تحولات لبنان و فلسطین

رسانه‌های نوین، سبک زندگی‌مان را عوض کرده‌اند. حالا هر فردی با یک گوشی هوشمند به ‌راحتی به تولیدکننده محتوا در فضای مجازی تبدیل می‌شود؛ اما با ورود به جمع تولیدکنندگان و منتشرکنندگان محتوا در شبکه‌های اجتماعی، ناخواسته گرفتار سونامی محتوای مجازی می‌شویم، یک سونامی که می‌تواند تا ساعت‌ها کاربران را در خود فرو ببرد.

 غوطه در جهان وهم

  درباره این موضوع با محمدصادق دهنادی، کارشناس فضای مجازی و مدرس سواد رسانه‌ای گفت‌وگو کردیم. به باور او برخی تصور می‌کنند می‌توانند سونامی محتوای فضای مجازی را مدیریت کنند تا اتفاق نیفتد در حالی که این سونامی رخ داده است و با دو دیدگاه مختلف درباره این سونامی اطلاعاتی مواجه‌ایم؛ یک دیدگاه اینکه در هر شرایطی به ناچار درگیر این اتفاق می‌شدیم و دیدگاه دیگر اینکه این سونامی ساخته بشر جامعه اطلاعاتی امروز است.

بحران بی‌حسی شناختی

دهنادی معتقد است ما با حجم زیادی از اطلاعات در جهان امروز مواجه‌ایم و مردم هیچ کجای دنیا از هجوم اطلاعات مصون نیستند حتی کشور بسته‌ای مانند کره شمالی. او درباره سونامی محتوای فضای مجازی توضیح می‌دهد: این سونامی، آثار و تبعات مختلفی دارد که یکی از آن‌ها «بحران شناختی» است و سیستم مغزی افراد برای دریافت و پالایش و انتخاب این حجم از اطلاعات دچار بحران می‌شود، هم بحران‌هایی که مربوط به نوع انتخاب درست و نادرست است و هم بحران «بی‌حسی شناختی» یعنی به دلیل حجم بالای اطلاعاتی که به کاربران می‌رسد، افراد حساسیتشان را نسبت به اطلاعات از دست می‌دهند و کم‌کم تبدیل به آدم‌های سطحی می‌شوند.به گفته او، در بحران بی‌حسی شناختی آن قدر اطلاعات پراکنده و متناقضی به کاربران می‌رسد که بخشی از کاربران تصمیم می‌گیرند بی‌خیال اطلاعات شوند. یکی  دیگر از آثار این سونامی، زباله‌های اطلاعاتی است؛ یعنی اطلاعات یکبار مصرفی که مورد استفاده قرار می‌گیرند اما سوابق اطلاعاتی آن‌ها در ذهن کاربر می‌ماند و آثار بلندمدتی دارد.

این کارشناس رسانه می‌گوید: همان طور که زباله‌های جامعه مصرفی، محیط زیست را نابود می‌کند، به زودی آثار انباشت زباله‌های اطلاعاتی در ساحت‌های مختلف زندگی بشری نمود خواهد یافت و مشکلاتی را ایجاد می‌کند.

به باور وی مسئله دیگر در این باره، از دست رفتن ارزش دانایی واقعی است. وقتی در چنین وضعیتی قرار می‌گیریم، دانش واقعی جای خودش را به خرده اطلاعات کم‌اهمیت می‌دهد به همین دلیل سلبریتی‌های بی‌سواد و هوچی‌گر در شبکه‌های اجتماعی، دنبال‌کننده‌های زیادی دارند.او معتقد است یکی از ابعاد مهم سونامی بحران اطلاعاتی، کم‌ارزش شدن دانایی واقعی و تا حد زیادی، پایین آمدن فهم آدمی با وجود بالا رفتن دانش اوست. قاعده این است که با افزایش علم، فهم هم باید بالا برود ولی به دلیل هجوم اطلاعات پراکنده و سطحی در فضای مجازی، اطلاعات جای فهم را می‌گیرد و همان طور که جسم انسان به دلیل خوراک مضر دچار بیماری می‌شود، سلامت روان افراد هم از ورود اطلاعات غلط و مضر، مصون نمی‌ماند.

 جهان دجّال‌ها

آیا اطلاعات سطحی و غلط می‌تواند مانع ورود اطلاعات عمیق و درست شود؟ دهنادی پاسخ می‌دهد: انسان برای فهم مسائل نیاز به تأمل و تعمق روی موضوعات دارد ولی سرعت بالای سونامی اطلاعاتی به صورتی است که اجازه این تأمل و تعمق را نمی‌دهد. هر چقدر سرعت رسانه بیشتر است، عمقش کمتر است کما اینکه عمق کتاب از روزنامه و روزنامه از تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای بیشتر است. کسی که در مجاورت اطلاعات و علم قرار می‌گیرد تصور دانایی پیدا می‌کند؛ این تصور دانایی فقط اطلاعات می‌دهد و نه فهم مثلاً بچه‌های امروزی ممکن است اطلاعات زیادی داشته باشند اما در حوزه فهم دچار مشکل هستند. ما در سه سطح اطلاعات، دانش و معرفت قرار داریم که فضای مجازی افراد را تا سطح دانش پر می‌کند و به دلیل سطحی بودن اطلاعات و نبود تأمل، کمتر افراد در این فضا به سطح فهم می‌رسند.

وی با بیان اینکه جهان اطلاعاتی امروز که بستر آن فضای مجازی است، آنچنان که انسان را وارد دنیای وهم می‌کند، وارد دنیای فهم نمی‌کند، می‌گوید: در واقع آدمی در دنیای مجازی به سر می‌برد نه دنیای واقعی، به همین دلیل اطلاعات این فضا، کاربران را به رضایت یا خشم مجازی می‌رساند و نه رضایت یا خشم واقعی.

به باور این کارشناس سواد رسانه‌ای، از جهان فضای مجازی به عنوان جهان دجال‌ها هم یاد می‌شود و خاطرنشان می‌کند: دجال در ادبیات دینی، کسی است که به مردم وعده نان می‌دهد و گرسنه‌ها را با وعده سیر می‌کند. ما چنین وضعیتی در فضای مجازی داریم، این فضا آدم‌ها را در وهم و توهم غوطه‌ور می‌کند و نه در فهم و دانستن.

نیاز به جامعه فرهنگی ریشه‌دار

پرسش اینجاست که راه برون‌رفت از این سونامی چیست و اصلاً راه برون‌رفتی از آن وجود دارد؟ دهنادی می‌گوید: بیش از اینکه نیاز داشته باشیم جلو این سونامی بایستیم، نیاز به کاربرانی دارای سواد و فهم رسانه‌ای داریم. همان طور که سونامی تمام ساختمان‌ها را از هم می‌پاشد به جز درخت‌های ریشه‌دار را، احتیاج به جامعه‌ای ریشه‌دار داریم. نیاز به مبانی معرفتی داریم که افراد بتوانند در این فضا، پالایش اطلاعاتی داشته باشند و به سراغ اطلاعات بیهوده نروند تا زباله‌های اطلاعاتی، روانشان را آلوده نکند. اگر بتوانیم براساس راهبردهای اجتماعی، آدم‌ها را مجهز به سواد رسانه‌ای کنیم، جامعه از نظر فرهنگی ریشه‌دار می‌شود.

وی با بیان اینکه انسان جامعه اطلاعاتی امروز، دچار سونامی محتوای فضای مجازی شده و آسیب‌هایی دیده، معتقد است باید این انسان آسیب‌دیده، توانمند شود تا بتواند در شرایط جدید زندگی کند.

او اضافه می‌کند: ما در بحران شناختی ناشی از سونامی عصر اطلاعات با آدم‌هایی مواجه‌ایم که ریشه در خاک ندارند و مانند کاه در باد به هر سو می‌روند. در شرایط جدید جامعه اطلاعاتی باید اخلاق، انسان و سبک زندگی بازتعریف شود چون اقلیم انسان امروز تغییر کرده است و پس از پذیرش این تغییر اقلیم باید دست به بازبینی زد.

 نگاه سلبی ناشی از نبود شناخت

پرسش مهمی که پس از پذیرش پدیده سونامی اطلاعات در فضای مجازی و گرفتاری مردم در این اتفاق به وجود می‌آید، مواجهه سیاست‌گذاران و مسئولان فرهنگی با چنین پدیده‌ای است، آیا مدیریت کلان فضای مجازی کشور این پدیده و تغییر اقلیم زیست بشر امروز را قبول کرده است؟ دهنادی در یک نقل قول، پاسخی تأمل‌برانگیز و تلخ به این پرسش می‌دهد: وقتی آقای ضرغامی، عضو شورای عالی فضای مجازی می‌گوید که برخی از اعضای شورا، توانایی ساخت یک ایمیل برای خودشان را ندارند و کسی هم به این نقل قول، اعتراض نمی‌کند ببینید که وضعیت چطور است؟! برخی از تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران این حوزه، اصلاً فضای مجازی را نمی‌شناسند.

او می‌گوید: مگر می‌شود به کاربران گفت از فلان تعداد پلتفرم استفاده کنید و از بقیه استفاده نکنید! این نگاه‌های سلبی به دلیل نشناختن فضای مجازی است.

مشکل تعداد پلتفرم یا استفاده از پلتفرم‌های خارجی نیست، اصلاً تمام پلتفرم‌های خارجی را ببندند و فقط  پیام‌رسان داخلی «سروش» را باز بگذارند، آیا مشکلات حل می‌شود؟ نه چون مشکل فقط وزارت ارتباطات یا شورای عالی فضای مجازی نیست بلکه چند ده نهاد فرهنگی هستند که کارشان را درست انجام نداده‌اند.

 وی معتقد است ما داریم آدرس را غلط می‌رویم و توضیح می‌دهد: حتی در بازی‌های رایانه‌ای داخلی مجوزدار هم مشکلاتی پیش آمده است، در برخی از این بازی‌ها قسمتی برای گپ زدن کاربران با هم وجود دارد، یکی شکایت کرده که دختر ۱۴ ساله‌اش با یک مرد ۴۵ ساله در این فضا دوست شده است! آیا می‌شود همه فضاها را بست؟ نمی‌شود! مسئله اصلی، ضعف ما در حوزه فرهنگی و سواد رسانه‌ای است.

این کارشناس رسانه یادآور می‌شود: سیاست‌گذاران فرهنگی، حوزه فضای مجازی را نمی‌شناسند. ما در حوزه آموزش خانواده‌ها و تربیت فرزندانمان در آموزش و پرورش مشکل داریم، مشکل بر سر فیلتر پیام‌رسان‌های خارجی نیست. مگر می‌شود مردم را به زور و اجبار به پیام‌رسان داخلی کوچاند؟ وقتی پشتیبانی‌های فنی پیام‌رسان‌های داخلی ضعیف است موجب نارضایتی کاربران می‌شود. ضمن اینکه اصلاً بحث بر سر نوع پلتفرم نیست، مسئله درباره انسان و تربیت فرهنگی و سواد رسانه‌ای کاربران است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.