به گزارش قدس آنلاین، ژانر جنایی و پلیسی یکی از محبوبترین ژانرها در سینما و تلویزیون است که اتفاقا طرفداران زیادی هم بین ایرانیها دارد. حتی بسیاری از قدیمیترها اساسا سینما را با فیلمهای اکشن و پلیسی جمشید هاشم پور شناختند. قهرمانی که در فیلمهایی همچون "قافله" در قامت یک پلیس ظاهر شده و محبوبیت زیادی بدست آورده است.
در ادامه و بهانه آغاز هفته نیروی انتظامی، نگاهی میاندازیم به محبوبترین فیلمها و سریالهای ایرانی که هرکدام به نوعی به نقش پلیس و نیروی انتظامی اشاره داشتند.
"مرد بازنده"
جدیدترین فیلم در این فهرست، آخرین اثر محمدحسین مهدویان یعنی مرد بازند است. درامی جنایی پلیسی که در قصه گویی و ترسیم پلیسی قهرمان الکن مانده است. بدیهی است که یک قهرمان زمانی به رسالت خود نزدیک میشود که ضدقهرمان و به اصطلاح، شخصیت منفی پرقدرتی در روبهروی خود ببیند. پاشنه اشیل مرد بازنده همینجاست و بالطبع وقتی ضدقهرمان مشخصی نداریم، پلیس بازنشسته و افسرده داستان هم به سمت قرمان بودن پیش نخواهد رفت. منتقدانی همچون مسعود فراستی و محمدتقی فهیم نیز بر این باورند که مشکل اصلی مرد بازنده، فیلمنامه آن است و در خلق قهرمان ضعیف عمل کرده است.
"متری شیش و نیم"
فیلم شاخص دیگری که در این فهرست، میتوان لقب محبوبترین و پربیننده ترین فیلم را به آن داد، متری شیش و نیم سعید روستایی است. داستانی ملتهب و پرکشش که مخاطب را میخکوب میکند و جزو بهترین فیلمهای اجتماعی دهه اخیر به شمار میرود. به عقیده بسیاری از منتقدان، این فیلم در تلاش بود تا تصویری واقعی از پلیس و کشمکشهای آن با قاچاقچیان مواد مخدر ارائه بدهد ؛ البته داستان فیلم سراسر بر یک پاشنه نمیچرخد و در انتها ما شاهد این هستیم که قهرمان در جای ضدقهرمان قرار میگیرد و این نیروی پلیس است که دچار عذاب وجدان و شک تردید میشود! سعید قطب زاده، منتقد مطرح کشور نیز نقطه قوت این فیلم را یک پلیس جایزالخطا و البته تقابل درست خیر و شر میداند.
"قافله"
قافله از آن دست فیلمهای محبوب دهه ۶۰ است؛ با همان ساختار و چهارچوب. پلیس قهرمان و شجاع و گروهی از تبهکاران با نقشههای شوم. فیلم در زمان و دوران خودش خوب عمل میکند. قهرمانی را ارائه میکند که مخاطب زمانه تشنه دیدن آن است. شخصیتی که شاید در سینمای حال حاضر، جایی نداشته باشد و غیرواقعی به حساب بیاید.
در میان سریالهایی که در ژانر پلیسی و جنایی ساخته شدهاند، شاید پلیس جوان، کلانتر، کارگاه علوی و خواب و بیدار از شاخصترینها باشند. سریالهایی که در زمان خودشان به قولی خیابان خلوت کن بودند . نقطه اشتراک این سریالها ترسیم تصویری قهرمان گونه و بی عیب و نقص از پلیس است. پلیسی که سر بزنگاه سر میرسد و اغلب پیروز میشود.
علاوه بر این سریالها، سریالهای پلیسی جنایی دیگری هم ساخته شده که یا مناسبتی بوده اند و مخاطبان کمی داشتند، یا کشش چندانی نداشتند . اما نقطه اشتراک تمام این آثار، به خصوص آثاری که در چند سال اخیر تولید شدهاند، تمرکز بر خلق شخصیتی متفاوت از نیروی پلیس است. شخصیتهایی که به معنای واقعی کلمه نه قهرمانند نه ضد قهرمان. سازندگان آثار معتقدند این چنین شخصیت پردازیهایی میتواند موجب همذات پنداری بیشتر مخاطب با پلیس شود، اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که نباید به بهانه واقع گرایی، خدمات و جانفشانیهای حقیقی نیروی انتظامی را فراموش کرد.
هنوز هم جای خالی شهدای نیروی انتظامی در فیلمها و سریالها خالی است. سینما و مخاطبین آن در شرایط کنونی بیش از هر چیز دیگر به قهرمانانی از جنس نیروی امنیتی فیلم روز صفر احتیاج دارند. بهتر است سیاستهای صداوسیما و البته سینما کمی از سطح پیشتر برود و ساخت آثار پلیسی را تنها به مناسبتها محدود نکند.
انتهای پیام/
خبرنگار: محدثه مودی
نظر شما