حرکت انقلاب اسلامی برآمده از اندیشه امامت و امتداد ولایت موجب شکلگیری بیداری اسلامی در جوامع مسلمان شد و امیدهای فراوانی را برای احیای حق و عدالت در جهان امروز برانگیخت. اندیشه و عمل امام خمینی(ره) آنچنان از شرق آسیا تا شمال آفریقا مورد توجه قرار گرفت که موجب پیوستن جوانان زیادی از فعالان کشورهای اسلامی به این نهضت شد. جنبشی که بنمایه آن، تحقق امامت و ولایت انسان کامل برای بسط هدایت و عدالت در دنیای معاصر بود. در آستانه عید غدیر با آقای محمد الرصافی، پژوهشگر برجسته تونسی و نویسنده و تحلیلگر در روزنامههای عربی که سالها پیش با مطالعه آثار امامت، التزام به مکتب اهل بیت(ع) را برگزیده است گفتوگو کردهایم.
با تشکر و تبریک اعیاد قربان و غدیر لطفاً در ابتدا درباره سوابق فرهنگی و اجتماعی خود توضیحاتی را برای مخاطبان ما بیان فرمایید.
من محمد الرصافی اهل تونس در ابتدا تا پیش از سال ۱۹۸۰ عضو حزب اسلامی الاتجاه بودم که بعدها به حزب النهضة تغییر نام یافت و ریاست آن را راشد الغنوشی برعهده داشت. به لطف خدا با شناختن مسیر و معارف اهل بیت(ع) از آن حزب جدا شدم و بهصورت مستقل به فعالیت پرداختم.
تغییر مسیر من با کتابهای شهید مطهری آغاز شد. من از سال ۱۹۸۰ با شدت و علاقه فراوان تحولات انقلاب اسلامی در ایران را پیگیری میکردم و دائم کتابها و مطالب متفکران اسلامی ایران را میخواندم اما بیشتر از همه اندیشههای شهید مطهری را دنبال میکردم و با فکر روشن او آشنا میشدم.
از تابستان سال ۱۹۸۱ با همراهی و راهنمایی مرحوم «شیخ مبارک بعداش» از بزرگان اتباع اهل بیت(ع) در تونس سلسله مطالعاتی را درباره معارف و مسائل امامت آغاز کردم که محور آن، کتاب المراجعات علامه سید شرفالدین موسوی بود. همچنین کتاب دلایل الصدق علامه مظفر را مطالعه کردم.
از آنجا که منابع کلام و حدیث اهل سنت بهراحتی در دسترسم قرار داشت و مراجعه به آنها در محیطی که بودم دشوار نبود، مطالب و مستندات کتب علمای امامیه را با آنها تطبیق میکردم تا صحت و یا عدم درستی سخنان شیعه را بررسی کنم و میدیدم دیدگاههای تشیع مستند و منطبق است.
میزان توجه و علاقه شما و دیگر فعالان مسلمان در سالهای پس از پیروزی انقلاب ایران به مکتب اهل بیت(ع) تغییر کرد؟
بله کاملاً؛ با اشراف و آگاهی و اشتیاقی که در این زمینه پیدا کردم شروع کردم به دعوت جوانان تونس به بررسی این مبانی همراه با معرفی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره). بیشتر جوانانی که آن زمان این مباحث را دنبال میکردند کمتر از ۳۰ سال سن داشتند اما پس از انقلاب اسلامی، در کشورهای عربی علاقه فراوانی برای اطلاع از مسائل تشیع بهوجود آمده بود.
در سالهای بعد توانستیم مباحث خود را در سطح آکادمیک و دانشگاههای تونس مطرح کنیم که با استقبال نخبگان و دانشگاهیان زیادی همراه بود و هم اکنون صاحبنظران متعدد و آگاهی درحوزه مکتب اهل بیت(ع) در تونس هستند و فعالیت میکنند.
انقلاب اسلامی یک حرکت برآمده از متن تشیع و حول نظریه امامت و ولایت بود اما چرا توانست در جهان اسلام و کشورهای عربی مطرح شده و مورد توجه قرار گیرد؟
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حرکت امام خمینی(ره) حرفی از شیعه و تشیع در محافل و میان مردم کشورهای اسلامی و عربی نبود جز آنچه در گذشته درباره آن نوشته بودند که بیشتر تحریف و سخن از خیانت و جنایت شیعه بود.
حتی در مناطقی مانند حجاز و بحرین که جمعیت قابل توجه شیعه از قبل وجود داشت یک حالت انتظار منفی و نوعی انزوا و بیتحرکی حاکم شده بود و در برخی جوامع دیگر، عقیده و شریعت شیعه از اساس به فراموشی سپرده شده بود و به حساب نمیآمد و رویکرد ایجابی و فعال برای معرفی تشیع وجود نداشت. امام خمینی(ره) که آمد حرکت جدیدی را مبتنی بر ضرورت پیشگامی و پیشوایی یک رهبر اسلامی برای امامت امت آغاز کرد تا مسلمانان بتوانند با هدایت او بر مشکلات غلبه کنند.
امام خمینی(ره) بر اساس نظریه امامت و ولایت توانست ظرفیتهای فراوانی را در میان ملتهای اسلامی فعال کند و چون با نگاه دقیق و عمیق خود موانع عدم تحرک امت را میدید مردم را به قیام و انقلاب بر ضد آن موانع دعوت کرد و آنها را به اصلاح امور دنیوی و اخروی خود فراخواند.
در شرایط حاضر وظیفه پیروان اهل بیت(ع) در تعامل با دیگر مذاهب و اجزای امت اسلامی را چه میدانید و چگونه و از چه مسیری باید به معرفی صحیح مکتب امامت پرداخت؟
به نظر من برای معرفی مکتب امامت و ولایت در جهان اسلام پیش از هر چیز باید پیروی کاملی از فرامین و توصیههای ولیفقیه که جانشین مسیر امامت است داشته باشیم. توصیه ولی فقیه، دعوت به تقریب و وحدت و تلاش برای سد کردن راه نفوذ دشمنان اسلام به پیکره امت است. اگر مانع نفوذ و انحراف نشویم فتنهای مانند داعش و تکفیر اتفاق میافتد. همچنین باید زمینه همکاریها و توافقات سیاسی میان دولتها و مجامع را بهوجود بیاوریم.
در حال حاضر جمهوری اسلامی در پیکار سختی با دشمنان خود مانند صهیونیسم و نظام سلطه به سر میبرد و نیاز به یاری و مساعدت دارد و افزایش همکاریها میان بخشها و جوامع اسلامی با ایران میتواند آن را در رسالت اساسی خود که رفع هیمنه استکبار از سر مسلمین است موفق کند. این وظیفه نخست ماست و دعوت به مکتب اهلبیت(ع) در صورت وجود علاقه در طرف مقابل در مرحله بعد قرار میگیرد.
خبرنگار: علی بهمنی
نظر شما