این اتفاق برای کشوری که سالها جزو رتبههای سوم یا چهارم صادرات نفت در اوپک بوده، تلخ است اما واقعیت این است که سعی شده بازار جهانی نفت با فروش حداقلی ایران تطبیق داده شود. اگرچه تورم جهانی حاصل از پایان کرونا در جهان و جنگ روسیه با اوکراین و صعود قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار و ناتوانی برخی کشورها از افزایش تولید نفت به میزانی که بتواند قیمت را کاهش دهد، موجب شده است تا اتفاقا بازار در این برهه خاص به نفت ایران نیاز داشته باشد، واقعیتی که حتی رئیسجمهور فرانسه نیز به آن اذعان کرده است، با این حال با گذر از این دوران و در یک افق بلندمدت و در تقابل سیاسی آمریکا با ایران به بهانه موضوع هسته ای، نفت ایران متغیری است که اهمیت آن تا حد زیادی کمرنگ شده است از این جهت میتوان بازار جهانی نفت را با فروش حداقلی نفت ایران نیز سامان داد. به این ترتیب بحث بر سر این است که در یک افق چند ساله، اقتصاد ایران چه گزینههای مهم دیگری را میتواند جایگزین نقش از دست رفته خود در بازار جهانی نفت کند.
مهمترین راهبرد سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که بیش از ۸ سال از ابلاغ آن میگذرد، کاهش وابستگی و آسیب پذیری اقتصاد کشور از فشارها و متغیرهای بیرونی بود که بر این اساس، کاهش وابستگی به نفت مهمترین محور این سیاستها قرار گرفت. بحث این است که کدام موتورهای محرک را میتوان جایگزین نفت کرد. موتورهایی که هم ارزآور باشد، هم کمتر در دام تحریم بیفتد و هم طیفی از فعالیتهای اقتصادی را در ادامه خود به راهاندازد. بسیاری معتقدند گاز میتواند یکی از این محورها باشد. به ویژه این که تجربه تحریمها نشان داد که صادرات گاز ایران به ترکیه و عراق قابل تحریم شدن نیست. همچنین ایفای نقش در زمینه سوآپ گاز و اتصال نیازهای گازی کشورهای منطقه به تبادل از مسیر ایران نیز برگ برنده دیگری است که باید در نظر گرفت.
همچنین صادرات فراوردههای نفتی نیز دیگر محور جایگزین نفت است. فراوردههای نفتی به دلیل امکان فروش به شکل خرد و با تسویه در مرزها، از فشار تحریمها کمتر تاثیر میپذیرد و همچنین با وابسته کردن کشورهای منطقه به خرید فراورده از ایران امکان وابستگی این کشورها به ایران و تحریم نشدن از این مسیر را نیز ایجاد میکند.
نکته مهم در زمینه صادرات بیشتر گاز و فراوردههای نفتی، مصرف بالای داخلی است که باید برای آن فکر جدی کرد. سرمایه گذاری بیشتر در کاهش مصرف سوخت خودروها و اصلاح موتورخانهها و صرفه جویی بیشتر در مصرف گاز، کلید مهم حرکت به سمت درآمدزایی بیشتر از محل صادرات این دو قلم است.
علاوه بر این موارد، ایفای نقش مهمتر ایران در کریدورهای بینالمللی موضوع دیگری است که باید مدنظر قرار گیرد. با گذشت سالها و شکل گیری جنگهای تجاری در سطح جهان و رقابتهای تجاری در سطح مناطق مختلف جهان، کریدورهای تجاری، رونق روزافزونی گرفته است. برنامه بلندپروازانه چین با عنوان «یک کمربند - یک راه» برای احداث خطوط ریلی و جادهای در مسیر چین به اروپا و اقدام متقابل کشورهای گروه ۷ در ایجاد برنامهای متناظر با اقدام چین و در رقابت با آن را باید در همین زمینه دانست. علاوه بر این مزیت خاص منطقهای ایران که میتواند ضمن کمک به تکمیل یکی از مسیرهای اصلی پروژه «یک کمربند - یک راه» چین، در تکمیل کریدور شمال - جنوب و اتصال سریعتر و ارزانتر روسیه و شمال اروپا به هند و آسیای جنوب شرقی نیز نقش ایفا کند، نشان میدهد که جایگاه ایران در این عرصه چه مقدار مهم است. به ویژه این که زیرساختهای اصلی هم در این دو مسیر تا حد بسیار زیادی تکمیل است و به عنوان مثال در تکمیل کریدور شمال - جنوب، اتمام ۳ مسیر ریلی مهم چابهار - زاهدان، گرمسار - اینچه برون و رشت - آستارا که هر سه تاحد زیادی کار اجرایی آن جلو رفته است، میتواند جایگاه ایران را به عنوان محور ترانزیتی منطقه تقویت کند و به گونهای اقتصاد بسیاری از کشورهای منطقه و حتی جهان را وابسته به ایران کند که هزینههای تحریم اقتصاد ایران برای تحریم کنندگان افزایش یابد.
در نهایت اگرچه مواردی دیگر نظیر افزایش صادرات پتروشیمی یا اتکا به درآمد گردشگری را نیز میتوان به این فهرست اضافه کرد اما در نهایت، توجه به این مسئله ضروری است که فارغ از نقش ایران در بازار جهانی نفت و تلاش برای احیای آن و لزوم رسیدن به توافقی متوازن که بتواند صادرات حداکثری نفت ایران را تضمین کند، در بلند مدت بدون هیچ تردیدی باید به سراغ تقویت گزینههای دیگر رفت و اقتصاد ایران را از محاصره تحریم با محوریت تحریم نفت خارج کرد و اقتصاد متنوع و با مزیتهای جدی منطقهای ساخت که تحریم آن به دلیل فشار سنگین به متحدان و همسایگان امکان پذیر نباشد یا هزینههای بالایی را برای دیگر کشورها به دنبال داشته باشد.
منبع: خراسان
نظر شما