از جنگ راهی جز این نرفته، هیچ وقت تصورّی جز خام فروشی نفت، گاز، معادن و محصولات کشاورزی نداشته و با چنین پولی کشور را اداره کرده اند. در این ۴ دهه شاید برخی دولتها باور داشته اند که باید مسیر را تغییر داد اما در عمل کاری نکرده اند چون کاربلد نبودند و سوادش را نداشتند. اینها نمی دانستند چطور باید تولید را از بخش مغلوب به بخش غالب اقتصاد تبدیل کرد و لازم است دولت جدید این باید را عملی کند.
اجازه بدهید قبل از ورود به بایدهای عملکردی دولت آینده، از شما بپرسم حداقل در یک سال اخیر عملکرد مجلس برای تغییر این نگاه را چطور ارزیابی می کنید و به تعبیری دیگر مجلس یازدهم چقدر توانسته حامی واقعی تولید و تولیدکننده باشد؟
به نظرم مجلس هم در این یک سال در همان مسیر گذشته بوده و عملکرد متفاوتی نداشته و این عملکرد قابل دفاع نیست. مجلس نسبت به تولید، عزم متمایزی نشان نداده است هر چند در حوزه مجوّزهای کسب و کار و... حرکتهای منفعلانه ای داشته اما اینکه بگوییم ریل را عوض کرده نه... این طور نبوده و کاری نکرده است. مجلس یازدهم هنوز به سمت حمایت اصولی و واقعی از تولید حرکت نکرده، کمیسیون صنایع و کمیسیون ویژه جهش تولید عملکرد ضعیفی داشته اند و کمیسیون اقتصادی به شدت ضعیف عمل کرده است، اما از ورود مجلس به این حوزه ناامید نیستیم.
در یک سال اخیر، بعضا شنیدیم که مجلس و دولت در نگاه به تولید و حمایت از آن همسو نیستند. حالا و با روی کار آمدن دولت سیزدهم آیا به همسویی بیشتر دولت و مجلس در دولت آینده امیدوار هستید و فکر میکنید با این همسویی شاید مسیر تولید، هموارتر و کوتاه تر شود؟
مشکل اصلی از همسویی یا عدم همسویی دولت و مجلس آب نمی خورد. پارادایم اساسی این است که اقتصاد را باید بر مدار تولید اداره کرد در غیر این صورت نتیجه همین وضعیت امروز ما می شود که اقتصاد بر مدار خام فروشی و سوداگری و "از سرمایه خوردن"! اداره می شود. ما امروز از سرمایه می خوریم. رهبری هم جایی گفتند ما "بچه پولدار ملّی" شده ایم! یعنی چون منابع داریم، با خام فروشی خرج روزمرّه را در می آوریم. واقعیت اقتصاد ایران این است که در لحظه زندگی می کنیم و به فکر آینده نیستیم. یعنی کارخانه های ما هم عمدتا در کار تبدیل اولیّه و ابتدایی مواد خام هستند و به سمت خلق ارزش افزوده واقعی از مواد اولیّه که اشتغال و ثروت فراوان ایجاد می کند، نرفته ایم. به اسم حمایت از تولید فقط کارهای روزمرّه، حداقلی، تزریقی، اعانه ای، قطره چکانی انجام داده ایم. منابع بانکی محدود به تولید تزریق کرده ایم آن هم توام با خلق نقدینگی فراوان تا به صورت کجدار و مریز چند واحد محدود ایجاد کنیم یا چند مجوّز بیخود را حذف کرده ایم... اینها بسیار ناچیز هستند. به نظرم باید بیش از اینها به سمت تولید عزیمت کنیم و به یک باور و ایمان جدید نیاز داریم.
آقای ایزدخواه! هنوز در خصوص تیم اقتصادی دولت آینده اطّلاعات موثّق و قطعی منتشر نشده و آنچه منتشر شده، در حد حدس و گمان است. فارغ از اسامی، به مجموعه دولت آتی و شخص آیت الله رئیسی چه توصیه هایی برای زنده کردن تولید دارید؟
رئیس جمهور و دولت آینده باید باور و ایمانی متفاوت به تولید داشته باشند و اگر بنا باشد در مسیرهای فعلی حرکت کنند قطعا دستاورد جدیدی نخواهند داشت. ایشان صرف نظر از وزراء باید از نخبگان کارکشته پرشمار حاضر در کشور که نگرش متفاوت به سیاستهای اقتصادی دارند، کمک بگیرد. این نخبگان می توانند ریل سیاستهای دولتی در حوزه تولید را کاملا عوض کنند و از سیاستهای امدادی و باری به هر جهتی فاصله بگیرند. ما نیاز داریم ترمز دستی خام فروشی در تمام بخشهای اقتصادی کشیده شود. باید با یک توقّف محکم و درجا مسیر فعلی حمایتهای دولتی از تولید تغییر کند تا این مسیر مشترک که پس از جنگ صرف نظر از نگاه و جناح سیاسی از سوی همه دولتها، طی شده، بسته و یک نهضت واقعی در این بخشها برای احیاء تولید ارزش آفرین و فنّاور هدف گرفته شود، نه صرفا تولید مواد خام و صنایع سنگین بالادستی... اگر آقای رئیسی مبتنی بر برخی شبهات مطرح شده، این کار را بلند مدت بداند و بگوید فعلا برایش وقت نداریم یا باید عجالتا کشور را اداره کنیم، قطعا مسیر این ۴ دهه تداوم پیدا می کند و شاید صرفا شاهد افزایش تسهیلات دهی و تغییر آب و رنگ تولید باشیم اما در ماهیّت حرکت اقتصاد فشل ما تغییری حاصل نخواهد شد.
آیا مشکلات عدیده امروز تولید ملّی را صرفا با ساختارها و رفتارهای داخلی در این حوزه مرتبط می دانید و برای مثال اگر در ۴ سال آینده همچنان شاهد تدوام تحریمها باشیم، باز هم می شود از دولت سیزدهم انتظار تغییرات گسترده و نورآورانه در تولید داشت؟
تحریمها هیچ مشکل اساسی در مسیر تولید ما ایجاد نکرده است و نهایتا ۲۰ درصد آن هم در روبناها تاثیر داشته و نه در زیربناها... بر همین اساس دستمان برای عزیمت همه جانبه به سمت یک اقتصاد مولّد واقعی باز است و تحریم نمی تواند مانع این امر شود. می شود از فرصتهایی بزرگ مانند بازارهای همسایه، نقدینگی انبوه کشور، نیروی انسانی کارآمد و ماهر و دیگر ظرفیّتها و مزیّتهای کشور برای جهش تولید استفاده کرد و هیچ مانعی از ناحیه تحریم، متوجه اقتصاد ما نیست.
اجازه بدهید آخرین سوال را از حوزه پیشتاز و استراتژیک خودرو بپرسم. این حوزه امروز با وضعیتی دوگانه روبرو شده. خودروسازان از یک سو از حمایتهای خاصّ حاکمیّتی و دولتی و ممنوعیّت واردات بهره می برند و مردم نسبت به کیفیت خودروهای داخلی همچنان معترض هستند از سویی دیگر همین خودروساز خود را قربانی معادلات سیاسی از جمله تحریم، قیمت گذاری دستوری شورای رقابت و افزایش روزافزون زیان انباشته که -تاکنون به ۸۵ هزار میلیارد تومان رسیده- می داند. در شرایطی که مصرف کننده و خودروساز از شرایط موجود راضی نیستند، دولت سیزدهم برای سامان بخشی به این صنعت و بازار باید چه کند؟
خودروسازی ما به خانه تکانی اساسی نیاز دارد. آقای رئیسی باید این شهامت را به خرج دهد که منافع دولتی در خودروسازی را کاملا قطع کند. باید مسیر سهام دولتی و راههای آشکار و پنهانی که دولت را ذی نفع می سازد، یک بار برای همیشه بسته شود. دیگر اینکه لازم است صنعت خودرو از شبه انحصار خصولتی ها نه لزوما با واردات، خارج شود تا پای بخشهای مختلف مردمیبه عرصه خودروسازی باز شود که ما برای این امر، مدل داریم. من این مدل را سال گذشته را در قالب یک طرح ۲۰ مادهای آماده و ارائه کردم اما متاسفانه کمیسیون صنایع همکاری نکرد، وزارت صمت (آقای رزم حسینی و تیمش) هم کارشکنی کردند و طرح من روی زمین ماند. ما باید به سمت یک انقلاب نوآوری در صنعت خودرو برویم تا طرّاحی، مهندسی و نوآوری در صنعت خودرو از پرستیژ دکوری و تزیینی خارج و به یک پرستیژ اصلی و اساسی برسد. قطعا این ظرفیّت و آمادگی در کشور وجود دارد. اگر این طور شود تولید کمّی و کیفی خودرو با جهش همراه خواهد شد و کنترل قیمت، رضایت مشتری و افزایش قدرت رقابت پذیری خودروهای داخلی با محصولات خارجی بالا می رود. برای قیمت گذاری هم طرح عرضه خودرو در بورس خودرو را داشتیم که برای برخی ایرادات به کمیسیون برگشته است. طرح عرضه خودرو در بورس برخی اقدامات تنظیم گرانه در حوزه عرضه و تقاضا را هم در خود دارد اما وزارت صمت مخالف این طرح است و بیراه نیست اگر بگویم دوستان این وزارتخانه پشت پرده در حال هماهنگی با برخی نمایندگان هستند تا طرح پیش نرود.
انتهای پیام/
نظر شما