اکنون به نام توس ۸۱ شناخته میشود. ۲۰سال پیش همه زمینهای این محله، باغهای سرسبز و پرباری بود که بسیاری از محصولات کشاورزی در این منطقه کشت میشد. حالا اما بسیاری از این باغها تبدیل به خانههایی شده که مردم در آنها دور از بسیاری امکانات زندگی میکنند.
اعتیاد برای ساکنان مشهد قلی واژه بیگانهای نیست. جولان معتادان، بیشترین و پرتکرارترین صحنهای است که در این منطقه میتوان دید. آن قدر که نمیتوان با خیال راحت در برخی از کوچه و خیابانهای این محله راه رفت؛ چرا که هر لحظه احتمال فرو رفتن سرنگهای آلوده به پا وجود دارد.
به گفته اهالی، ما سالهاست سوژه روزنامهها، عکاسان و حتی مسئولان و برخی نهادها بودهایم و وعدههای زیادی شنیدهایم؛ اما درنهایت هیچ تغییری در وضعیت محله مشهد قلی (توس ۸۱) اتفاق نیفتاده است.
زمینی که ۲۰ سال پیش وقف ایجاد پارک شد
حسین مقدم، یکی از اهالی محله به نبود هیچ یک از امکانات فرهنگی، ورزشی، تفریحی و... اشاره میکند و میگوید: حدود ۲۰ سال پیش به استناد اسناد و مدارکی که همه موجود است، ۲۰هکتار از زمینهای باغی منطقه برای کاربری فرهنگی و تأسیس فرهنگسرا در نظر گرفته شد. یک هکتار هم از این زمینها برای ایجاد پارک وقف شده و باز بر طبق همان اسناد و مدارک، ۳۰ میلیون تومان اعتبار برای ایجاد همین پارک در همان ۲۰ سال پیش در نظر گرفته شده بود. حالا اما زمین ۲۰سال است به حال خود رها شده و باید پرسید آن ۳۰ میلیون چه شد و سرانجام ساخت پارک به کجا رسید.
وی میگوید: مشکلات امنیتی و ناهنجاریهای اجتماعی و وجود معتادان و کارتنخوابها در این منطقه به حدی مردم این منطقه را با مشکل مواجه کرده است که شبها زن و فرزند اهالی از ترس معتادان و زورگیرها نمیتوانند به تنهایی در این حوالی رفت و آمد کنند.
اداره پستی که منزل شخصی شد
وی به ساختمان ۴۲۰ متری در حاشیه خیابان این محله که در همان ۲۲ سال پیش توسط مالک زمینهای این منطقه برای ساخت اداره پست وقف مردم شد، اشاره میکند و ادامه میدهد: از ۲۲ سال پیش تاکنون ملکی را که برای کارهای پستی وقف شده بود، توسط خود اداره پست به اجاره فردی از کارمندان اداره برای استفاده شخصی واگذار شده و در این ملک زندگی میکند و به اصطلاح اجاره پرداخت میکند.
وی به زمین رها شده حمام قدیمی محله که قدمتی ۱۰۰ ساله دارد، اشاره میکند و ادامه میدهد: قرار بود کتابخانهای در آن ساخته شود و علاقهمندان از آن استفاده کنند؛ اما هیچ کتابخانهای در آن ساخته نشد. با پیگیری اهالی محله به دلیل نبود امنیت و وجود معتادان و کارتنخوابها زمین را برای ساخت پاسگاه به مراجع ذیصلاح معرفی کردیم؛ اما پس از بازدید، مسئولان کوچک بودن زمین را بهانه کردند و گفتند باید برای ایجاد پاسگاه زمین بیشتری در اختیارمان قرار دهید و درنهایت پاسگاه را چندین خیابان آن طرفتر ساختند که خیلی کفاف امنیت منطقه را نمیدهد.
فرهنگسرایی که انبار ضایعات شهرداری است
وی ساختمانی را که قرار بود سوله بحران باشد و در حال حاضر به انبار خدمات شهری شهرداری منطقه ۲ و انبار ضایعات شهرداری تبدیل شده، نشانمان میدهد و میگوید: این سوله به محلی برای دپوی نخالههای شهرداری تبدیل شده و انواع نخالهها در این منطقه تخلیه میشوند. سیاهیهای کنار دیوار و وجود سرنگهای اطراف آن حکایت از این دارد که شبها کنار دیوار، معتادان به کشیدن شیشه، مواد مخدر و... مشغولاند.
وی با بیان اینکه با توجه به جمعیت بالای این منطقه و اینکه ما هیچ سالن ورزشی در این منطقه نداریم، پیشنهادی به شهرداری منطقه در دوره شهرداری قبلی دادیم برای تبدیل این سوله به سالن ورزشی و در مواقع بحرانی دوباره همان سالن به سوله بحران تبدیل شود و ادامه میدهد: معاونت تربیت بدنی شهرداری قول همکاری و تجهیز ۳۰۰ میلیونی این سوله را به سالن ورزشی داد تا در صورت تخلیه سوله توسط شهرداری منطقه ۲ این سوله به سالن ورزشی تبدیل شود؛ اما شهرداری منطقه ۲ با این استدلال که ضایعات را نمیتوانیم جای دیگری ببریم، سوله را تاکنون تخلیه نکرده است.
مقدم میگوید: با پیگیریهای بیشتر ما یکی از مسئولان شهرداری در دوره گذشته با این استدلال که این ساختمان به هیچ وجه هیچ استحکام بنایی ندارد، دوباره موضوع را مسکوت گذاشت. ساختمانی که قرار بود سوله بحران شود، حالا میگویند استحکام بنا ندارد و مناسب سالن ورزشی نیست و پس از پافشاریهای ما گفتند هرگز ما این سالن را به شما نمیدهیم. به هرکجا میخواهید شکایت کنید.
کوچهای اضافه شد
پلیس ساختمان خبردار نشد
مهدی جهان؛ عضو سابق شورای فرهنگی اجتماعی و ستاد عمران محله و از قدیمیهای محله با تأکید بر اینکه در این منطقه چیزی به نام پلیس ساختمان وجود ندارد، میگوید: زمانی میگفتند شبانه و دور از چشم پلیس ساختمان، چهار پنج طبقه میسازند؛ اما حالا در روز روشن و آشکارا ساختمانهای چهار پنج طبقه بدون هیچ مزاحمتی ساخته میشوند و تأسفبارتر اینکه بسیاری از این ساخت و سازها توسط اتباع بیگانه و در برخی موارد، عدهای اندک با باورهای خاص انجام میشود. ساخت و سازهایی که از هیچ استحکام بنایی برخوردار نیست و با کوچکترین زمین لرزه، مشکلات بسیاری را ایجاد خواهد کرد.
وی قسمت جالب ماجرا را زمانی عنوان میکند که در عرض هشت ماه و در غفلت سؤالبرانگیز پلیس ساختمان، یک کوچه به کوچههای این محله افزوده شده است وساختمانهای فراوانی در این چند ماه از زمین سربرآوردهاند. پلیس ساختمان میگوید ما ندیدهایم. مگر میشود در منطقه خدمات شهری کوچهای به کوچههای یک محله اضافه شود و پلیس ساختمان از آن اطلاع نداشته باشد؟ مگر شب ساخته شده؟ مگر تنها یک ساختمان است؟ یک کوچه افزوده شده و کسی خبردار نشده؟!
وی میافزاید: با کمال تعجب، پلیس ساختمان مکانی را که با خودیاری افراد محل به عنوان معبر ثبتی در حال آسفالت شدن است، مانع شده و میگوید باید تعطیل شود؛ یعنی اگر مکانی را که عامالمنفعه است قرار باشد آباد کنیم هم با مشکل مواجه هستیم.
اجاره کودکان و نوجوانان، برای گدایی و فروش مواد
جهان به وجود ایستگاه پسماند در حدود دو سال پیش در این منطقه اشاره میکند و اینکه شهرداری آن را جمع کرد و ادامه میدهد: تمام زمینهای این محله زمانی باغ بود. در حال حاضر همه این باغها به مکانی برای خرید و فروش ضایعات تبدیل شده است و اجناس دزدی در همین مکانها خرید و فروش میشوند.
وی میگوید: تمام ضایعاتجمعکنها و کارتنخوابهای این منطقه به صورت هدفمند و ساماندهی شده اقدام به این کار میکنند. ابتدای صبح وانت به محله میآید و بچهها و نوجوانان کرایهای با روزی ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان برای جمعآوری ضایعات به کار گرفته میشوند و شبها ضایعات را انتهای همین زمینها به فروش میرسانند. خرید و فروش مواد، تنها گوشهای از معضلات این منطقه است. اینجا تعدادی از بچهها در هر سن و سالی اجاره میشوند، بچههای کوچکتر و کمتر از سه سال برای گدایی و بچههای بزرگتر برای فروش مواد و جمعآوری ضایعات و... به کار گرفته میشوند.
وی اضافه میکند: کاش خرید و فروش فقط به مواد، ضایعات و اجناس دزدی ختم شود. لازم است دستگاههای متولی با حساسیت بیشتری به موضوع ورود پیدا کنند.
وی خاطرنشان میکند: مسئولان باید فکری به حال مردم حاشیه شهر بکنند؛ مردمی که در این منطقهها شهیدان و جانبازان فراوانی تقدیم انقلاب کردند و حالا فرزندان آنها باید از نعمت امنیت و کمترین امکانات محروم باشند.
خبرنگار: مهدی توحیدی
نظر شما