تحولات لبنان و فلسطین

نشریه «هیل» نوشت: تحریم آمریکا علیه ایران منجر به حمله ناگهانی به نفتکش‌ها و تاسیسات نفتی سعودی در سال ۲۰۱۹ شد و حضور نظامی آمریکا در جلوگیری از این حمله شکست خورد.

با عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه قیامت نخواهد شد/ حضور نظامی واشنگتن در جلوگیری از حمله ایران به تاسیسات عربستان شکست خورد

قدس آنلاین: نشریه «The Hill» وابسته به کنگره آمریکا در گزارشی تحت عنوان «با عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه قیامت به پا نمی‌شود» به قلم «جف لامیر» پیرامون لزوم عقب نشینی نظامی آمریکا از منطقه غرب آسیا نوشت: همزمان با عقب نشینی ایالات متحده از عربستان سعودی که بازتاب فرآیند خروج آمریکا از افغانستان است، برخی از متخصصان سیاست خارجی آمریکا اعلام خطر کردند.

اخیراً گزارشی در شورای آتلانتیک - اندیشکده مشهور مستقر در واشنگتن دی.سی منتشر شده که خطرات این اقدام برای آمریکا را در این فهرست شرح می‌دهد: 1- متحدان آمریکایی احساس خواهند کرد که رها شدند. 2- آمریکا قادر نخواهد بود که از منافع راهبردی خود محافظت کند. 3-چین این خلاء را پر خواهد کرد.
سوال این است: آیا این نگرانی‌ها قابل تامّل و تعمق است؟ گزارش شورای آتلانتیک ناتوانی آمریکا در پیگیری منافع مبتنی بر ارزش نظیر حقوق بشر(!) را مورد انتقاد قرار می‌دهد. امّا این گزارش با اغراق درباره اهرم فشار آمریکا، مخاطب را دچار خطای محاسباتی می‌کند. ترویج حقوق بشر تابعی از قدرت نظامی آمریکا نیست بلکه تابعی از قدرت نرم یعنی وزارت خارجه و سازمان‌های غیر حکومتی آمریکایی‌هاست. از این گذشته، مداخله نظامی قابلیت‌ واشنگتن برای ترویج ارزش‌های آمریکایی در منطقه را تضعیف می‌کند. به عنوان نمونه، نقض حقوق بشر در عربستان سعودی مبحثی ثابت شده است، امّا مداخله آمریکا در رقابت ایران - سعودی مستلزم چشم پوشی بر این مسئله است.

یک ادعای تکراری در سراسر این گزارش وجود دارد: اهمیت حضور نظامی آمریکا برای محافظت از تجارت؛ عمدتاً هم منظور نفت است. سوال: آیا سیاست تهاجمی آمریکا این مهم را ایجاد  کرده است؟ اخلال‌های اخیر در مسیر توزیع نفت در منطقه را در نظر بگیرید. تحریم آمریکا علیه ایران منجر به حمله ناگهانی به نفتکش‌ها و تاسیسات نفتی سعودی در سال ۲۰۱۹ شد و حضور نظامی آمریکا در جلوگیری از این حمله شکست خورد. این واقعه تابع میزان قدرتمندی حضور نظامی آمریکا نبود. این خروج از دیپلماسی بود و مسیر انتقال نفت را در معرض خطر قرار داد. همانطور که دولت بایدن درحال اثبات آن است، بازگشت به دیپلماسی می‌تواند با عقب نشینی نظامی توامان باشد.

کشورهای شریک آمریکا ممکن است خواهان حفظ حضور نظامی آمریکا در منطقه باشند. امّا این بدان معنا نیست که حضور نظامی در چارچوب منافع ایالات متحده است. می‌خواهد عربستان سعودی باشد یا امارات؛ فرقی نمی‌کند. کشورهای خلیج(!) انگیزه بالایی دارند تا برای تقویت جایگاه‌شان، آمریکا را در درگیری‌های منطقه‌ای خود گرفتار کنند.

منافع امنیتی آمریکا محدود است: جلوگیری از اشاعه تسلیحات هسته‌ای و مقابله تروریسم. اوّلی به صورت دیپلماتیک به بهترین شکل حل و فصل شد. درباب مورد دوّم هم نیازی به استقرار پدافند موشکی یا پادگان دائمی در خارج از مرزها نیست.

گزارش اندیشکده شورای آتلانتیک سهواً پیش بینی معقولی از شیفت امنیتی منطقه پس از خروج نیروهای آمریکا ارائه می‌کند: این گزارش هشدار می‌دهد که شرکای آمریکا برای نیاز امنیتی خود به دنبال آرایش جایگزینی خواهند رفت. این در واقع چیز خوبی است. آمریکا بصورت ناآگاهانه با رفتارکردن به عنوان ضامن امنیتی، دیپلماسی منطقه‌ای را سست کرده است. شکاف میان ایران و عربستان به دلیل پشتیبانی آمریکا از کشور دوّم افزایش یافته که این امر شهروندان دو کشور را در منطقه و بازار نفت در جنگ نیابتی به خطر انداخته است.

وقتی تحت زعامت رئیس جمهور بایدن، سیاست آمریکا نسبت به عربستان سعودی به سیاست بی طرفی تغییر کرد، بن سلمان ولیعهد سعودی پیش قدم گفتگوهای دیپلماتیک با ایران شد. این آرایش جایگزین بیش از سال‌های مداخله آمریکا برای منطقه‌ای ثبات ایجاد می‌کند. 

شرق آسیا از خودکفایی نفتی برخوردار نیست. این امر متحدان آمریکا را دربرابر اختلالات نفتی آسیب پذیر می‌کند. امّا همین آسیب پذیری درمورد چین هم صدق می‌کند. بحران نفتی در خاورمیانه هم اندازه دوستان‌مان به واردات انرژی دشمن ضربه می‌زند. علاوه بر این، چین سال‌هاست با هزینه آمریکا از ثبات در خط جریان نقل و انتقال دریایی از خاورمیانه برخوردار است. چین از بحران نفتی خاورمیانه بسیار بیشتر از ایالات متحده باید ضرر کند.

شورای آتلانتیک دو موضوع مختلف کاهش حضور نظامی آمریکا را با واگذاری منطقه به چین درهم می‌آمیزند؛ اگرچه بر این نکته نیز صحه می‌گذارد که منافع اصلی چین در منطقه تجاری است. پس با این حساب، چرا آمریکا باید برای مسائل تجاری و اقتصادی خود حضور نظامی داشته باشد؟ اگر چین بخواهد نقشی نظامی در منطقه اتخاذ کند، همان هزینه‌هایی را متحمل می‌شود که درحال حاضر به آمریکا تحمیل شد. 

مخالفان عقب نشینی از خاورمیانه استدلال مشابه همین را مدام بازگو می‌کنند. آن‌ها عقب نشینی به قلعه آمریکا جهت ارزیابی مجدد نقش نظامی خود را بد تعبیر می‌کنند. خروج نیروها از خاورمیانه گامی در مسیر درست است. رویه‌های متداول همان نتایج متداول را ایجاد می‌کند  که در لیبی، سوریه، یمن و عراق مشاهده کردیم. [نباید عجولانه قضاوت کرد] باید این فرصت را داد تا بتوان خلاف رویه رایج عمل کرد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.