پیشینیان ما میکوشیدند محوریت حرم مطهر هم از نظر شهرسازی و هم از منظر اصالت و هویت شهر و اطراف آن، همیشه حفظ شود.
این همان نکته مهمی است که ظاهراً مسئولان امر در توسعههای چند دهه اخیر به فراموشی سپردهاند؛ رویکردی که میتواند به هویت پایتخت معنوی ایران آسیبی جدی وارد کند. به همین دلیل به نظر میرسد یک گام مهم و مؤثر برای شناخت این هویت و اثبات اصالتی که از آن سخن گفتیم، مروری بر جایگاه و ارتباط این بناهای تاریخی با مقوله زیارت و فرهنگ آن باشد. چند روز پیش، این مسئله را در مورد رادکان که در سمت غربی مشهدالرضا(ع) قرار دارد و روزگاری، آخرین منزلگاه زائرانی بود که از آن مسیر به مشهد مشرف میشدند، بررسی کردیم. امروز و در ادامه همان روند، میخواهیم به سراغ بنای دیگری در نزدیکی مشهد برویم که کارکردش در موضوع زیارت و فرهنگ آن، کارکردی قدیمی و کاملاً شناخته شده و مشهور است؛ بنای تاریخی رباط یا کاروانسرای طرق و هویتی که نباید آن را دستکم بگیریم.
جایگاه جغرافیایی رباط طرق
طُرُق یکی از قدیمیترین مناطق شناخته شده در اطراف مشهد رضوی است. در منابع تاریخی قدیم، مانند «مسالک و ممالک» اصطخری، از آن با نام «طروغ» یاد شده است. در نزدیکی این منطقه که امروزه در محدوده شهری مشهد قرار دارد، مکانهای تاریخی متعددی میتوان یافت؛ مانند «ایوان طرق» و البته «رباط طرق» که در گذشته در کنار کاروانسراهای متعدد روستاهای اطراف شهر مشهد مانند «باش ساروج»، «علاقبند»، «فخر داوود»، «سفید» و ... محل آمد و شد زائران حرم رضوی بوده و بلکه نسبت به دیگر رباطها، رونق و شوکت بیشتری داشتهاست. دلیل این رونق، نزدیک بودن رباط طرق به شهر مشهد بوده است.
افضلالممالک در سفرنامه خود از رباط طرق با عنوان مکان وداع و استقبال زائران سخن به میان میآورد. از آنجا که رباط در نزدیکی تپهسلام قرار دارد، میتوان این موضوع را به راحتی پذیرفت که به احتمال بسیار زیاد، آخرین بارانداز زائران پیش از ورود به مشهد و نخستین توقفگاه زائران پس از خروج از مشهد بودهاست.
به احتمال زیاد، زائرانی که در «رباط خاکستری» اقامت نمیکردند و از آن میگذشتند، شبی را در رباط طرق میماندند؛ رباط خاکستری که در مسیر غربی جاده زیارت قرار دارد، از نظر فاصله، چند فرسخی دورتر از رباط طرق است و کاروانها نیم روزی برای حرکت از رباط خاکستری و رسیدن به رباط طرق زمان لازم داشتند.
یک تاریخچه پُرشکوه
بنای رباط طرق که امروزه ظاهراً به موزه زیارت تبدیل شده، مربوط به دوره صفوی است که البته در عصر قاجار نیز بارها مرمت و تعمیر شده و نیز آن را توسعه دادهاند.
طبق کتیبه تاریخی رباط، بنای آن در سال ۱۰۸۰ قمری ساخته شده که اگر این تاریخ را زمان احداث بنا فرض کنیم، مطابق با دوران سلطنت شاه سلطانحسین، آخرین پادشاه صفوی است. اما به نظر میرسد قدمت رباط طرق بیش از این حرفها باشد و به احتمال زیاد، کاروانسرایی که در دوره صفوی ساخته شد، به روی کاروانسرایی بنا شد که قدمتش دستکم به قرن چهارم و پنجم قمری میرسید؛ چرا که میتوان نمونههایی از چنین رباطهایی را -هر چند به صورت ویران- در اطراف مشهد یافت؛ مانند آنچه به نام «رباط کالِخونی» مشهور است. نباید تردید کرد مکان جغرافیایی مناسب رباط طرق و نیز نزدیکی آن به یکی از کانونهای کهنسال جمعیتی اطراف مشهد، موجب احداث و توسعه کاروانسرای یاد شده در قرون اولیه اسلامی شد.
آداب زیارت در رباط کهنسال
رباط طرق تا پیش از احداث جاده مشهد به نیشابور و تسریع در رفت و آمد زائران، یک مکان خاص به حساب میآمد. بررسیهای تاریخی و باستانشناسی نشان میدهد در کنار این بنا حمامی وجود داشت که زائران پیش از حرکت به سمت مشهد در آن استحمام و غسل میکردند و به همین دلیل حمام یاد شده نزد مردم جایگاه ویژهای داشت و از نظر بهداشتی و امکانات به آن توجه خاص میشد. محوطه حدود ۹۵۰ مترمربعی کاروانسرا، محیطی مناسب را برای اقامت زائران ایجاد میکرد. معمولاً این محل مکان اسکان زائرانی بود که هنگام غروب به کاروانسرا میرسیدند و برای طی کردن پنج کیلومتر باقیمانده، تا صبح در این مکان میماندند و سپس راه مشهد را پیش میگرفتند.
جهانگرد فرانسوی
رباط در ایام مختلف سال و بسته به مناسبتهای مختلف، شاهد فعالیتهای مذهبی هم بود. خاص بودن مسیر آن سبب میشد کاروانهای زیارتی روستاهای غرب مشهد، عموماً در کاروانسرای طرق توقف کنند و حتی در ایام عزا، شبی را به عزاداری در آن مشغول شوند. دالمانی، جهانگرد فرانسوی که اواخر قرن نوزدهم به مشهد سفر کرد، در مسیر خود کاروانهایی را دید که در تپه سلام توقف کرده و شبی را در کاروانسرای نزدیک آنجا که به احتمال زیاد رباط طرق بودهاست، اقامت میکردند.
در واقع کاروانسرای طرق با مفهوم زیارت عجین بوده و هر برنامه و سنتی در آن، با فرهنگ زیارت پیوند میخورد. گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد در قرنهای قبلی، لوحی سنگی و دربرگیرنده زیارتنامه امام رضا(ع) در کنار در ورودی کاروانسرا قرار داشت تا زائرانی که قصد زیارت میکردند، پس از استحمام و استراحت، با خواندن زیارتنامه، هنگام خروج از کاروانسرا حال معنوی زیارت پیدا کنند.
نظر شما