تحولات لبنان و فلسطین

۲۲ تیر ۱۴۰۰ - ۰۷:۵۲
کد خبر: 760845

ناآرامی‌های افغانستان در ۴۰ سال اخیر بستر مناسبی برای خلق و رشد جریان‌های افراطی اسلامی ـ آمریکایی بوده که منتج به گروه‌های تکفیری شده‌اند؛ گروه‌هایی مانند القاعده، جبهه النصره، داعش و... که با ارعاب منجر به اسلام‌هراسی در جهان می‌شوند. افزایش تحرکات طالبان در افغانستان و تحت تسلط درآمدن بیشتر مناطق کشور و نقاط حساس، خروج ناگهانی باقیمانده نیروهای آمریکایی و همچنین نشست‌های صلح‌آمیز به میزبانی ایران و روسیه به‌صورت مستقل با طرفین درگیر افغانستانی با هدف ترک درگیری و بازگشت صلح داخلی، نکات حائز اهمیتی برای کشورهای منطقه و همچنین جمهوری اسلامی ایران به همراه دارد.

۱.افزایش درگیری‌، ناامنی و بی‌ثباتی داخلی در افغانستان قطعاً هزینه برقراری امنیت مرزی را برای ایران افزایش خواهد داد و محتمل است گروه‌های متعدد اشرار با عبور از مرزهای زمینی وارد ایران شده و با نیت مادی و معنوی با ورود به روستاها و شهرهای بزرگ شرق کشور دست به اقدامات تبهکارانه مانند قاچاق مواد مخدر، گروگان‌گیری و هرگونه ناامن‌سازی بزنند و در مناطق سخت‌گذر و کوهستانی، مخفی شده و یا دوباره به خاک مبدأ بازگردند. بر اساس سیاست‌های خصمانه آمریکا و همپیمانانش هرگونه التهاب‌آفرینی در مجاورت و به‌خصوص داخل ایران از اولویت‌های نخست بوده که البته این مهم با استقرار دولت سیزدهم و ایجاد معضل در فرایند خدمت‌رسانی و ترمیم مشکلات و آسیب‌های چندساله اخیر برای آن‌ها بسیار حائز اهمیت‌تر است.

۲.نکته بعد که تبعات آن از جغرافیای ایران نیز فراتر می‌رود، احتمال تکرار جهش ژنتیکی در جریان طالبانیسم است. همان‌طور که در مقاطع مختلف مانند اشغال افغانستان توسط شوروی، حمله آمریکا به عراق، ورود القاعده به سوریه و... گروه‌های جدید و خطرناک‌تری خلق شد، این احتمال وجود دارد حتی در صورت مدیریت شرایط داخلی افغانستان، گروه‌های معترض با توجیهات مختص خود شرایط را تمکین نکرده و دولت‌های فرصت‌طلب متخاصم با بهره‌گیری از سرویس‌های جاسوسی خود سعی بر تغذیه نوزاد جهش‌یافته نمایند تا با رشد آن مولود نامبارک به ناامن‌سازی و التهاب‌افکنی در منطقه ادامه داده و بهره‌برداری خود را از این ناآرامی‌ها داشته باشند، زیرا آن‌ها امنیت و ثبات خود را در ناآرامی و بی‌ثباتی سایر کشورها یافته‌اند.

در جمع‌بندی انتهایی می‌توان گفت اقدام ایران در این موازنه بسیار حساس و دارای آثار بین‌المللی است. رفتاری در عین اقتدار با رعایت حفظ حریم برای مرزهای شرقی و درصورت ضرورت بهره‌گیری از توان آفندی و پدافندی در اقدامات ایذایی یا عملیاتی با رعایت اصل پرهیز از ورود به منازعات طولانی‌مدت. قطعاً در گام دوم انقلاب برخوردهای مقتدرانه ایران از یک‌سو و مَنِش میانجی‌گرایانه به‌عنوان کشور صاحب سبک و ایدئولوژی از سوی دیگر می‌تواند در کنترل شرایط اثربخش باشد. البته نباید نقش دلارهای عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی و همچنین مدارس علمی پاکستان را در این فرایند نادیده گرفت. شاید اکنون زمان مناسبی برای تجدید و ترمیم مراودات سیاسی با عربستان سعودی که از سوی دولت جدید آمریکا مطرود شده، باشد؛ روابطی با رعایت اصل منافع ملی.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.