تحولات لبنان و فلسطین

۱۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۱
کد خبر: 801549

گویا همه ما متوجه شده‌ایم دیگر نمی‌توانیم کشور را با فروش نفت اداره کنیم. چرا امروز دولت چاره‌ای ندارد جز اینکه قیمت‌ها را آزاد کند؟ چون دیگر ما نمی‌توانیم بیش از این با اقتصاد «نفت بفروش و نان کن» جلو برویم، بنابراین اگر روزی توجه به اقتصاد دانش‌بنیان امری حاشیه‌ای و تزئینی بود، امروز به یک ضرورت بنیادین و گریزناپذیر تبدیل شده است. فضای نمایشگاه «اینوتکس ۲۰۲۲» مثل رحم زایشگر، این سلول‌های نوآوری و ارائه خدمت مبتنی بر فناوری را در خود جا داده است تا شاید روزی آن مولود نجات‌دهنده از دل این جوشش‌ها و جنبش‌ها متولد شود

قدم زدن در رحم زایشگر اقتصاد دانش‌بنیان

به گزارش قدس آنلاین، در فضای نمایشگاه اینوتکس ۲۰۲۲ در پارک فناوری پردیس قدم می‌زنم. هوای دم‌کرده و گرم فضاهای پوشانده شده با چادرها و داربست‌ها جمعیت را از تب و تاب نینداخته است. جوان‌ها و چهره‌های میانسال از استارتاپ‌ها تا شرکت‌های جاافتاده‌تر دانش‌بنیان با بازدیدکنندگان گرم گرفته‌اند. گویا همه ما متوجه شده‌ایم دیگر نمی‌توانیم کشور را با فروش نفت اداره کنیم.

چرا امروز دولت چاره‌ای ندارد جز اینکه قیمت‌ها را آزاد کند؟ چون دیگر ما نمی‌توانیم بیش از این با اقتصاد «نفت بفروش و نان کن» جلو برویم، بنابراین اگر روزی توجه به اقتصاد دانش‌بنیان امری حاشیه‌ای و تزئینی بود، امروز به یک ضرورت بنیادین و گریزناپذیر تبدیل شده است. فضای نمایشگاه مثل رحم زایشگر، این سلول‌های نوآوری و ارائه خدمت مبتنی بر فناوری را در خود جا داده است تا شاید روزی آن مولود نجات‌دهنده از دل این جوشش‌ها و جنبش‌ها متولد شود

روبه‌روی غرفه‌ای ایستاده‌ام که با فناوری هوش مصنوعی در تحلیل داده‌هایی که جمع‌آوری می‌کند به سازمان‌ها و شرکت‌هایی که نیاز به داده‌های خاص دارند، اطلاعات تحلیلی و طبقه‌بندی‌شده می‌فروشد، این یعنی پول درآوردن از داده‌ها و اطلاعات.

مسئول غرفه می‌گوید: شرکت ما از سال ۸۹ کار خود را در حوزه رصد و پالایش فضای مجازی شروع کرده است. ما داده‌ها و محتوای تولیدی کاربران را که به صورت آزاد در فضای مجازی است- چه در سوشیال مدیاها مثل توئیتر، تلگرام و اینستاگرام و چه داده‌هایی که در خبرگزاری‌های آنلاین و وب‌سایت‌های خبری و اطلاع‌رسانی وجود دارد- جمع‌آوری و به وسیله هوش مصنوعی، پردازش و تحلیل می‌کنیم و در اختیار شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف قرار می‌دهیم. این شرکت‌ها و سازمان‌ها در حوزه روابط عمومی، مارکتینگ و بازاریابی و آرانددی- تحقیق و توسعه- از این داده‌ها استفاده می‌کنند تا رفتار مشتری‌ها را بهتر بدانند و بهتر بتوانند به آن‌ها خدمت ارائه کنند.

مثال می‌زنید؟

برای یکی از شرکت‌های بزرگ در حوزه تاکسی‌های آنلاین، مشکلی در فضای مجازی پیش آمده بود. آن شرکت اول از همه می‌خواست ببیند این مشکل از کجا ریشه می‌گیرد و اتفاقی که برایش افتاده، بر اساس کنش کدام کاربر بوده است تا بتواند سریع آن عکس‌العمل مناسب را انجام بدهد و نیازهای آن کاربر را رفع کند. همین طور می‌خواست ببیند این اتفاقی که برایش افتاده چه تأثیری بر تصویر برندش در فضای مجازی داشته است و کاربران چه چیزهایی درباره این برند بعد از آن رویداد می‌گویند تا اگر مشکل جدی است، سریع این مسئله را مرتفع و اعتماد کاربرانش را دوباره جلب کند.

ما این کار را با سرویس اینفومی‌مان که ارائه گزارش‌های تحلیلی است، انجام دادیم. در بحث گزارش‌های تحلیلی‌مان علاوه بر اینکه سامانه و هوش مصنوعی ما، کار نورمالایز کردن داده‌ها را انجام می‌دهد، یک نیروی متخصص هم گزارش تحلیلی عمیق و دقیق در اختیارشان قرار می‌دهد تا مدیران آن شرکت‌ها بتوانند تصویر بهتر و دقیق‌تری از وضع موجود مجموعه خودشان داشته باشند.

به عنوان یک شرکت دانش‌بنیان که توانسته‌اید «دنیای دیتا» را با «هوش مصنوعی» پیوند بزنید، چه چالش‌هایی سر راه‌تان دارید؟

اول اینکه مردم عادی و مسئولان، آگاهی مختصری درباره ارزش دیتا دارند، حتی صاحبان شرکت‌ها عموماً نمی‌دانند دیتا چقدر ارزش دارد، چقدر به دردشان می‌خورد و کسب و کارها و شرکت‌های دانش‌بنیان می‌توانند از این اطلاعات استفاده کنند، به ویژه شرکت‌هایی که می‌خواهند تازه کسب و کارشان را شروع کنند و وارد بازار شوند، به خاطر اهمیت ندادن به داده‌ها، ناگهان متوجه می‌شوند بازار به آن‌ها ضربه زده است.

چون بازار را نشناخته‌اند.

دقیقاً! برندی را در نظر بگیرید که در حوزه لبنیات فعالیت می‌کند. من اگر بخواهم شرکت لبنیات جدید بزنم، نیاز دارم رقبای خود را بشناسم و بدانم چه کار می‌کنند، بنابراین دیتایی که کاربران به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه در فضای مجازی تولید می‌کنند، خیلی به درد کسب و کارها می‌خورد، اما متأسفانه صاحبان کسب و کارها ارزش این دیتاها را نمی‌دانند. یکی از چالش‌های ما معرفی و جا انداختن این موضوع است که دیتا ارزش دارد. در واقع چالش اصلی ما ایجاد نیاز کردن برای شرکت‌هاست. گرفتاری دیگر ما از سمت سازمان‌های دولتی است و فشارهایی که از آن سمت ممکن است به سمت ما بیاید.

چه فشارهایی؟

حوزه کسب و کار ما تحلیل و پایش داده‌هاست. ما با داده سر و کار داریم و اگر این داده منتشر شود، ممکن است مولد نگرانی در اذهان عمومی باشد و افکارسنجی‌ها را تغییر دهد. من اگر به شما بگویم مردم درباره فلان شرکت بیمه خیلی صحبت می‌کنند، شما چه برداشتی می‌کنید؟ می‌گویید پس بیمه فلان محبوب است که مردم درباره‌اش صحبت می‌کنند، بنابراین سمت بیمه‌ای می‌روید که مردم تعامل بیشتری با آن دارند و بیشتر تجربه‌اش کرده‌اند، پس منتشر کردن یکسری محتویات باعث می‌شود جایگاه برخی شرکت‌ها و برندها در خطر قرار بگیرد. طبیعی است وقتی آشکار شود مردم درباره فلان بیمه بد می‌گویند، آن شرکت دچار ریزش اعتبار و سرمایه می‌شود.

پس صحبت از نوعی مرجعیت است که امکان سوءاستفاده هم دارد.

بله، من در کسب و کار آن‌ها تأثیرگذارم، بنابراین باید با مردم، دولت، شرکت‌ها و کاربران شفاف باشم و واقعیت‌ها را بگویم.

وقتی شرکت با داده‌های درست جلو برود، از اتلاف هزینه‌ها می‌کاهد. این سال‌ها چقدر شرکت‌ها در این باره توجیه شده‌اند؟

وضعیت نسبت به یک دهه پیش قدری بهتر شده است و برخی شرکت‌ها به این سمت رفته‌اند که اطلاعات برای آن‌ها باارزش است، با این حال هنوز هم رویکرد در بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌ها علیه ارزش داده و اطلاعات است.

مثال می‌زنید؟

مثلاً ما با روابط عمومی فلان سازمان مذاکره می‌کنیم. آن سازمان می‌گوید کارایی این سامانه برای من چیست. طوری کهنه بین بار آمده‌اند که در برابر تکنولوژی گارد دارند.

امیرحسین جباری، مدیر مارکتینگ یک هلدینگ دانش‌بنیان است که بالای ۱۵ سال سابقه در حوزه اکوسیستم فناوری اطلاعات دارد. آن‌ها شرکت دیگری هم دارند که در حوزه هاستینگ، دامینگ و سرویس‌های مبتنی بر اینترنت کار می‌کند. این هلدینگ، نسل جدیدتری از سرویس‌های فناوری اطلاعات را در حوزه ابری ارائه می‌کند؛ سرویس‌هایی در حوزه سی‌دی‌ان و اس‌تورچ که احتیاج به فضای پردازش بالا و پردازشگر قدرتمند برای Run کردن پروژه‌ها را مرتفع می‌کند.

این سرویس‌ها بیشتر برای چه نهادهایی ارائه می‌شود؟

هر کسی که بخواهد از تکنولوژی روز پردازش استفاده کند، ما می‌توانیم به او سرویس بدهیم. حالا این کاربر می‌تواند دانشجو باشد که در دانشگاه پروژه‌ای انجام می‌دهد، مثلاً فرض کنید در حوزه ای‌اوتی یا حوزه روباتیک کار می‌کند، کما اینکه ما چندی پیش در نمایشگاه رباتیک دانشگاه آزاد شرکت کردیم. ما با دپارتمان‌های مختلف دانشگاه‌ها کار می‌کنیم، از مهندسی پزشکی تا دانشگاه فناوری اطلاعات یا حوزه آی‌تی یا حوزه OPEN SOURSE PROGRAMING، در هر حال هر حوزه‌ای که بخواهد از پردازش در پروژه‌اش استفاده کند، ما می‌توانیم کمکش کنیم، البته دوستانی هم هستند چه در دانشگاه‌ها و چه خارج از محیط‌های آکادمیک که در حوزه‌های استارتاپی کار می‌کنند.

ما با آن‌ها هم تا جایی که بتوانیم همراهی و سرویس‌های‌مان را ارائه می‌کنیم، مثلاً سرویس سی‌دی‌ان ما یک سرویس مجانی است که در اختیار کاربران قرار می‌دهیم. سرویس سی‌دی‌ان ما سرویسی است که دسترسی‌ها را به وب‌سایت یا اپلیکیشنی که شما دارید تسهیل می‌کند و سرعت دسترسی‌ها را افزایش می‌دهد. شما می‌دانید برای دسترسی به وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها یک زمان

تأخیری - DELAY - وجود دارد، سرویس سی‌دی‌ان با قرار گرفتن در نقاط مختلف که ما در دیتاسنترها داریم، کمک می‌کند دسترسی به این وب‌سایت‌ها یا اپلیکیشن‌ها سرعت پیدا کند. در حوزه جی‌پی‌او که به پردازش‌های فوق‌العاده سنگین و سخت‌افزارهای بسیار گران نیاز دارد، می‌توانیم خدمات ارائه کنیم. مثل این می‌ماند که شما یک پردازشگر بسیار قوی در اختیار داشته باشید، بدون اینکه بخواهید هزینه‌ای بابت آن سخت‌افزار پرداخت کنید، چون خرید این سخت‌افزارها بسیار گران است و تعمیر و نگهداری- maintenance - آن بسیار زمانبر، حرفه‌ای و سخت است. تصور کنید برنامه‌نویسی که می‌خواهد به یک محیط برنامه‌نویسی دسترسی داشته باشد و ما داریم به او کتابخانه ارائه می‌کنیم که کار او را تسهیل کند. زیرساخت ابری ما در کار پردازش هم به او کمک می‌کند تا بتواند برنامه‌ای را که نوشته است پردازش کند.

امروز چه فرصت‌هایی را در اختیار مشتری‌های‌تان قرار می‌دهید؟

تمام کسانی که احتیاج به پردازش داده دارند، می‌توانند از نسل جدید سرویس پردازش گرافیکی بر بستر ابر استفاده کنند.

و امکان متصل شدن به مشتری جهانی؟

ما می‌توانیم مشتری جهانی هم داشته باشیم، اما اول از همه باید بتوانیم در بازار داخلی، قابلیت‌های‌مان را تمرین و اثبات کنیم. حسن و ویژگی خوب ما این است که سرویس ما حالت بومی دارد و وابستگی‌ای به لحاظ ارائه سرویس به بیرون نداریم. سرویس‌های ما در حالی ارائه می‌شود که دیتاسنترهای ما اینجاست و کانسپت ابر به این صورت است که ما به صورت لوکال، سرویس را Run و در بستر اینترنت ارائه می‌کنیم.

و بزرگ‌ترین چالش؟

چالشی که در حال حاضر برای همه از جمله ما موضوعیت دارد، کیفیت دسترسی و سرعت اینترنت است. سرعت اینترنت- مخصوصاً با این بحث‌هایی که در حوزه صیانت شده- هرچه پایین‌تر بیاید، برای همه دوستانی که در حوزه اکوسیستم فناوری اطلاعات هستند، خطر بزرگی خواهد بود. ما با پشتوانه بالای ۳۰۰ نفر نیروی متخصص داخلی و جوان، سرویس‌های سطح جهانی، یعنی کلاس اینترنشنال و جهانی را ارائه می‌کنیم و تیم فنی داخلی از این سرویس پشتیبانی می‌کند، پس خدمات پس از فروش داخلی است و ما نیازی به شرکت‌های خارجی نداریم، چون شرکت‌هایی مثل گوگل ممکن است سرویس‌های خود را به کاربران محدود کنند، همچنان که در سال‌های پیش با شکل‌گیری تحریم‌ها این رویداد را از نزدیک لمس کرده‌ایم، اما این محدودیت درباره شرکت‌های داخلی منتفی است، اما بحران سرعت اینترنت برای ما بسیار جدی است.

از فضای کسب و کار راضی هستید؟

ما با وجود تمام مشکلات تحریم، فرصت‌های مبتنی بر فناوری را برای کشور ایجاد کرده‌ایم، اما به هر صورت واقعیت ماجرا این است که تحت تأثیر افزایش قیمت‌ها قرار خواهیم گرفت و از طرفی مشکل کندی در ارائه اینترنت، خدمات ما را تحت‌الشعاع قرار خواهیم داد. در واقع ما سرویسی ارائه می‌کنیم که مشتری داخلی ما از سرویس‌های مشابه شرکت‌هایی مثل مایکروسافت یا گوگل بی‌نیاز باشد، به شرط اینکه تیم دیگری از نهادهای دولتی، مسیر این پیشرفت را برای ما هموار کند، مثل این می‌ماند شما بهترین و کیفی‌ترین خودرو را داشته باشید، اما راه ساخته نشده باشد، این اهمیت و جایگاه زیرساخت‌ها را نشان می‌دهد.

غرفه کوچک یک شرکت دانش‌بنیان در حوزه تولید موتورهای الکتریکی توجهم را به خود جلب می‌کند. سر مسئول غرفه شلوغ است، این یعنی بیشتر از دوسه دقیقه نمی‌توان با او همکلام شد. سؤال کوتاهی از او می‌پرسم، با اینکه زمان اندک است، اما مرد جوان به یکی‌دو نکته خیلی حیاتی اشاره می‌کند.

کار شرکت ما فعالیت در زمینه قوای الکتریکی است. تولید قوای محرکه که برای خودروها و موتورهای الکتریکی استفاده می‌شود. یک بخشی از کارمان مربوط می‌شود به موتورهای مگنت‌دایم که می‌توانند جایگزین موتورهای صنعتی شوند. با توجه به مشکل مصرف انرژی که کشورمان با آن درگیر است، بخش زیادی از موتورها را می‌توان با موتورهای الکتریکی جایگزین کرد که به لحاظ مصرف انرژی بسیار بهینه‌تر است. از طرفی بحث آلودگی هوا را به یاد بیاورید، نیازی به اثبات نیست که موتورسیکلت‌های بنزینی آلودگی بسیار بالایی دارند و حجم قابل توجهی از آلودگی تهران برمی‌گردد به موتورهای بنزینی. ما در حوزه مسائل فنی چالش عمده‌ای نداریم و حتی بخشی از موتورهای برقی ما پلاک و وارد بازار شده است، اما مشکلات ورود به بازار سر جای خود قرار دارد.

چرا؟

چون سیاست‌های بالادستی از بازار شرکت‌هایی مثل ما حمایت نمی‌کند.

مثال می‌زنید؟

وقتی بنزین، لیتری هزارو ۵۰۰ تومان و از آب ارزان‌تر است و خیلی راحت می‌توانید بنزین بسوزانید و هوا را آلوده کنید، برای آن یوزر یا کاربر نهایی چه توجیه اقتصادی وجود دارد که در صرفه میان قیمت بنزین و برق بیاید سراغ موتورسیکلت برقی و نسبت به موتورسیکلت بنزینی هزینه بیشتری بکند.

در واقع سرکوب قیمت‌ها در یک اقتصاد دستوری عملاً به ضرر یک شرکت دانش‌بنیان است؟

بله، اگر از طرف دولت حمایتی وجود داشته باشد، موتورهای برقی می‌تواند وارد بازار شود. کافی است دولت تسهیلات خود را از یارانه سوخت به یارانه خرید موتورهای الکتریکی منتقل کند و به مصرف‌کننده وام بدهد تا قدرت خرید این تجهیزات را داشته باشد، در آن صورت بازار شرکت‌های دانش‌بنیان می‌تواند تکان اساسی بخورد.

از کشاورزیان، مسئول غرفه صندوقی مرتبط با فناوری‌های نوین درباره هویت صندوق می‌پرسم. او می‌گوید: اساسنامه صندوق‌های پژوهش فناوری، مصوبه هیئت وزیران است. همه این صندوق‌ها مؤسسه عمومی بودند، اما مدتی است با ابلاغیه جدید و اصلاح اساسنامه خصوصی شده‌اند و ابلاغ جدید است.

نسبتی که صندوق توسعه فناوری‌های نوین با اقتصاد بنیان و شرکت‌های دانش‌بنیان برقرار می‌کند، چیست؟

به اندازه یک گپ نمایشگاهی بگویم ما در اکوسیستم دانش‌بنیان و فناور، به عنوان یک صندوق پژوهش فناوری به شرکت‌های دانش‌بنیان و فناور خدمات ارائه می‌کنیم. خب در این اکوسیستم از معاونت علمی فناوری تا صندوق نوآوری و شکوفایی و پارک‌های علمی و فناوری حضور دارند از جمله همین پارک فناوری پردیس و البته صندوق‌های پژوهش فناوری. ما در این اکوسیستم، لایه‌های متعددی داریم که نقش‌شان باید به درستی دیده و شناخته شود. خب ما در صندوق خودمان بعد از ۱۵ سال فعالیت هنوز هم که هنوز است در حال کشف ابعاد و ظرفیت‌هایی هستیم که می‌شود در یک اکوسیستم فعال کرد.

یعنی این طور نیست که همه ظرفیت‌ها شناسایی شده باشد.

بله، شاید اقتضای این اکوسیستم جدید است. فضای کشور را مرور کنیم. ما الان می‌خواهیم نیازهای اساسی کشور را با خدماتی که شرکت‌های دانش‌بنیان ارائه می‌کنند، حل کنیم. خب این کار سختی است. من اصلاً به دانش‌بنیان گره نمی‌زنم. مگر کل نیازهای اساسی کشور در نقشه جامع معلوم شده است که چطور تأمین می‌شود؟ مگر اینکه تحریمی پیش بیاید که ما متوجه شویم فلان منطقه فلان منبع وجود دارد، یعنی اساساً حتی اگر داستان دانش‌بنیان را وارد این بازی‌ها نکنیم، اصل نقشه جامع که نیازهای اساسی کشور چیست و چطور باید تأمین شود، کدام اولویت دارد یا اولویت اول است، هنوز شفاف نشده یا دست‌کم به دست ما نرسیده است.

مثل این است که در یک اتاق تاریک قدم می‌زنیم.

موضوع این است که به ما یعنی فعالان اکوسیستم دانش‌بنیان گفته می‌شود به کمک کشور بیایید؛ اما معلوم و مشخص نیست، چطور و از کجا باید شروع کرد. از طرفی شناخت و احاطه بر اینکه اولویت کجاست و به کدام موضوع بهای بیشتری باید داده شود، کاری سخت و پیچیده است.

ممکن است کسی بگوید نیاز اساسی کشور معلوم است: مسکن، شغل و تولید.

اما کلی‌گویی نمی‌تواند این فضا را روشن کند. به خاطر این است که ما می‌گوییم باید شاخص‌سازی شود، چون ظرفیت‌های ما محدود است، بنابراین باید در این حوزه ریل‌گذاری اتفاق بیفتد و ریل‌گذاری هم وظیفه دولت‌هاست. اما الان ریل‌گذاری و رگوله کردن را گردن شرکت‌های دانش‌بنیان می‌اندازند، در حالی که این کار بسیار سخت است.

۱۵ سال است در حال کشف اکوسیستم هستید. اگر بخواهید به دو سه نکته مهم اشاره کنید، آن‌ها چه خواهد بود.

وقتی می‌گویم در حال کشف هستیم، یعنی برای ما جدید است؛ اما چرا جدید؟ اگر بخواهیم قوانین کشور را در رابطه با کسب و کار نام ببریم، شاید سه چهار قانون مشهور و بزرگ باشد، مثلاً می‌گوییم ما یک قانون مالیاتی داریم، قانون تجارت، قانون کار و قوانین بیمه‌ای داریم، اما وقتی وارد فضای عملیاتی و کاری می‌شویم، می‌بینیم قوانین بسیار بیشتر از اینهاست.

اینطور بگویم ما تناسب خودمان را با قانون تجارت، قانون بیمه یا قانون مالیات پیدا و فکر می‌کنیم کار حل شد، اما وقتی با دستگاه اجرایی مواجه می‌شویم، می‌بینیم نه! آنجا دارد اتفاقات دیگری می‌افتد، اما اینکه می‌گویم کشف، یعنی این زیرساخت‌ها را باید پیدا کنیم و حالا که زیرساخت‌ها را پیدا کرده‌ایم، باید متناسب‌سازی کنیم، مثلاً قانون جهش تولید که در مجلس است، قانون خوبی است، اما توجه کنید ما سال پانزدهم و بیستم فعالیت هستیم که تازه سر و کله این قانون پیدا می‌شود.

مهم‌ترین گره یا چالش‌هایی که سر راه وجود دارد.

پاسخ دقیق و مستند به این سؤال، نیاز به کار تحقیقی دارد، اما آنچه تجربه زیستی و ذهنیت من در این باره می‌گوید قوانینی است که شرکت نوپای دانش‌بنیان باید نسبت خود را با آن پیدا کند و این البته کار سختی است. موضوع دیگر ارتقای دانش مدیریت در شرکت‌های دانش‌بنیان است. می‌دانید که عمده شرکت‌های دانش‌بنیان نخبه‌پرور هستند و شرکت بر پایه یک نخبه و یک ایده شروع به کار می‌کند. از این زاویه مشکلی که ما در کشور داریم این است که ما قدری نخبه‌زده هستیم.

منظورتان از نخبه‌زده چیست؟

وظیفه همه ما در کشور این است که از نخبه‌های کشورمان استفاده کنیم، چون کشور بدون حضور نخبه‌ها رشد نمی‌کند، ولی اگر نگاه‌مان این باشد که اگر فردی نخبه شد، پس حتماً مدیر خوبی است، این یک اشتباه بسیار بزرگ راهبردی است. کاری که ما در شرکت‌های دانش‌بنیان می‌کنیم این است که همه نخبه‌های ما دارند مدیر می‌شوند، اما این یک اشتباه است. ما در مدیریت دانش و تجربه داریم که اکتسابی است. یک نخبه ریاضیات که تاج سر همه ماست، لزوماً مدیر خوبی نیست.

پس‌ ای بسا نخبه، تصویر درستی از خودش ندارد.

بله در فقدان نگاه واقع‌بینانه چه بسا نخبه‌های ما درگیر توقعات غیرواقع‌بینانه می‌شوند. ما این چالش را داریم. نتیجتاً مدیریت شرکت‌ها را به دست نخبه‌ها می‌سپاریم و این آغاز زنجیره شکست‌هاست، در حالی که نخبه‌های ما از حیث تولید دانش، کار علمی محتوایی و حتی سهامداری- نخبه‌های ما باید از فواید مادی شرکت‌ها بهره‌مند شوند- می‌توانند عملکرد قابل دفاعی داشته باشند، اما نه لزوماً در مدیریت.

منبع: جوان آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.