در فاصله سقوط صفویه تا روی کار آمدن نادرشاه، اوضاع ایران به شدت آشفته شد و در گوشه و کنار کشور، شورشهای متعددی به راه افتاد. در واقع افراد فرصتطلب و شرور با سوءاستفاده از فرصت بدست آمده، عَلَم طغیان برافراشتند و به غارت جان، مال و ناموس مردم ایران پرداختند. در چنین شرایطی، تعدادی از سرداران و سربازان باغیرت سپاه ایران به تلاشی شبانهروزی برای برقراری امنیت دست زدند و نیازقلیخان یکی از آن سرداران پرتلاش و شجاع بود.
مأموریت ویژه نیازقلیخان
مشهد پس از هجوم شورشیان در مرداد سال ۱۱۰۷ و شهادت بیش از ۴هزار نفر از مردم در دفاع از شهر امام رضا(ع)، نیاز به حمایت بیشتر داشت. هر چند که شورشیان نتوانسته بودند بر شهر مسلط شوند و چنان که هدفشان بود، اموال آستان قدس رضوی و مردم شهر را به یغما ببرند، اما تلفات سنگین مدافعان آنها را گستاختر کرده بود. به همین دلیل، نادرقلی افشار (نادرشاه بعدی) که در آن زمان به طهماسب قلیخان مشهور بود، نیروهای خود را به سمت خراسان فرستاد تا شهرهای این خطه به ویژه مشهد و هرات را از دست تهاجم مداوم شورشیان آسوده کند. نیازقلیخان یکی از سرداران غیور نادرقلی افشار، مسئول وارد آوردن نخستین ضربه بر مهاجمان شد.
نیازقلیخان به سرعت خود را به مشهد رساند و توانست ضربات سختی را بر نیروهای شورشی وارد آورد. در پاییز سال ۱۱۰۷، راههای منتهی به شهر مشهد برای زائران امن و عبور و مرور کاروانها دوباره برقرار شد. نادرقلی افشار از این فرصت استفاده کرد و نیازقلیخان را برای دفع غائلههایی که در دیگر نقاط ایران به راه افتاده بود، فراخواند. اما با خروج لشکریان وی از مشهد، ناامنی دوباره مناطق شمال شرق ایران را
فرا گرفت. ابتدا هرات و پس از آن مشهد و اطراف آن، عرصه تاخت و تاز راهزنان و شورشیان شد و اگر زمستان سخت سال ۱۱۰۷ فرا نمیرسید، چه بسا نتایج جبرانناپذیری به بار میآمد.
نیازقلیخان بازمیگردد
در نوروز سال ۱۱۰۸ به نادرقلی افشار خبر دادند شورشیان بار دیگر به سازماندهی نیروهای خود پرداخته و با استعداد چند هزار نفر سوارهنظام به سوی هرات و مشهد حرکت کردهاند. او برای سرکوب شورشیان، شخصاً به مشهد آمد، اما درگیری با عثمانیها موجب شده بود بخش مهمی از نیروهای وی، دور از مشهد باقی بمانند. نادرقلی افشار برای جلوگیری از حرکت شورشیان و به ویژه دفاع از مشهد به عنوان شهری که هم از منظر مذهبی و هم از نظر سیاسی، ارزش و جایگاه بسیار مهمی داشت، دوباره دست به دامان نیازقلیخان شد و او را با ۵۰۰ نیروی پیشقراول برای ضربه زدن به شورشیانی که به فرماندهی شخصی به نام «موسی دونکی» پیش میآمدند، گسیل کرد. رسیدن خبر حرکت نیروهای مدافع مشهد سبب تردید شورشیان برای پیشروی شد به خصوص که آنها از نام نیازقلی به دلیل رشادتهایی که از وی دیده بودند، هراس داشتند. اما وقتی که خبر رسید او تنها با ۵۰۰ سرباز از مشهد خارج شده است، تصمیم گرفتند وی را شکست دهند و به شتاب راه مشهد را در پیش گیرند.
موسی دونکی با آنکه چند هزار نیرو در اختیار داشت، اما تنها هزار سوار را برای از میان برداشتن نیازقلیخان فرستاد. شورشیان همه سوار بر اسب بودند، اما نیمی از سربازان نیازقلیخان را پیادهنظام تشکیل میداد که این مسئله موجب ضعیفتر شدن نیروهای تحت امر وی میشد. در اواسط اردیبهشت سال ۱۱۰۸ نیازقلی و یارانش در منطقه «اسلامقلعه» با سپاه شورشیان روبهرو شدند. جنگی سخت و نابرابر درگرفت و در آن میان، تعدادی از نیروهای مدافع مشهد کشته شدند، برخی هم فرار را بر قرار ترجیح دادند اما نیازقلیخان از میدان روی برنگرداند. او با نفرات معدودی از یارانش، کوهی را جانپناه قرار داد و به دفاع پرداخت. رشادت شگفتانگیز او و نیروهای اندکش سرانجام دشمن را عقب نشاند و طولی نکشید که آنها ترجیح دادند میدان را به مدافعان مشهد واگذار کنند.
نادرقلی افشار پس از خبر رشادت نیازقلیخان، نیروهای تازهنفسی را که از غرب ایران به مشهد رسیده بودند، روانه هرات کرد و به سردار شجاعش هم دستور داد که به آن سو بیاید. نیازقلیخان در نبرد هرات نیز از هیچ جانفشانی برای پیروزی بر دشمن دریغ نکرد. طبق گزارش محمدکاظم مروی در کتاب «عالمآرای نادری»، او که عموماً پیشاپیش نیروهایش به نبرد مشغول میشد، در یکی از حملات شجاعانه خود، هدف گلوله قرار گرفت و جان به جانآفرین تسلیم کرد؛ هرچند که نبرد با پیروزی قاطع ایرانیان خاتمه یافت. پیکر وی، به دستور نادرقلی افشار و با احترام فراوان به مشهد منتقل شد و هزاران نفر از زائران و مجاوران در تشییع پیکر نیازقلیخان شرکت کردند و او را در روضه منوره حرم مطهر رضوی به خاک سپردند.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما