تحولات لبنان و فلسطین

۲۶ دی امسال مصادف با سالروز وفات حضرت‌ ام‌البنین(س) و روز تکریم و قدردانی از مقام مادران و همسران شهداست.

اسوه مادران الگو

برای تحلیل دقیق سیره تربیتی این بانوی بزرگوار، سراغ دکتر معصومه ظهیری رفتیم که مدتی معاون فرهنگی تبلیغی مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران سراسر کشور بوده و مدیرکلی دفتر امور بانوان و خانواده استانداری قم را نیز بر عهده داشته است. معصومه ظهیری همسر شهیدِ روحانی، حجت‌الاسلام حسین طباخی است که در ۲۲ دی ماه ۶۵ با شرکت در عملیات ظفرمندانه کربلای۵ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.

برای آن دسته از خوانندگان که کمتر از زندگی حضرت‌ ام‌البنین(س) اطلاع دارند کمی درباره شخصیت ایشان صحبت کنید.

خانم‌ ام‌البنین(س)، دختر حزام بن خالد از قبیله بنی‌کلاب هستند. میان اعراب صدر اسلام این قبیله از نظر شجاعت و تهور و رشادت معروف‌اند. شاید بیش از ۱۰ سال از شهادت حضرت زهرای مرضیه(س) گذشته بود که حضرت علی(ع) به عقیل برادرشان که علم انساب هم می‌دانست می‌فرمایند من می‌خواهم ازدواج کنم، شما فردی را به من پیشنهاد دهید که این ویژگی‌ها را داشته باشد: از اصل و نسب خوب و بیت صالح و دارای شجاعت و قدرت باشد. گویا اشاره کرده‌اند ویژگی ظاهری هم مدنظر باشد. عقیل، بانو فاطمه از قبیله بنی‌کلاب را پیشنهاد می‌دهد. خودش هم با ‌ام‌هانی، خواهر امام علی(ع) -و شاید با یکی دیگر از خواهرانشان – به خواستگاری رفتند. ابتدای کار پدر و مادر خانم «‌ام‌البنین» که در واقع اسمشان «فاطمه» بود، به خاطر احترامی که برای امام علی(ع) و فرزندان زهرای مرضیه(س) قائل بودند؛ مخالفت کردند و گفتند دختر ما هم‌کفو امیرالمؤمنین(ع) نیست. نقلی هم هست که خود امیرالمؤمنین(ع) دوباره خواستگاری کردند و با پیشنهاد امیرالمؤمنین(ع) مسئله محقق شد و بانو به عقد و ازدواج حضرت علی(ع) درآمدند.

لقب «‌ام‌البنین» از چه زمانی به ایشان داده شد؟ پس از اینکه همسر امیرالمؤمنین شدند و فرزندانی به دنیا آوردند؟

 بیشتر مورخان می‌فرمایند لقب «ام‌البنین» را پیش از به دنیا آمدن فرزندانشان، خود امام علی(ع) به بانو دادند. شروع ماجرا هم از سوی بانو بود یعنی چون می‌دیدند با صدا کردن نام فاطمه، فرزندان امام به یاد خاطرات مادر می‌افتادند، پیشنهاد کرده بودند لقبی برای من بگذارید و من را فاطمه صدا نکنید که امیرالمؤمنین(ع) گفتند شما «‌ام‌البنین» هستی. وقتی گفتند من هنوز پسری ندارم، حضرت فرمودند: خدا به شما مرحمت می‌کند. بعدها هم خدا چهار پسر به‌ ام‌البنین(س) داد: عباس، عبدالله، عثمان (عون) و جعفر. نه تنها وعده امام علی(ع) محقق می‌شود بلکه می‌بینیم بزرگ‌ترین پسرشان عباس‌بن‌علی(ع)، برادر شجاع و وفادار و علمدار اباعبدالله الحسین(ع) است که عالم و فقیه و دانش‌آموخته مکتب امام علی(ع) بود. اصولاً همه فرزندان ایشان شجاعت علوی و شجاعت قبیله مادری را همراه با هم داشتند. هر چهار پسر از افراد شجاع و دلیر عرب بودند.

درباره شاخص‌های تربیتی سیره حضرت ‌ام‌البنین(س) توضیح دهید.

سیره تربیتی خانم ‌ام‌البنین، چهار ویژگی دارد: نخستین شاخصه،علاقه‌مندی به امام و ولایتمداری است. این بانوی بزرگوار، بسیار به امام علی(ع) علاقه‌مند بودند. در ضمن گفته شده حسنین هم بانو را «مادر» خطاب می‌کردند. همین مسئله شأن و مقام بانویی را می‌رساند که توانسته لیاقت این را پیدا کند که جانشین زهرای مرضیه(س) باشد.

نکته دوم ادب و تواضع است. خانم خیلی ادب و تواضع را در مقابل فرزندان حضرت زهرا(س) رعایت می‌کردند. مراقب بودند در خانه علی(ع) باید برخوردها با هر فردی چگونه باشد. یعنی به حسنین(ع) به چشم فرزندان زن قبلی خانه نگاه نمی‌کردند. دائم حواسشان بود این‌ها فرزندان زهرای مرضیه و در واقع فرزندان پیامبرند. این را هم شاید از رفتار مولا علی(ع) آموخته بودند. می‌گویند در یکی از جنگ‌ها که ظاهراً جنگ صفین بوده محمد حنفیه یکی دیگر از پسران امام علی(ع) زخمی شده بود و حضرت، وی را دوباره به طرف دشمن می‌راند؛ محمد حنفیه از شدت خستگی می‌گوید: چرا من را این‌قدر جلو می‌فرستید؟ امام علی (ع) می‌فرمایند: تو پسر منی اما حسن(ع) و حسین(ع)، پسران پیامبرند؛ یعنی من پسر خودم را برای فرستادن به میدان مقدم می‌دارم. این مدل ادب و تواضع در سبک زندگی امیرالمؤمنین(ع) نسبت به فرزندان زهرا(س) را خانم ‌ام‌البنین هم مورد توجه قرار دادند.

ویژگی سوم، تربیت بر اساس دلاوری و شجاعت است. فرزندان را جنگ‌آور، شجاع و مدافع دین بار آورده بودند. پسران خانم ‌ام‌البنین(س) داوطلبانه همراه امام حسین(ع) به کربلا رفتند درحالی که می‌توانستند نروند. امام حسین(ع) دعوت عمومی نکرده بودند، حرکت از مدینه به مکه بود و پس از مکه به سوی کربلا حرکت کردند در حالی‌که همه پسرها به همراه امام حسین(ع) داوطلبانه آمده بودند و همه آن‌ها هم شجاعانه در قیام کربلا جنگیدند. این تربیت مادر بود که این‌ها را بسیار شجاع، جنگاور، متهور و متعهد به ولایت بار آورده بود.

مسئله چهارم محبت بود. آن محبتی که خودشان به فرزندان حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) داشتند، به فرزندان هم سرایت کرده بود، چون عباس بن علی(ع) هم بسیار به امام حسین(ع) و خاندانشان اظهار علاقه می‌کرد. این محبت از مادر به فرزندان سرایت می‌کند.

نکته آخر و پنجم، پیام‌رسانی خانم ‌ام‌البنین(س) است. خانم‌ ام‌البنین(س)، در کربلا حضور نداشتند. چون سفر به قصد زیارت مکه بود و بنابراین امام حسین(ع) همه خانواده را که با خود نمی‌بردند. دوم خانم ‌ام‌البنین در شرایط سنی نبودند که بخواهند سفر طولانی بروند. پس از واقعه عاشورا حکومت بنی‌امیه هنوز سرکارند. شرایط خفقان است، یکی از راه‌های پیام‌رسانی، اعلام بیزاری کردن از حرکتی است که دشمن انجام می‌دهد. ایشان در بقیع چهار صورت قبر را به‌عنوان پسرانشان و یک قبر را وسط به‌عنوان قبر امام حسین(ع) درست کرده بودند و آنجا نوحه می‌خواندند، بی‌تابی کرده و مردم را نسبت به جنایتی که رخ داده بود آگاه می‌کردند. نقل شده پوستینی را در مسیر مدینه رو به قبله می‌گذاشتند و گریه می‌کردند و وقایعی را که در کربلا برایشان تعریف کرده بودند بیان می‌کردند و در پیام‌رسانی واقعه عاشورا نقش بسزایی داشتند.

از جایگاه عنصر بصیرت در رفتار و زندگی ایشان بگویید. علاوه بر این، از شرایط زندگی ایشان نیز اگر نکاتی هست بفرمایید.

شرایط زندگی امام علی(ع) پس از رحلت جانسوز پیامبر(ص) و شهادت زهرای مرضیه(س)، شرایط ویژه‌ای بود. حضرت پس از یک دوره خانه‌نشینی، از مدینه به کوفه هجرت کردند و اوضاع حاکمیت و فشارها و سه جنگی که حضرت درگیرش شدند وضعیتی بسیار سخت بود و در این شرایط حفظ حریم خانه حضرت امیر(ع) در دست این بانو قرار داشت. همین مدیریت خانه امام و خانه حاکم و تربیت فرزندان و همراهی کردن با فرزندان امام علی(ع)، از نشانه‌های بصیرت و مدیریت و قدرت بانو است. بنابراین ایشان فردی بودند موقعیت‌شناس، بصیر و تربیت فرزندان در این مسیر را با انس به امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) انجام دادند.

حضرت عباس(ع) فقیه و عالم بوده و ۳۷ -۳۵ساله بودند که به شهادت رسیدند. از دامن مطهره آگاه و پاکی، اینچنین فرزندی تربیت شد. ایشان بانویی بود که خود را با شرایط اجتماعی وفق داده بود حتی در شرایطی که وضعیت اقتصادی هم خوب نبود یک یار باوفا و صبور کنار امام علی(ع) بود.

باتوجه به نام‌گذاری این مناسبت به عنوان روز تکریم مادران و همسران شهدا و اینکه خودتان مزین به عنوان همسر شهید هستید بفرمایید چطور می‌شود مادران امروز راه مادران و همسران شهدا را بپیمایند؟

مادران شهدا در برهه‌ای از تاریخ توانستند با پیروی و الگوگیری از زندگی معصومین(ع) به‌ویژه زهرای مرضیه(س) و همچنین حضرت زینب کبری(س) - که هم مادر دو شهیدند - و خانم ‌ام‌البنین(س) -که مادر چند شهید هستند- رفتار کنند. ما مادرانی داریم که بیش از پنج شهید را تقدیم انقلاب کردند. یاد و خاطره خانم فاطمی که دو شهید یکی در انقلاب و یکی هم پیش از انقلاب را تقدیم کردند گرامی می‌داریم -که الان بین ما نیستند- این مادر، بانوی عالمه و فاضله‌ای بودند و بوسه بزنیم به دستان مادران شهدایی که درست الگو گرفتند.

پیام مادران و همسران شهدا این است که اسلام همیشه نیاز به تربیت نسلی دارد که در جامعه اصلاحگری کرده و زمینه‌ها را برای آمدن مولا حجت‌بن‌الحسن(ع) فراهم نمایند. بندگان صالح خدا، در دامن مادرانی تربیت می‌شوند که زمینه اصلاح و آمدن مصلح را فراهم می‌کنند. خود مسئله فرزندداری و فرزندآوری و فرزندپروری یک تکلیفی است و انسان باید نسبت به تکلیف خدایی که بر عهده او قرار داده شده ادای دین کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.