تحولات لبنان و فلسطین

عصر صفوی، دوره احیای فرهنگ اسلامی ایرانی و گسترش آموزه‌های شیعی است. آرامشی که در این دوره بر ایران حاکم شد، زمینه را برای رشد همه‌جانبه کشور نیز فراهم کرد.

درباره زندگی پرماجرای "زینب بیگم"؛ واقفِ اهلِ سیاست

در این دوره، به دلیل افزایش درآمد مردم، بخشی از سنت‌ها که زمانی به طبقه مرفه جامعه اختصاص داشت، جنبه عام پیدا کرد. سنت حسنه وقف یکی از این سنت‌ها بود. در این بین، افراد وابسته به دربار صفوی با پیروی از اقدام‌های برخی فرمانروایان این دودمان مانند شاه طهماسب یکم که برای نخستین بار گنبد حرم رضوی را مطلّا کرد و نیز تشویق و تمجید علما، املاک و اموال فراوانی را وقف امور خیریه، اداره مدرسه‌های علمیه و همچنین رفع نیازهای مالی اماکن متبرکه کردند. در میان جمع واقفان عصر صفوی، تعداد بانوان چشمگیر و موقوفات آن‌ها بسیار متعدد و متنوع است. زینب‌بیگم، دختر شاه طهماسب یکم، یکی از این بانوان واقف بود که افزون بر توجه به مقوله وقف، ید طولایی در سیاست‌ورزی داشت. داستان زندگی شگفت‌انگیز این واقف سیاستمدار که عمری طولانی کرد و در خرداد سال ۱۰۱۹ خورشیدی دار فانی را وداع گفت، قطعاً روایتی خواندنی است که در رواق امروز با هم آن را مرور می‌کنیم. پیکر زینب‌بیگم در حرم مطهر امام رضا(ع) به خاک سپرده ‌شده ‌است.

دختری که سیاستمدار شد
زینب‌بیگم دختر چهارم شاه‌ طهماسب یکم صفوی بود؛ دختری که البته از همان دوران نوجوانی و جوانی وارد بازی‌های سیاسی دربار صفویه شد. او که به عقد علی‌قلی بیگ شاملو درآمده ‌بود، فرصت زندگی مشترک با شوهرش را پیدا نکرد و علی‌قلی بیگ به دست رقیبان سیاسی‌اش به قتل رسید. زینب‌بیگم پس از مرگ شوهر ناکام، دیگر ازدواج نکرد و مجرد باقی ماند، در عوض بنای ورود به رقابت‌های سیاسی را گذاشت. او در بحبوحه دوران حکومت برادرش، سلطان محمد خدابنده و در حالی که کشور در معرض هجوم عثمانی‌ها قرار داشت، به عنوان بانوی مقتدر دربار صفوی، دست به زد و بندهای سیاسی برای به حکومت رساندن حمزه‌میرزا، یکی از برادرزادگانش زد و چون او به دست سرداران سپاه به قتل رسید، بنای حمایت از عباس‌میرزا، فرزند دیگر سلطان محمد خدابنده را گذاشت؛ عباس‌میرزایی که بعدها به شاه عباس یکم مشهور شد. زینب‌بیگم با حمایت از عباس‌میرزا، خطر بزرگی را به جان خرید. در قزوین، پایتخت آن زمان صفویه همه به خون وی تشنه بودند. پایداری زینب‌بیگم سبب شد موقعیت عباس‌میرزا در حرمسرای شاهی که یکی از کانون‌های قدرت بود، تثبیت شود. به این ترتیب، عباس‌میرزا جای پدر را گرفت و فرمانروای ایران شد. زینب‌بیگم به دلیل همراهی با برادرزاده، جایگاه بالایی بدست آورد؛ او به عنوان «زن‌سالار» دربار صفویه، مسئولیت اداره امور بانوان را برعهده داشت، اما عملاً مشاور ارشد شاه‌عباس در بسیاری از امور و با عنوان «خان‌بی‌بی» از اعتبار ویژه‌ای برخوردار بود. تا جایی که برخی از مورخان از نقش گسترده وی در عزل و نصب‌ها سخن گفته‌اند و جهانگردان و سفیران دولت‌های اروپایی، هوش و ذکاوت سیاسی زینب‌بیگم را ستوده‌اند. هر چند که او در اواخر عمر و در دوران حکومت شاه‌صفی، دیگر محبوبیت پیشین را نداشت و به دور از فعالیت‌های پیشین در قزوین روزگار می‌گذراند، اما به مرگ طبیعی درگذشت و طبق وصیتی که کرده ‌بود، پیکرش را به مشهد حمل کردند و در حرم رضوی به خاک سپردند.

بانوی واقف
موقوفات زینب‌بیگم بسیار گسترده و متعدد بوده ‌است. او را بانویی بسیار خیّر و اهل مبرّات توصیف کرده‌اند. زینب‌بیگم در دوران قدرتش، املاکی را وقف حرم مطهر رضوی کرد و برای آسایش زائرانی که از نقاط مرکزی ایران به سوی مشهد در حرکت بودند، کاروانسراهایی ساخت. یکی از این کاروانسراها، کاروانسرای «بیگم» یا «حجیب» در مسیر قزوین به ساوه است.
افزون بر این‌ها، زینب‌بیگم را بانی برخی از پل‌های قدیمی مسیر مشهد به شاهرود می‌دانند. نقل است که این بانوی واقف، وسواس فراوانی برای ساخت و تجهیز مناسب کاروانسراها داشت و سعی می‌کرد در کنار آن‌ها، حتماً زیرساخت‌های لازم از قبیل آب‌انبار و گرمابه مناسب وجود داشته ‌باشد.
افزون بر این‌ها او مدرسه‌ای در محله چرخاب اصفهان ساخت و برای آن موقوفه‌هایی قرار داد. از دیگر موقوفه‌های زینب‌بیگم می‌توان به گرمابه‌ای در بازار مشهد اشاره کرد که در توسعه سال ۱۳۵۴شمسی خراب شد.
وصیت‌نامه‌ای مفصل از زینب‌بیگم در دست است که در آن به شرح و توضیح برخی از موقوفات خود پرداخته است.

خبرنگار: محمدحسین نیکبخت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.