تحولات لبنان و فلسطین

محمد قائم ‌خانی، نویسنده جوانی است که در حوزه ادبیات فعالیت‌های گسترده‌ای دارد؛ از نوشتن مرورهای خواندنی بر کتاب‌های مختلف و نقد و بررسی آثار ادبی کشور تا نوشتن داستان‌های کوتاه و بلندی که برخاسته از دغدغه‌های اوست.

تقاضا برای کتاب خوب بیشتر از تولید است

کتاب «صور سکوت» از این نویسنده که به همت انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است، به تازگی برگزیده جایزه قلم زرین شناخته شد. به این بهانه پای صحبت‌های این نویسنده نشستیم تا درباره «صور سکوت»، وضعیت ادبیات داستانی این روزهای ایران و تأثیر جوایز ادبی بر جریان داستان‌نویسی ایران بدانیم.  «صور سکوت» درباره یک خاندان یهودی در خوزستانِ ۱۴۰۰سال پیش است که درباره پیامبر موعود نشانه‌هایی دارند. داستان با ماجرای قتلی آغاز می‌شود که تا آخر کتاب هم بخشی از زوایای آن پنهان می‌ماند و گره‌گشایی‌اش ادامه دارد. به گفته نویسنده مخاطبان برداشت‌های متنوعی از این اثر داشته‌اند. 

قلم زرین درگاه معرفی کتاب
محمد قائم‌خانی در ابتدای صحبت‌هایش درباره انگیزه‌های نوشتن از صور سکوت می‌گوید: نوشتن این داستان برمی‌گردد به داستان کوتاهی که در سال ۸۹ می‌خواستم برای ایام فاطمیه بنویسم؛ آن زمان جرقه‌ای در ذهنم ایجاد شد و کم‌کم گسترش پیدا کرد، موضوع آن تغییر کرد و شد چنین رمانی.
این نویسنده با اشاره به اینکه جایزه قلم زرین یکی از دیرپاترین جوایز ادبی ایران است و آن را جزو جوایز مؤثر بر معرفی یک اثر ادبی می‌داند بیان می‌کند: جایزه قلم زرین از همان ابتدا یک خط ‌مشی‌ داشته و در بسیاری از مقاطع اثرگذار هم بوده. همین ثباتش موجب شده بتواند در بخشی از جامعه ادبی ایران اثر بگذارد و چون جزو نخستین جوایزی است که در سال برای کتاب‌های سال قبل برگزار می‌شود یک درگاه بسیار خوب برای معرفی کتاب است. 

وضعیت آشفته نشر ایران در پی به رسمیت نشناختن حق کپی‌رایت
وی با بیان اینکه وضعیت کتاب‌خوانی ما در شرایط خوبی نیست علت فاصله مردم از کتاب‌خوانی و مطالعه را نادیده گرفتن مسائل حقوقی مانند به رسمیت نشناختن کپی‌رایت می‌داند و معتقد است: مهم‌ترین مشکل ما در کتاب‌خوانی زیرساخت‌های این ماجراست که در ایران وجود ندارد. مسئله اصلی زیرساخت‌های کتاب‌خوانی هم مسئله حقوقی است. 
اینکه ما حق کپی‌رایت را به رسمیت نمی‌شناسیم وضعیت آشفته‌ای ایجاد شده است؛ نه کپی‌رایت را به رسمیت می‌شناسیم و نه خودمان برای ارتباط با بازار جهانی کتاب چیزی را تدوین کرده‌ایم به این دلیل یک بازار بسیار درب‌ و داغان و کاملاً مبتنی بر هرج‌ و مرج بر آن حاکم است که سبب شده اصلاً معلوم نشود چه اتفاقی در بازار کتاب در ایران می‌افتد. 
خانی با تأکید بر اینکه در این وضعیت بی‌سامان اهالی فرهنگ بیشترین آسیب را می‌بینند، معتقد است دولت‌ها برای اصلاح مشکلات صنعت نشر کشور ما ایده‌ای برای اصلاح زیرساخت‌های حوزه کتاب ندارند. او توضیح می‌دهد: دولت‌ها همیشه در چنین مسئله‌ای ترجیح می‌دهند وارد نشوند و سختی این کار و اصلاحاتش را نپذیرند چون بازار دست چند پخش‌کننده بزرگ است. از آن وحشتناک‌تر این است آن‌هایی هم که درباره این مسئله صحبت کرده‌اند اصلاً دغدغه و داعیه‌ اصلاح ندارند؛ صرفاً می‌خواهند برخی مسائل را محدود کنند و به دلیل این موارد اصلاً اجازه بهتر شدن اوضاع را نمی‌دهند. 

در حوزه جوایز ادبی وضعیت خوبی نداریم
وی در ادامه به تأثیر شبکه‌های مجازی در تغییر ذائقه مردم اشاره می‌کند و می‌گوید: باید قبول کنیم شبکه‌های مجازی رقیبان کتاب هستند که عرصه را بر میل کتاب‌خوانی مردم بیشتر تنگ کرده‌اند. 
در این شرایط نویسندگان‌ ما هم چیزی که بتواند مخاطب را اقناع و بازار ما را اشباع کند ندارند و توان تولید ما بسیار کمتر از تقاضاست. با اینکه باید پذیرفت مردم ما نسبتاً کم کتاب می‌خوانند ولی همین الان تقاضا برای کتاب خوب خیلی بیشتر از تولید کتاب خوب است. 
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که در این شرایط جوایز ادبی چه نقشی در معرفی آثار برتر ادبی دارند، می‌گوید: ما در حوزه جوایز ادبی وضعیت خوبی نداریم. جوایز ادبی می‌توانند محل اتصال بسیاری از نهادهای تأثیرگذار در حوزه کتاب باشد که همین الان یا تعطیل‌اند یا بسیار کمرنگ؛ بنابراین تا این زیرساخت‌ها مورد توجه قرار نگیرد و درست نشود نباید این انتظار را داشته باشیم که در وضعیت کتاب‌خوانیمان رشدی ایجاد شود و اصلاً اتفاق خاصی بیفتد.

روایت جهان انسان ایرانی
اما نویسنده برگزیده بیستمین دوره جایزه قلم زرین در ادامه صحبت‌هایش از نقطه قوت ادبیات امروز ایران هم صحبت می‌کند. قائم‌خانی «توجه به خویشتن» را مهم‌ترین نقطه قوت ادبیات بزرگسال می‌داند و توضیح می‌دهد: امروزه یک رویکرد ادبی چندوجهی که بین طیف‌های مختلف ادبیات داستانی دیده می‌شود و کاملاً هم ریشه‌دار است، با قدرت جلو می‌آید که به ریشه‌ها توجه دارد و یقیناً در سال‌های آینده آثار بسیار مهمی از این نویسنده‌ها خواهیم خواند؛ کاری که جلال آل‌احمد شروع کرد و بازگشت به خویشتن را ندا داد و با یک قرائت دیگری توسط هوشنگ گلشیری در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ پی گرفته شد؛ حالا دارد در جریان‌های مختلف ادبی به بار می‌نشیند. با شدت و ضعف نویسنده‌هایی داریم که کاملاً با همین رویکرد وارد ادبیات شده‌اند که جهان جدیدی را خلق و جهان انسان ایرانی را روایت می‌کنند. من به این رویکرد که فراتر از همه جریان‌های ادبی است بسیار امیدوارم. 

خبرنگار: فاطمه نعمتی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.