انتخابات

 این تجلیل زن نیست تحقیر زن است

به گزارش قدس آنلاین، رهبر معظم انقلاب بیاناتی متقن، منسجم و مشرح درباره نگاه غرب به زن دارند که تفاوت‌های آشکار و شاخص آنچه غرب بر سر زنان آورده در مقایسه با جایگاه شایسته‌ای را که اسلام برای زنان قائل است بازمی‌نمایاند. مرور گزیده‎ای از بیانات به خوبی روشنگر این موضوع است.

سیاستگذاران غربی زن را ضایع کردند

بزرگ‌ترین ضربه و اهانت به کرامت زن را همین سیاست غربی دارد انجام می‌دهد. همین فمینیست‌های افراطی هم - که خب، لایه‌های متعددی دارند - من حیث لایشعر دارند به زن ضربه می‌زنند. حالا من حیث لایشعر که می‌گوییم، نگاه خوشبینانه است - یعنی این‌هایی که دست‌اندرکارند، ظاهراً نمی‌فهمند چکار دارند می‌کنند - احتمال دارد سیاستگذارانی، برنامه‌ریزانی در پشت صحنه هستند که آن‌ها می‌فهمند دارند چکار می‌کنند؛ کمااینکه این احتمال در همان پروتکل‌های صهیونیسم کاملاً پیش‌بینی شده. یعنی ضایع کردن جنس زن و او را مظهری برای استفاده شهوانی مرد قرار دادن، در مواد آن پروتکل‌ها هست. حالا ممکن است کسی در اعتبار و صحت سند آن پروتکل خدشه کند، لیکن وقتی آدم دستگاه صهیونیسم و شبکه تبلیغاتی صهیونیسم را ملاحظه می‌کند، می‌بیند عملاً همین کار را می‌کنند؛ حالا اگر هم برایشان واجب نشده، به نحو مستحب دارند انجام می‌دهند؛ ملتزمند این کار را بکنند و دارند می‌کنند.

زن را ضایع می‌کنند. یعنی آنچنان رسم و عرف و عادت لایتخلف شده که کسانی جرئت نمی‌کنند برخلاف آن رفتار کنند. در یک مجلس رسمی، یک مرد باید با لباس رسمی بیاید؛ پاپیون بزند، یقه‌اش بسته باشد، آستینش هم تا سر مچ باشد؛ نه اجازه دارد شلوارک بپوشد، نه اجازه دارد تیشرت بپوشد، اما یک خانم در همان جلسه رسمی، حتماً باید بخش‌های مهمی از بدنش عریان باشد؛ اگر پوشیده کامل بیاید، محل اشکال است؛ اگر بدون جذابیت‌ها بیاید، محل اشکال است؛ اگر آرایش نکرده بیاید، محل اشکال است! این شده عرف. افتخار هم می‌کنند. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴

آنان علناً با حجاب مخالفت می‌کنند

به نظر من بزرگ‌ترین ضربه، بزرگ‌ترین اهانت، بزرگ‌ترین حق‌کشی که در زمینه مسئله زن انجام گرفته، همین است. در محیط اجتماعی، فرهنگی شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرف مورد انتفاع، برای استفاده یک طرف ذینفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربی وجود دارد. دیگران هم از آن‌ها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده. اگر کسی خلاف این را بگوید، علیه او جنجال می‌کنند. فرض کنیم اگر در یک جامعه‌ای مسئله آرایش زنان و تبرج زنان در محیط‌های عمومی محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطه مقابل آن انجام بگیرد - یعنی در یک جامعه‌ای عریانی زنان مطرح شود - هیچ سر و صدایی در دنیا بلند نمی‌شود. اما وقتی پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاه‌های مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند می‌کنند، جنجال می‌کنند؛ این نشان‌دهنده این است که یک فرهنگی، یک سیاستی و یک راهبردی وجود دارد که سال‌های متمادی است دنبال می‌شود و پایه‌اش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانت‌آمیز را برای زن تثبیت کنند و متأسفانه کردند؛ لذا شما می‌بینید در غرب با حجاب تدریجاً به صورت علنی دارد مخالفت می‌شود.

عنوانی که برای این مخالفت ذکر می‌کنند، این است که می‌گویند حجاب نماد یک حرکت مذهبی است؛ ما نمی‌خواهیم در جوامع ما - که جوامع لاییک هستند - نمادهای مذهبی مطرح شوند. به نظر من این دروغ است، بحث مذهب و غیر مذهب نیست، بحث این است که سیاست راهبردی اساسی بنیانی غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتی اگر چنانچه حجاب ناشی از یک انگیزه و ایمان دینی هم نباشد، با آن مخالفت می‌کنند؛ مشکل اساسی این است. ۱۳۹۰/۳/۱

این تجلیل زن نیست، این تحقیر زن است

دنیای فاسد غرب خواستند به زور زن و شخصیت زن را در روش‌های غلط و انحرافی که همراه با تحقیر جنس زن است، به زور به ذهن دنیا فرو کنند. زن برای اینکه شخصیت خودش را نشان بدهد، باید برای مردان چشم‌نواز باشد. این شد شخصیت برای یک زن؟! باید حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوه‌گری کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟ این غرب مست دیوانه از همه جا بی‌خبر، تحت تأثیر دست‌های صهیونیستی، این را به عنوان تجلیل از زن عَلم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها و هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست، این تجلیل زن نیست، این تحقیر زن است.

عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند. این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد، آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زن‌هاست؛ این آمیزه ظریف لطافت و بُرندگی، مخصوص زن‌هاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است؛ لذا در قرآن به عنوان نمونه ایمان - نه نمونه ایمان زنان، نمونه ایمان همه بشر؛ زن و مرد - دو زن را مثال می‌زند: «و ضرب اللَّه مثلاً للّذین امنوا امرأت فرعون» و «مریم ابنت عمران»؛ یکی زن فرعون است، دومی هم حضرت مریم است. این‌ها اشاره‌ها و نشانه‌هایی است که منطق اسلام را نشان می‌دهد. ۱۳۸۹/۲/۱

ما در مسئله زن از دنیا طلبکاریم

در مسئله زن از دنیا طلبکاریم؛ ما مدعی دنیاییم. حالا مؤسسات وابسته به سازمان ملل یا غیر آن‌ها یا فلان مجموعه روزنامه‌نگار بیایند به اسم حقوق بشر، موضوع حجاب و بعضی از این قبیل چیزها را زیر سؤال بکشند و اظهار طلبکاری کنند، این واقعیت قضیه را عوض نمی‌کند. ما از دنیا طلبکاریم. دنیا که عرض می‌کنم، یعنی دنیای غرب. ما هستیم که به دنیا خطاب می‌کنیم و می‌گوییم: شما به بشریت عموماً و به زن خصوصاً خیانت کرده‌اید؛ با کشاندن زن و مرد به وادی ابتلائات جنسی و برافروختن و دامن زدن به آتش زیاده‌روی‌های جنسی بی‌قانون و بی‌نظم در جامعه، با آوردن زن به شکل متبرج به وسط میدان. معلوم است که زن، آن بخش زیبای آفرینش بشر است.

این بخش زیبا به طور طبیعی با اندکی در پرده بودن همراه است؛ این خاصیت این بخش زیبا و لطیف وجود انسانی است. این پرده را دریدن و آنچه را که باید با نظم و قانون پیگیری شود - آن نیاز غریزی انسانی، چه در زن و چه در مرد - بی‌قانون و بی‌نظم در جامعه رواج دادن، بزرگ‌ترین خیانتی است که در درجه اول به زن و در درجه بعد به همه بشریت - زن و مرد - انجام گرفته؛ این کار را سیاست‌های غربی کرده‌اند. البته اولین ضرر و بزرگ‌ترین ضرر را هم خودشان برده‌اند. الان مسئله همجنس‌گرایی در دنیای غرب یکی از ابتلائات است. البته به رو نمی‌آورند، اما حقیقت قضیه این است که امروز برای اندیشمندان و آن‌ها یکی از دردهای بزرگ و غیرقابل علاج شده است؛ چاره‌ای هم ندارند.

آنطور حرکت کردن، آنطور ادبیات پرده‌درانه و عریان در زمینه مسائل جنسی و ارتباط زن و مردم را به میان آوردن، آنطور جنس زن را - یعنی همان بخش زیبا و لطیف و مستور و در پرده وجود بشر را - برای شغل، برای تبلیغات، برای کار، به میدان کشاندن، از لبخند او، از زیبایی‌های او، از جسم او، از چهره او برای ترویج فلان جنس بی‌ارزش و پست، برای به دست آوردن پول استفاده کردن، این چیزها را هم دنبال خودش دارد، طبیعی است. این کارها را دنیای غرب کرده، این کارها را سیاست‌های غربی کرده‌اند؛ مربوط به ادیان هم نیست، مربوط به مسیحیت و یهودیت هم نیست؛ مربوط به سیاست‌های جدیدی است که از حدود ۱۵۰ سال پیش - حالا دقیق نمی‌توانم عرض کنم - در دنیا رایج شده است. ۱۳۸۶/۴/۱۳

منبع: جوان آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.