تحولات لبنان و فلسطین

بحران اجتماعی و محاصره سیاسی دولت لبنان، دو روی سکه بحران این روزهای این کشور هستند که در بستر عدم وفاق سیاسی جریانات دخیل در قدرت شکل گرفته است.

آمریکا مسئول کاهش ارزش پول ملی لبنان است

این اقدامات به‌نوعی زمینه‌ساز ایجاد جنگ داخلی و ناامن‌سازی جامعه لبنان محسوب می‌شدند که با هوشمندی حزب‌الله لبنان و حزب أمل این اتفاق ناکام ماند.

یکی دیگر از بحران‌های جامعه لبنان بی‌اثر شدن قانون در برابر بی قانونی مافیا داخلی و عناصر نفوذی است تاآنجا که اعتراض به قانون با واکنش های تند و ترور روبه‌رو می‌شود.

در این میان باوجود خواست ملت لبنان شاهد اعمال نفوذ عربستان سعودی هستیم. باتوجه به موقعیت خاص سیاسی و جغرافیایی لبنان، برای درک معادلات لبنان و دولت نجیب میقاتی، با دکتر «وسیم بزی» تحلیلگر برجسته مسائل سیاسی که خود اهل لبنان است به گفت‌وگو نشستیم.

ارزیابی شما از وضعیت دولت نجیب میقاتی چیست؟

دولت میقاتی در شرایط پیچیده‌ای متولد شد. ما شاهد یک تلاقی منطقه‌ای-بین‌المللی در لبنان هستیم که نشان‌دهنده ضرورت ایجاد توازن منطقه‌ای در تحولات داخلی و خارجی کشور ماست. در حال حاضر این دیدگاه وجود دارد که دولت نخست‌وزیر میقاتی براساس تصمیم مشترک فرانسه، ایران و آمریکایی‌ها که پشت فرانسه مخفی شده‌اند، بنا شده است. با این حال معتقدم با روند فعلی که ناتوانی میقاتی در تشکیل دولت مقتدر مشهود است، باید نگران بود.

علت نگرانی‌ها نسبت به دولت لبنان چیست؟

عربستان سعودی از بدو تشکیل دولت نجیب میقاتی، موافق حل بحران ۱۳ماهه لبنان نبود و تمایلی هم به‌روی کارآمدن او نداشت. حتی اگر می‌توانست جلو آن را می‌گرفت. چون دولت میقاتی خلاف میل سعودی تشکیل شد، این تحلیل جدی است که سعودی‌ها تلاش می‌کنند نخست‌وزیر میقاتی نتواند دولتش را تثبیت کند. دولت جدید، علاوه بر عربستان سعودی از سوی آمریکا و فرانسه نیز تحت فشار است و از سوی دیگر حزب‌الله لبنان و محور مقاومت به دنبال نقش‌آفرینی هرچه بیشتر مردم در تحولات لبنان هستند.

به طور کلی در این شرایط نمی‌توان تلاقی منافع قدرت‌های خارجی در تحولات لبنان را نادیده گرفت؛ چراکه دولت میقاتی خود متولد همین تقاطع‌های سیاسی خارج از لبنان است.

مشکل عدم تثبیت دولت جدید پس از انتصاب آن، چه بود؟

دولت میقاتی ۶۷ساله همان ابتدا با دو چالش عمده روبه‌رو شد. اولی به‌تنش کشیده شدن تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم که به جنایت طیونه معروف شد و اعتراضات مردم نسبت به انتصاب قاضی بیطار در پرونده انفجار بندر بیروت  توسط افراد مسلح بی‌رحم به خاک‌وخون کشیده شد. 

دومی حصر اقتصادی لبنان از سوی آمریکایی‌ها و عربستان سعودی است که اجتماعات مردمی برای سوخت در پمپ بنزین‌ها نمود بارز آن بود.

راهبرد این تحریم سنگین خارجی چیست؟

آن‌ها با بهانه‌کردن وجود حزب‌الله در لبنان و برچسب‌زنی به این گروه، اقدام به بستن گلوگاه‌های اقتصادی-سیاسی لبنان کردند تا فضای لبنان ملتهب شود و به‌سمت اختناق برود و وقتی میشل عون در سال ۲۰۱۶به ریاست‌جمهوری رسید باز هم این کار را کردند. بی‌تردید آمریکایی‌ها نوک سرنیزه بحران‌سازی در لبنان هستند.

اهداف غرب از تحریم مردم لبنان چیست؟

آن‌ها با نوسان نرخ دلار و شوک‌دهی به بازار لبنان در قالب تحریم‌های پولی و مالی چند هدف را دنبال می‌کنند.  اولاً ایجاد فشار اقتصادی بر عموم مردم با کاهش ارزش پول این کشور. دوماً فشار بر جامعه لبنان برای بروز تنش‌های امنیتی. سوماً اثرگذاری بر آرای مردم پای صندوق‌ها و انتخاب گروه‌های موافق با سیاست‌های غرب و آل‌سعود.

تأثیرگذاری رسانه‌ها بر افکار عمومی در این معادلات چقدر است؟

آمریکا و عربستان، با جنگ روانی گسترده در رسانه‌ها تلاش می‌کنند دولت جدید نتواند مردم را برای اجماع ملی اقناع کند. 

اتاق جنگ رسانه‌ای علیه لبنان از سوی دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس هدایت می‌شود که به دنبال اغوای افکار عمومی لبنان هستند تا حزب‌الله را عامل وضع فعلی لبنان معرفی کنند. از این راه می‌توانند به هدف‌شان که راه انداختن شورش‌های اجتماعی است، برسند. 

حال آنکه آمریکایی‌ها و آل سعود هستند که با استفاده از نفوذشان در لایه‌های مختلف لبنان، اقتصاد و سیاست این کشور را متأثر می‌کنند. به همین خاطر همواره تأکید دارم مسئول شوک‌ها و بحران‌های لبنان، آمریکاست و هدف آن‌ها رویگردانی مردم لبنان از مقاومت است. 

عربستان چه راهبردهای دیپلماتیکی در لبنان در پیش گرفته است؟

به قدرت رسیدن بن‌سلمان در سعودی و اوج‌گیری قدرت او در سال ۲۰۱۷ منجر به بحرانی شدن روابط عربستان با لبنان شد. عربستان فعلی حتی میشل عون را همپیمان حزب‌الله می‌داند. عربستان حتی از همپیمانانش ناراحت است. به‌خصوص از وقتی که رفیق حریری درسال ۲۰۰۵  ترور شد، ادعا دارند همپیمانانشان در لبنان توان مقابله با حزب‌الله را ندارند.

نقطه عطف این رویه غلط هم ماجرای سعد حریری بود.

بله. عربستان سعد حریری را به مدت ۲۱ روز حبس کرد. بعد هم با تهدید و ارعاب وی را مجبور کردند استعفا بدهد. این قضیه با فشار از داخل لبنان و رایزنی‌ فرانسه فیصله پیدا کرد. البته این عقب‌نشینی برای سعودی بسیار گران تمام شد؛ زیرا آن‌ها خود را اختیاردار سعد حریری می‌دانستند. سعودی‌ها بعد از این ماجرا، با شکل‌دهی یک ائتلاف عربی، به دنبال غلبه بر گروه‌های مخالف خود در لبنان هستند و با سیاست حصر اقتصادی لبنان نیز سعی دارند مردم لبنان را در برابر سیاست‌های خود تسلیم کنند.

پس از ماجرای سعد حریری شرایط به چه سمتی رفت؟

ریاض با همراهی قطر، تکفیری‌ها را به مرزهای شرقی لبنان فرستاد. اما حزب الله و نیروهای مسلح لبنان پوزه آن‌ها را به خاک مالیدند. آن‌ها به دنبال تقویت نفوذ وهابی‌گری از مرزهای شرقی به داخل لبنان بودند که این سناریو هم شکست خورد.

بعد از آن وقتی لبنان موجب شکست رژیم غاصب اسرائیل شد، سعودی‌ها این موج را راه انداختند که حزب‌الله هسته بحران‌هاست. البته سیاست سعودی در لبنان به سمت شکست می‌رود؛ زیرا از همه عناصری که داشته تنها سمیر جعجع باقی مانده و دیگر خبری از آن همه سیاستمدار متمایل به عربستان نیست و این یعنی پایان کار سعودی در بین نخبگان لبنان. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.