تحولات لبنان و فلسطین

امروزه چندان نیاز به فوت و فن یا داشتن اطلاعات خاصی نیست؛ زائر وقتی تصمیم می‌گیرد به سوی مشهد حرکت کند، می‌رود بلیتی، حالا از هر نوع آن، تهیه می‌کند، بعد بار سفر می‌بندد و یاعلی از تو مدد.

فنون سفر زیارتی در ۲۰۰ سال پیش

اگر بخواهد با وسیله شخصی بیاید که دیگر همان کار ابتدایی را هم نیاز نیست انجام بدهد؛ فقط کافی است پشت فرمان خودرو بنشیند و بزند به دل جاده. در مشهد هم برای یافتن محل اقامت، در ایام عادی سال خیلی سرگردان نمی‌شود؛ شکر خدا همه جور اقامتگاه با هر نوع توان مالی وجود دارد و زائر بی ‌جا و مکان نمی‌ماند. بعضی‌ها که کارشان به یافتن مکان اقامت هم نمی‌رسد؛ دوستی داشتم که وقتی هوای زیارت به سرش می‌زد، شبانه از تهران حرکت می‌کرد و صبح به مشهد می‌رسید و پس از زیارت و ساعتی نشستن در حرم رضوی، به پایانه مسافربری می‌رفت و برمی‌گشت تهران.
اما در قدیم، زیارت رفتن بدون آگاهی و دانستن فنون و اطلاعات لازم، امکان نداشت. زائرانی که می‌خواستند راهی مشهد شوند، باید مقدمات بسیاری را فراهم می‌کردند و تازه، همیشه از این بیمناک می‌بودند که در مسیر حرکت به سوی مشهد، اتفاق خاصی برایشان نیفتد. برخی با پای پیاده و بعضی سوار بر چهارپا، طی طریق می‌کردند. عزیزی می‌گفت: چقدر این‌ جور سفر زیارتی باصفا بوده است؛ به او جواب دادم: بله، صفا و حال زیارت سر جای خودش، اما به قول معروف «آوای دُهُل شنیدن از دور خوش است»، اصلاً مقایسه قدیم با امروز، کار دقیق و درستی نیست.
ما به زائران پیاده روزگار خودمان نگاه می‌کنیم و آن‌ها را با زائرانی که ۳۰۰-۲۰۰ سال پیش از راه‌های دور و نزدیک به مشهد می‌آمدند، مقایسه می‌کنیم و یکی می‌پنداریم. در حالی که اینطور نبوده است اجازه بدهید در ادامه اطلاعاتی درباره سفرهای زیارتی ۲۰۰ سال قبل را در اختیار شما بگذاریم.

از تهران به مشهد، سه ماه راه رفتن!
عبدالله مستوفی که در سال ۱۳۱۶قمری / ۱۲۷۷شمسی از تهران به مشهد سفر کرده ‌است، می‌نویسد: این سفر، دست‌کم سه ماه طول می‌کشید؛ طبق گفته او یک ماه صرف رفتن، یک ماه صرف برگشتن و یک ماه هم صرف اقامت در مشهد و زیارت حرم مطهر می‌شد. دلیل طولانی بودن مسیر رفت و برگشت هم دو چیز بود؛ نخست وضعیت نامناسب راه‌ها که موجب می‌شد وسایل نقلیه آن دوره نتوانند با سرعت حرکت کنند و دوم ناامنی عجیب و غریبی که به ویژه در میانه دوره قاجار، در مسیر مشهد به تهران وجود داشت؛ هجوم دائمی ترکمانان و غارت کاروان‌های زیارتی که سبب می‌شد زائران در بسیاری از مکان‌های بین‌راهی، مانند میاندشت و میمه، به دلخواه توقف نکنند.
با این حال، فشار راه و بیم از تلف شدن چهارپایان، آن‌ها را مجبور می‌کرد در برخی شهرها و روستاهای مسیر مانند سمنان، دامغان، شاهرود، میامی، سبزوار و نیشابور یک شب بمانند که این خودش، دست‌کم ۶روز از سفر را در بر می‌گرفت.

دردسرهای بین راه
اقامت در مناطق بین راه هم خودش حکایتی بود. باور ما این است که عموم کاروان‌ها از کاروانسراهای بین راه برای اقامت استفاده می‌کردند؛ اما همه جا کاروانسرا نبود، تازه اگر هم وجود داشت، نمی‌شد در برخی از آن‌ها اقامت کرد و ناچار زائران باید در منازل روستایی، اتاقی اجاره می‌کردند.
این رویه سبب شده ‌بود که در برخی روستاهای مسیر مانند «عباس‌آباد»، اجاره دادن اتاق به شغل اصلی روستاییان تبدیل شود که البته این اقامتگاه‌ها، چندان برای مسافران حتی مسافران همان دوره مناسب نبود.
مسافرت شبانه امکان نداشت و به همین دلیل، کاروان‌ها ناچار بودند با طلوع آفتاب حرکت و با غروب آن در هر نقطه‌ای که هستند، متوقف شوند. اگر کاروان‌سالار در محاسبه مدت طی کردن مسیر اشتباه می‌کرد یا مسئله‌ای پیش می‌آمد که سبب کم شدن سرعت کاروان می‌شد که واویلا بود.
افضل‌الملک که در سال ۱۳۲۱قمری / ۱۲۸۲شمسی مسیر زیارتی تهران به مشهد را طی کرده ‌است، در سفرنامه خود به ناامنی عجیب منطقه اشاره می‌کند و می‌گوید: بسیاری از روستاها به همین دلیل، اصلاً خالی از سکنه است. افزون بر این‌ها، زائر پیش از شروع حرکت به سمت مشهد، باید حواسش به فصل و آب و هوا هم می‌بود. در هر فصلی نمی‌شد مسیر زیارتی را طی کرد؛ تابستان‌های کویر، گاه موجب مرگ افراد می‌شد و زمستان‌های سرد هم خیلی‌ها را به کام مرگ می‌کشید. برای همین، زائران پس از کلی مشورت و همفکری، زمان مناسب حرکت را انتخاب می‌کردند و قدم در جاده زیارت می‌گذاشتند.

اما با همه این حرف‌ها...
پس از این توضیحات مختصر، لابد با خودتان می‌گویید با این اوصاف، نباید جمعیت زائران حرم رضوی در آن دوره زیاد بوده باشد؛ اما چنین تصوری خطاست. گزارش‌های تاریخی عکس این رویه را نشان می‌دهد. خانیکوف، سیاح روس که در میانه دوره قاجار به مشهد سفر کرد، از روی پخت روزانه ۷۵۰ کیلوگرم برنج برای زائران مستحق و نیازمند، نتیجه گرفته است که آمار سالانه زائران مشهد مقدس، چیزی حدود ۵۰ هزار نفر است. درست در همین زمان، جمعیت مشهد را کمتر از ۵۰ هزار و بلکه ۴۰ هزار نفر تخمین می‌زنند.
بنابراین، در آن دوره و با وجود همه مشکلات، در برخی سال‌ها بیش از جمعیت خودِ مشهد، زائر وارد شهر می‌شد و حتی در سال‌های قحطی شدید، این رقم از ۱۲ هزار نفر پایین‌تر نمی‌آمد.

خبرنگار: محمدحسین نیکبخـت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.