از طرفی نظرات موافق و مخالف درباره شخص آقای رئیسی و دولت وی در این مدت ما را به صرافت انداخت که یک بار مشخصاً از خود این افراد بخواهیم نظراتشان را در اقتراح جدیدمان مطرح کنند تا این نظرات گوناگون، بستهای باشد که ما به عنوان هدیه به رئیس محترم جمهور و کابینه سیزدهم ارائه کنیم که گفتهاند: أحبُّ اِخوانی مَن أهدی اِلیَّ عیوبی. که ما البته نقاط قوت را هم کنارش هدیه کردهایم تا آنها را تقویت کنند و ادامه دهند.
اما راستش در این میان به مشکل جدیدی برخوردیم که در موضوعات قبلی با آن مواجه نبودیم؛ برخی از دوستان اصولگرا حاضر نبودند یا جرئت نکردند درباره نقاط ضعف دولت آن هم در اول کار چیزی بگویند؛ به دلایلی که گفتند و نگفتند. برخی از اصلاحطلبان هم که در اقتراحهای قبلی ما شرکت کردهبودند، این بار استنکاف میورزیدند و عذر میخواستند. سرانجام یکی از عزیزان اصلاحطلب به حرف آمد و درگوشی گفت این تصمیم عمومی و اعلامی به ما اصلاحطلبان است که درباره دولت آقای رئیسی فعلاً هیچ حرف و سخنی در له یا علیه نگوییم. البته برخی از این عزیزان که بیشتر صبغه فرهنگی و مطبوعاتی داشتند روی خوش بیشتری به ما نشان دادند که نظراتشان را در این دو صفحه ملاحظه میکنید.
اما جالب بود که بیشتر کسانی که از طیفهای مختلف نظر دادند یا ندادند، بر این نکته تأکید میکردند که ۱۰۰ روز برای دولتی که به اعتراف دوست و دشمن، وارث بدترین، سختترین و بدهکارترین دولت بوده، زمان بسیار کمی برای ارزیابی است.
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان:
انتخاب آقای رئیسی به ریاست جمهوری را نمیتوان در قاب تغییر رئیس قوه مجریه و انتقال ریاست جمهوری از فردی به فرد دیگر ارزیابی کرد. این تغییر صورت پذیرفته است، ولی تغییر یاد شده دامنهای به مراتب فراتر و ریشهای بارها عمیقتر از جابهجایی ریاست قوه مجریه دارد. در انتخابات اخیر، گفتمانی که در سه دهه اخیر به حاشیه رفته و خاک میخورد، غبارزدایی شده و بار دیگر پس از چند دهه به میدان آمده است. هیاهوی دشمنان را در این عرصه باید به ارزیابی نشست و نه فقط تغییر یک رئیسجمهور.
آقای رئیسی نشان داده که قصد دارد به نمایندگی از اسلام ناب محمدی در صحنه باشد تا طعم شیرین اسلام ظلمستیز، مردمدوست، عدالتپرور، علمگستر، باصلابت در مقابل مستکبران، خاشع در برابر مستضعفان و… را به ملت بچشاند. اسلامی که امام راحلمان و خلف حاضر او منادی آن بوده و هستند. آقای رئیسی اگرچه از دولت قبل ویرانهای را تحویل گرفته است ولی در فاصله کوتاه و سهماههای که از حضورش در رأس قوه مجریه میگذرد، بهوضوح نشان داده تقریباً هیچ فرصتی را برای رسیدن به قله مطلوب از دست نداده است. به همین علت است که جایگاه و محبوبیت ایشان در میان مردم در مقایسه با روزهای نخست پس از انتخابات گسترش چشمگیری داشته است.
این نکته نیز گفتنی است که جاده بیپیچ و خم و اتوبان آسفالته و بدون چاله و چولهای پیش روی ایشان نیست ولی آنچه مهم است اینکه میتوان دید برای پیمودن این راه، عزم خود را جزم کرده و صد البته همراهی و همدلی مردم لازمه ضروری این راه است.
حامد شیخپور شاعر، نویسنده و سردبیر خبرگزاری فارس:
نقطه قوت و تمایز دولت آقای رئیسی با دولت گذشته، مردمی بودن آن و تحرک مسئولان آن اعم از دیدارها، بازدیدها و سفرهای استانی است.
نقطه ضعف این دولت هم رخوت و تعلل در انتصابات است؛ به گونهای که همچنان بسیاری از معاونان وزرا و رؤسای سازمانهای مهم همچنان منصوبان دولت قبل هستند و هنوز با همان خط مشی سابق، مشغول مدیریت امور کشورند!
کبری آسوپار روزنامهنگار و فعال فضای مجازی:
اول عرض کنم که بنده با این مدت «۱۰۰ روزه» مشکل دارم. یک ایراد این است که ۱۰۰ روز زمان چندان مغتنمی نیست و صرفاً میشود جهتگیریها و پیریزیها را ارزیابی کرد و طبعاً رسیدن به نتیجه، زمان بیشتری میبرد. دوم اینکه چرا ۱۰۰ روز و چرا مثلاً سه ماه نه؟ این بازه ۱۰۰روزه از وعدههای انتخاباتی آقای روحانی وارد فضای سیاسی ایران شد و همان زمان هم اتفاق درستی نبود. حال چرا باید در دولت آقای رئیسی هم، چنین زمانی به رسمیت شناخته شود؟ رسم و مشی خوبی را آقای روحانی بر جای نگذاشتند که حالا بخواهد الگوبرداری هم بشود! من فکر میکنم مردم هم خاطره خوبی از چنین وعدهای ندارند و یادآور بدقولی رئیسجمهور سابق و نیز دروغ بعدی او در ندادن چنین وعدهای است و طبعاً برای مردم خوشایند نخواهد بود.
و اما نقاط قوت و ضعف دولت آقای رئیسی در این مدت گذشته از آغاز دولت:
نقاط قوت: نمایش اراده کار برای مردم توسط دولتمردان؛ سفرهای استانی و تعامل از نزدیک با مردم، آغاز طرحهای بزرگ وعده داده شده در انتخابات همچون طرح ساخت مسکن، دور بودن مواضع و سخنرانیهای رئیس جمهور از دوقطبیسازی و حاشیهآفرینی و آرام نگه داشتن فضای سیاسی و اجتماعی کشور، عدم مشاجره سیاسی رئیسجمهور و دولتمردانش با رقیبان انتخاباتی و پایان دادن به جدالهای انتخاباتی، نپرداختن مداوم به ضعفهای دولت قبلی برای فرار از مسئولیت، سیاست خارجی معقول و بدون انزواخواهی یا ذوقزدگی، جوانگرایی در چینش مدیران و آوردن چهرههای جدید در حلقه مدیران و پیشبرد مناسب واکسیناسیون کرونا.
نقاط ضعف: عدم اقدامهای ضربتی در حوزه اقتصاد، گزارشدهیهای خستهکننده و ماهانه رئیسجمهور به مردم (نیازی نیست مدیر اجرایی کشور مدام حرف بزند و اشتباه رؤسای جمهور قبلی در داشتن سخنرانیهای متعدد را تکرار کند)، اشتباههای لفظی رئیسجمهور، کندی سرعت انتصابات و تحولات، عدم اعتنا به حاشیهآفرینی برخی وزیران ضعیف همچون وزارت رفاه و نداشتن بازوی رسانهای قوی در تشریح میزان آوارهای ایجاد شده توسط دولت روحانی.
محمد دلاوری
نویسنده و مجری سیما:
مهمترین حُسن دولت آقای رئیسی در این ۱۰۰ روز این بوده که یک چهره مردمی از خودش نشان داده. به هر حال مردم ما دوست دارند دولت را در کنار خودشان ببینند و نه فقط رئیس دولت، آقای رئیسی، بلکه وزرا و رؤسا همگی تلاش کردند خودشان را به طبقه پایین مردم نزدیک کنند و حتی برای من جالب بود که سعی دارند روزهای جمعه هم این کار را بکنند و به نظرم رسید قصدشان این است که آن خاطره تلخ صبح جمعۀ آقای روحانی از یاد نرود و این به عنوان یک شگرد و یک روش تبلیغاتی زنده بماند. در مجموع به مردم نزدیک بودن حتماً کار خوبی است و میتواند یک نقطه برتری باشد و این حسن را باید به فال نیک گرفت.
اما این اتفاق خوب میتواند در دل خودش مخاطرهآمیز هم باشد. یعنی دولت آقای رئیسی تصور کند حالا که من در بین مردم هستم و حالا که مردم از این رفتار مردمیِ من خوشحالند، پس این کفایت میکند و باقی امور که باید روی این سنگ بنا قرار بگیرند تضعیف بشود. خب دولت دارد یک کارهایی میکند و این طور نیست که بگوییم فقط به دیدار مردمی بسنده کرده اما در انجام آن کارهایش یک جوری عدم هماهنگی و کندی و گاهی ناپختگی مشاهده میشود یعنی مدیر دارد به ما وعدههایی میدهد که وقتی عملکردش را تحلیل میکنیم میبینیم به نظر نمیرسد آنچه میگوید عملیاتی باشد. ما به سرعت احتیاج داریم تحول ببینیم؛ تغییر ملموس و مؤثر بر زندگیمان ببینیم. ما وقتی میبینیم که هنوز قیمتها بالا میرود، وقتی میبینیم بازار مسکن هنوز نابسامان است، وقتی میبینیم شهرهایمان مثلاً اتوبوس ندارد و مترو ندارد و هزار عقبماندگی سر جای خودش است، پس از مدتی ممکن است نسبت به آن رفتار مردمی، مشکوک و بیرغبت بشویم. نمیگویم این مشکلات بزرگ میشود در کوتاهمدت حل بشود اما به نحوی دولت باید به ما نشان بدهد که در یک تقویم کاری، تغییرات جدی صورت خواهد گرفت به ویژه که برخی تحلیلگران این طور میگویند که بدون برجام و بدون افایتیاف تلاشهای دولت آقای رئیسی بیفایده است. آقای رئیسی باید نشان بدهد چنین نیست.
دوم اینکه ما همچنان صدای واحدی از این دولت نمیشنویم و گویا این ارکستر بزرگ هنوز یکصدا نشده و هر کس ساز خودش را میزند، هر کس دارد راه خودش را میرود و نظرات ناپخته همچنان شنیده میشود و این نگرانی را برای ما ایجاد میکند که گویا دولت، یک دولت یکصدا و یکدست نیست و در نهایت در میان انبوه شلختگیها و موازیکاریها و متقاطع عمل کردنها ما به فرجام و سرانجام نیکی نخواهیم رسید.
سعدالله زارعی پژوهشگر سیاست خارجی، روزنامهنگار و مدرس دانشگاه:
نقطه قوت اینکه شخص رئیسی و کابینه وی تا اینجای کار موفق بودهاند و امیدی که با انتخاب رئیسجمهور جدید برای تغییر اوضاع در دل مردم ایجاد شد را حفظ کنند نکته مثبتی است. اقدامهایی مانند سفرهای استانی هم علاوه بر اینکه چهره مردمیتر از رئیسجمهور نشان میدهد از جهت اینکه رئیسی قائل به تحول در نقشه اداره کشور به نفع استانها و تمرکززدایی از تهران است حائز اهمیت است.
نبود تیم منسجم رسانهای برای توضیح فعالیتها و بیان سیاستها ضعف بزرگ دولت رئیسی است که تا حدودی دولت را رنج میدهد.
سعید قاسمی سردار دوران دفاع مقدس و استاد دانشگاه:
۱. همین که با انتخاب آقای رئیسی یک جریان مردمی جایگزین طیفی شد که هشت سال زندگی و سرنوشت مردم را به برجام گره زد ، فینفسه یک اتفاق مثبت در تقویم جمهوری اسلامی محسوب میشود. رئیسی جنسش ۱۸۰درجه با جریاناتی که فقط به بیرون نظر دارند فرق میکند و این خود جای شکر دارد.
۲. تأخیر و تعلل ۱۰۰ روزه رئیسجمهور در تغییر بدنه و ساختار دولت یک نقطه ضعف مهم است. اینکه فردی مانند غلامرضا شریعتی، استاندار سابق خوزستان هنوز بر مسند ریاست سازمان ملی استاندارد تکیه زده جای تعجب است.
مردم و نیروهای انقلابی خواهان تغییر این ریل و حجامت گسترده در پیکره دولت (گمرک، صادرات، واردات، آموزش و پرورش، گردشگری و...) برای تزریق خون تازه در راستای اهداف انقلاب اسلامی هستند.
وعده تغییر فقط با تغییر وزرا عملی نمیشود؛ رئیسی باید مماشات را کنار بگذارد و عوامل فشل که در دورههای گذشته به شکل تار و پود و سیستماتیک به دولت قالب شدهاند را کنار بزند.
سهیل کریمی مستندساز:
اولاً باید یادمان باشد که آقای رئیسی وارث خرابکاریهای چهار سال دولت دوم احمدینژاد و هشت سال دولت روحانی است و انتظار اینکه در ۱۰۰ روز کارها را سامان دهد، انتظاری عقلانی نیست چون کار برای ایشان بسیار سخت و پیچیده شده است.
به نظرم برای بعضی وعدههایی که ایشان داده و جامعه بیشتر منتظر اجرای آنهاست، یعنی مواردی مثل مسکن، بورس و... سه تا ۱۰۰روز یعنی یک سال به ایشان مهلت بدهیم و بعد به انتظار نتیجه باشیم.
اما مهمترین نقطه قوت ایشان سفرهای استانی آن هم هفتگی ایشان است. اینکه رئیس قوه اجرایی به جای نشستن در خانه یا دفتر کار و رصد کردن موضوع، عملاً وارد میدان شود و حرفها را و مشکلات را بیواسطه بشنود و ببیند بسیار در پیدا کردن راه حل و درمان آنها کمک میکند.
مهمترین نقطه ضعف ایشان هم که البته ما فکر میکنیم ممکن است ضعف باشد و ممکن است در نتیجه مشاهده کنیم که تصمیم درستی بوده است، به کارگیری نیروهای جوان یا خیلی جوان برای بعضی مسئولیتهای مهم است که آدم کارکشته میخواهد. این کمی توی دل را خالی میکند که نکند کار جمع نشود.
محمدرضا باقری مجری و فعال رسانهای:
مهمترین دستاورد آقای رئیسی از ابتدای ریاست جمهوری تاکنون مردمیسازی دولت، به میان مردم رفتن و بیواسطه شنیدن و تسری این مدل رفتاری به وزرا و مدیران خود است. دستاوردی که سالهاست در نظام اسلامی ما به فراموشی سپرده شده بود و دوباره احیا شده است.
اما نقطه ضعف دولت در تعلل، تردید و کندی در جابهجایی و انتخاب مدیران کلیدی است. بیش از دو سه ماه گذشته و دولت سخنگو ندارد، برخی پستهای کلیدی خالی است و انتخاب معاونان وزرا و مدیران هنوز جمعبندی نشده و حضور افراد دولت گذشته به برخی کارشکنیها دامن زده است.
کوروش علیانی نویسنده و مجری:
نقطه قوت و ضعف آقای رئیسی یکی است؛ صحبت از آرمانها. اگر او بتواند صحبت از آرمانها را به اجرایی شدن آرمانها برساند و این اجرایی شدن را به فایده برای جامعه، آن وقت شخص او، حاکمیت و مهمتر از این دو، مردم برنده هستند. اگر او نتواند، همه با هم باختهایم.
برای اجرایی کردن آرمانها هم باور لازم است، هم عزم و هم برنامه. قرار نبود اصول عزت، حکمت و مصلحت را در روابط خارجی در ویترین بگذاریم و ابراز خشنودی کنیم که با فلان کشور تماس گرفتیم و از آنها تشکر کردیم.
این چه عزتی است؟ قرار نبود هنوز امضای حکم حضرات خشک نشده به مردم بگویند قدردان واکسن مجانی باشید. واکسن مجانی از معدود بازماندههای آرمان عدالت است. نرسیده چرا باید منت بگذارند که کمر به هدم آن بسته بودند، اما نشد؟
نادر طالبزاده فیلمساز:
نقطه مثبت دولت و شخص آقای رئیسی سفرهای استانی است.سفرهایی که سالهاست مردم ندیدهاند و رئیسجمهور فقط از خانه یا از پشت مانیتور با مردم حرف میزد. این چیز ارزشمندی است.
اما این سفرها باید نتیجهای هم داشته باشد. من ندیدم و نشنیدم که مسئولان رده بالای دولت نگران از دست رفتن سفره مردم شده باشند؛ نه مردم شمال شهرنشین که همه چیز دارند و مشکلشان رفع چربی شکمهایشان است، اما دولت قبل سفرههای مردم را نابود کرد و خط فقر را چندین میلیون تومان افزایش داد. دولت جدید برای برگرداندن حداقلی از آذوقه بر سر سفرههای مردم چه کرده است؟ برای کاهش این اجارهخانههایی که سر به فلک زده و خانوادههای آبرودار را هم مستأصل کرده چه تصمیمی گرفته؟ زمان جنگ دستکم با شیوه کالابرگ؛ گوشت، برنج، روغن و آذوقه مردم تأمین میشد. همین الان لبنانی که به خاطر ما زیر تحریم آمریکاست، برای کاستن از فشارهایی که مردم متحمل میشوند اجارهخانهها را از هزار دلار به ۲۰۰دلار کاهش داد. پس میشود چنین کارهایی کرد که متأسفانه تصمیم و نتیجهای از این تصمیمها در زندگی مردم تا حالا مشاهده نشده است.
ارسلان ظاهری بیرگانی کارشناس اقتصاد راهبردی:
۱-مهمترین نقطه قوت: اگرچه از منظر اقتصاد راهبردی، دولت تاکنون نتوانسته راهبرد اقتصادی مشخصی از خود به نمایش بگذارد، اما آقای رئیسی با اتکا به برخی ویژگیهای شخصی و فردی خود همچون روحیه جهادی، پرکاری، مسائل را بهنگام و میدانی دنبال کردن و... توانسته وجه تمایز بارزی در اذهان مردم نسبت به آقای روحانی ایجاد کند و این یک نقطه قوت جدی برای ایشان است.
۲.نقاط ضعف: فقدان یک راهبرد مشخص برای مهار نرخ ارز بازار آزاد و تقویت پول ملی، با وجود اینکه رهبر معظم انقلاب نیز در حکم تنفیذ تأکید فرمودند: «[رئیسجمهور] باید سیاست تقویت پول ملی را بجد دنبال کند». دقت داشته باشید که مسئله تقویت پول ملی برای نخستین بار در حکم تنفیذ یک رئیسجمهور مورد تأکید رهبری قرار گرفته است. همچنین رهبری در نخستین دیدار هیئت دولت سیزدهم فرمودند: «مسئله ارزش پول ملی... یکی از آن چیزهایی است که انسان از آن خجالتزده میشود!».
برای مهار تورم فزاینده و ایجاد ثبات در اقتصاد ملی، مهمترین راه حل کوتاه و میانمدت تمرکز بر تقویت ارزش پول ملی است. بنابراین انتظار آن بود دولت آقای رئیسی در ۱۰۰ روز ابتدایی خود بر تقویت ریال متمرکز میشد.
محمدصادق کوشکی مفسر سیاسی و استاد دانشگاه تهران:
۱. بدون تردید مهمترین نقطه قوت رئیسی شخصیت شخص رئیس جمهور است. صمیمیت و حضور در اجتماع مردم برخلاف پیرایههای دولت پیشین، علاوه بر اینکه موجب درک بهتر از مشکلات میشود، موجب شده اعتماد مردم که در هشت سال گذشته خدشهدار شده بود بار دیگر زنده شود. البته لازم است این رویه به وزیران، استانداران، مدیران کل و فرمانداران هم سرایت کند.
۲. تعلل و حرکت لاکپشتی در مسیر تغییر مدیران دولت روحانی که سنگی بر سر راه وعده تحول رئیسی هستند مشکل مهمی است. نقد دیگر بر انتصابات است. در انتخاب برخی مدیران این شبهه وجود دارد که به نظر میرسد افراد تجربه، دانش کافی و نگاه درست به مسئله و حوزه مدیریتی خود ندارند. این اشخاص هر چند ممکن است افراد خوبی باشند ولی «خوب بودن» با «لایق بودن» فرق دارد و این نگرانی وجود دارد که دانش کم آنها سبب شود نتواند وعدههای رئیسی را عملی کنند.
مهران کرمی سردبیر و مدیر مسئول پیشین اعتماد، کارگزاران و همشهری:
ارزیابی عملکرد یک دولت در بازه ۱۰۰روزه، کاری نشدنی است زیرا در واقع عملکردی وجود ندارد. آنچه به عنوان عملکرد دیده میشود، در واقع ادامه و نتیجه تصمیمهای مدیریت قبلی است. مدیران ارشد که تازه استقرار یافتهاند در حال ارزیابی شرایط جدید و درافکندن طرحی دیگر هستند که از اساس با مدل تصمیمگیری دولت قبلی متفاوت است. مدیران میانی هنوز انتخاب نشدهاند و در واقع مدیران ارشد با بدنه کارشناسی و اجرایی مدیریت قبلی کار میکنند.
به ویژه در نظام دولتداری ایران، آمدن و رفتن دولتها با تغییرات گسترده مدیریتی همراه است. این تنها مدیران سیاسی نیستند که تغییر میکنند بلکه مدیریت میانی و فنسالار و حتی بدنه کارشناسی نیز دستخوش تغییرات میشوند اما در مورد تغییر مشی و ریلگذاری در بر همان پاشنه میچرخد. تفاوت معناداری میان رفتار بروکراتیک دولت در زمان اصلاحاتیها، عدالتخواهان، اعتدالگرایان و دولت کرامت متصور نیست. بر این اساس شاید نتوان ارزیابی از عملکرد دولت جناب رئیسی در این زمان کوتاه ارائه کرد. با این حال شاید بتوان با تفکیک عملکرد دولت در بخشهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و به ویژه سیاست خارجی نکاتی را فهرستوار گفت؛ در حوزه سیاست داخلی لحن رئیس محترم جمهور، لحنی اطمینانبخش و دلگرمکننده برای جناحهای مختلف است. در بعد فرهنگی تکلیف این دولت روشنتر از بقیه است و آن نفی مسیری است که دولتهای گذشته در زمینه فرهنگ و هنر در پیش گرفته بودند. در زمینه اقتصاد سردرگمی گفتمانی بین اقطاب اقتصادی و دستیاران رئیسجمهور وجود دارد. چگونه میتوان دیدگاههای محسن رضایی، مخبر دزفولی، احسان خاندوزی و علی صالحآبادی را در یک مجموعه تجمیع کرد؟ پاشنه آشیل همه دولتهای پس از جنگ، از زمان هاشمی رفسنجانی همین نبود انسجام دیدگاه تیم اقتصادی دولتها بوده است. در سیاست خارجی نیز مذاکرات با قدرتهای بزرگ برای استمرار یا زمین زدن برجام سنگ محک سیاست خارجی رئیسی است و باید منتظر شروع آن ماند.
حسین راغفر اقتصاددان و استاد دانشگاه:
راستگویی نقطه قوت رئیسجمهور است. این فاکتور مهم سرمایه بزرگی است که علاوه بر جذب آحاد جامعه میتواند موجب اجتماع روشنفکران با دیدگاههای متفاوت زیر یک چتر شود، مشروط بر اینکه از همه دیدگاههای ممکن «استفاده» شود نه اینکه صرفاً «شنیده» شود.
ضعفها متعدد است؛ نخستین آن نبود برنامه در دولت در حوزههای مختلف است. سوءمدیریتها هر چند از گذشته باقی مانده، با وجود این دستکم در موضوعات مهم سیاست داخلی و خارجی باید برنامه روشن و مدون وجود داشته باشد.
اکبر منتجبی روزنامهنگار و عضو شورای سردبیری روزنامه سازندگی:
۱. برقراری آرامش نسبی یک اتفاق خوب است.
۲. بلاتکلیفی دولت برای تصمیمگیری در حوزههای مهم، یک ضعف مشهود است. در حوزههای اقتصادی ما مشکلات زیادی داریم که حل نشده باقی مانده. در مهمترین مسئله سیاست خارجی یعنی برجام و FATF هم این گونه است. حتی در مورد نوع رابطه اقتصادی با روسیه و چین هم بلاتکلیفی دیده میشود.
فضهسادات حسینی گوینده و مجری خبر صدا و سیما:
مهمترین نقطه قوت رئیسی انجام رسالتی است که بر عهده ایشان گذاشته شده. حضرت آیتالله خامنهای بارها به موضوع امیدآفرینی (در مقابل توطئه دشمن برای ایجاد یأس در جامعه) تأکید داشتند و رئیسجمهور در این زمینه به خوبی عمل کرد. حضور در دل جامعه (سفرهای استانی، تحولات بنزینی و...) گامی در این مسیر بوده و اتفاقهای خوشایندی برای مردم رقم زد.
مهمترین نقطه ضعف که البته منحصر به این دولت هم نیست بحث رسانههاست. برخی مواقع رسانهها با بیان مواضع و اظهاراتی بهانه را برای تخریب دولت به دست بیگانگان میدهند و این در حالی است که دولت جدید به سبب نوع رویکردش در نوک تخریب بیگانگان قرار دارد. اصلاح این ساختار و گماشتن مهرههای کاربلد که با کار در رسانه در این محیط آشنا باشند یک ضرورت مهم است. همچنین ضرورت تغییر در بدنه دولت متناسب با شعارهای مطرح شده از سوی رئیسی مهم است. تغییر در سطح مدیران بالادستی تنها کافی نیست. اگر هدف تشکیل دولت قوی است حتماً باید افرادی سر کار باشند که با این ساختار همراهی کرده و سنگاندازی نکنند.
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات
بزرگترین نقطه قوه دولت رئیسی این است که حمایت یکجانبه همه حاکمیت را پشت سر خود دارد و امیدواریم که از این فرصت در راستای حل مشکلات هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی استفاده کند.
بزرگترین نقطه ضعف ایشان هم این است که جریانهای منتقد دولت روحانی از این دولت نقد نمیکنند، جریانهای منتقد دولت فعلی هم به خاطر اینکه کارشان پیش برود ساکت هستند، من نگران این هستم که نبود نقد از آقای رئیسی، به اطلاعات ایشان از جامعه و عملکرد دولت آسیب بزند.
افشین علا، شاعر و نویسنده
نقاط قوت: تواضع و فروتنی رئیسجمهور چه در مناظرات و چه بعد از انتخابات، انتصاب برخی چهرههای ضدفساد، تماس و مشورت با جریانها، چهرهها و گرایشهای منتقد و عدم تقید به تشریفات و تبلیغات رایج و زائد در دولتهای پیشین.
نقاط ضعف: فاصله زیاد با نگاه گسترده و افق مطلوب رهبری در حوزه فرهنگ (البته در عین همسو بودن و عدم تقابل)، تأکید درست اما بیش از حد بر استفاده از جوانان انقلابی بدون استفاده از ظرفیت نیروهای باسابقهتر و مجربتر در میان جناحها و گرایشهای مختلف، تأخیر در ارائه چشمانداز اقتصادی قابل فهم برای مردم محرومی که چشم امید به این دولت دوختهاند و هنوز گرفتار معیشت، تبعیض، بیکاری، تورم و... هستند، ضعف دستگاه تبلیغی و رسانهای دولت که به عدم پاسخگویی به موقع و تنویر افکار عمومی منجر میشود، عدم جدیت در تدوین و اعلام مبانی در حوزه فرهنگ، هنر، آموزش و پرورش و سایر بخشهای بدنه فکری دولت انقلابی که این امر نگرانیهای فراوانی را ایجاد کرده است مبنی بر اینکه مبادا دولت در این حوزه خطیر (جبهه فرهنگی نظام) حرفی برای گفتن نداشته باشد.
سعید لیلاز، اقتصاددان و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
۱. من معتقدم ۱۰۰ روز زمان مناسبی برای ارزیابی هر چند اولیه عملکرد یک دولت نیست؛ به ویژه رئیسی که در موقعیت فوقالعاده به لحاظ شرایط اقتصادی و سیاسی روی کار آمده. با وجود این فروتنی رئیسجمهور (که مطالبه آحاد جامعه هم هست)، سفرهای استانی، پرهیز از ایجاد سروصدای سیاسی بیمورد له و علیه افراد مختلف (که گزک به دست شبکههای بیگانه نمیدهد، به این معنی که پس از انتخاب رئیسی همین آرامش تزریق شده از سوی رئیسجمهور موجب شکست خودتحریمی شده) و برخی کارهای هر چند کوچک و بی سروصدا اما مهم مانند آزادسازی قیمت لبنیات، رانتزدایی از حوزههای اقتصادی و دلار ۴هزار و ۲۰۰ تومانی به شرط ادامهدار بودن از اقدامهای مثبت دولت است.
۲. هر چند با شوکدرمانی مخالفم اما معتقدم رئیسی در بسیاری از زمینههای سیاسی و اقتصادی (رانتزدایی از دلار ۴هزار و ۲۰۰ تومانی، مذاکرات هستهای، طرح صیانت از فضای مجازی و...) لازم است تصمیمهای صریح و قاطعتری بگیرد. این تصمیمها، سیاسی است و نه کارشناسی پس هر چه زودتر انجام شود مناسبتر خواهد بود.
علیرضا شیخعطار، معاون بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی و قائم مقام اسبق وزیر امور خارجه
۱. برای قضاوت در مورد رئیسجمهور کمی زود است. با این وجود اینکه رئیسی نشان میدهد برای رسیدن به اهداف ترسیمی به ویژه در دو موضوع مبارزه با فساد و بیعدالتی از طرفی و توسعه درونزای کشور بدون وابستگی خارجی و بدون ترس از تحریم از سوی دیگر، برنامه دارد یک نکته بسیار خوب است.
۲. بسیاری از کسانی که ایشان به عنوان همکار معرفی کردهاند (وزرا، استانداران و...) چهرههایی ناشناخته هستند و حتی در مورد رزومه آنها و دلیل انتخاب آنها هم سخنی گفته نشده است. بله ما در اول انقلاب داشتیم افرادی که بدون سابقه اجرایی آنچنانی، آمدند و موفق هم شدند مانند شهید قرنی، عباسپور، رجایی، ولی اکنون توقع این است که علاوه بر تأکید بر انرژی جوانی، افراد رزومه خوبی هم داشته باشند.
انتهای پیام
نظر شما