به گزارش قدس آنلاین، در یک ماه اخیر با عدم پذیرش توافقنامه مورد نظر امریکا در مذاکرات هستهای که تقریباً به جز قرار دادن ایران در مسیر ضعف و ریلگذاری برای از دست دادن ابزارهای قدرت و قرار گرفتن کشور در مسیر فروپاشی، عایدی خاصی به لحاظ اقتصادی و رفع تحریمها نصیب کشور نمیکرد، فشار حداکثری دموکراتها برای تحمیل خواستههای خود در مذاکرات آتی و حتی رساندن ایران به شورش اجتماعی، فروپاشی و تجزیه با اسم رمز «انقلاب زنانه» و با بهانه فوت مهسا امینی آغاز شد. اگر در روزهای اول ماجرا از سر سادهلوحی یا فریب جامعه، عدهای این اعتراضات را که به سرعت به سمت اغتشاش و جنگ شهری هدایت شد، اعتراض اجتماعی مشروع مردم ایران در مورد مسائلی، چون گشت ارشاد و کسب آزادیهای اجتماعی و مدنی تحلیل مینمودند، امروز در امریکایی-اسرائیلی بودن این حوادث هیچ تردید نمیتوان کرد و روشن شده که نه تنها جمهوری اسلامی ایران بلکه موجودیت «ایران» به عنوان یک کشور بزرگ تاریخی در میانه یک توطئه بزرگ قرار گرفته که با مدیریت امریکاییها و بازیگری صهیونیستها، اروپاییها و سعودیها و سایر وابستگان به امریکا در حال انجام است. برخی ابعاد این سناریو به شرح ذیل است:
- امریکاییها بهرغم ژستهایشان شرایط حداقلی ایران را در مذاکرات نپذیرفته و اعلام کردهاند فقط برجام با شرایط تحمیلی یکسویه خودشان را میپذیرند و تعهدی در قبال تداوم رفع تحریمها را در آینده نزدیک نمیپذیرند. از نظر امریکاییها در حالیکه شدیدترین تحریمهای تاریخ بشری علیه ایرانیان اجرا شده و بهرغم اینکه توانسته اقتصاد ایران را تضعیف نماید، فقط در رسیدن به اهداف تاکتیکی موفق بوده و نتوانسته به لحاظ راهبردی بر جمهوری اسلامی ایران اثر گذاشته و ایران را از پیگیری اهدافش بازدارد. با این حال، برآورد آنها این است که رفع تحریمها سبب خواهد شد این سلاح قدرتمند برای همیشه از دست آنها خارج شود و ایران با حل مشکلات اقتصادی بتواند جهش قدرت خود طی چهار دهه اخیر را تثبیت کند و به یک وضعیت پیشرونده و غیرقابل توقف قدرتیابی جهانی وارد شود. از این رو، بر اساس برخی اخبار و شواهد به موازات مذاکرات یک سال گذشته، برنامه ایجاد اغتشاش و آشوب در ایران با جدیت از سوی دولت جدید امریکا پیگیری شد.
- حجم حملات با محوریت شبکههای مجازی و جنگ رسانهای انجام شده در این اغتشاشات در طول تاریخ جنگهای رسانهای غربیها علیه ملتها و کشورهای دیگر حتی در موارد متعدد انقلاب رنگی انجام شده در دو دهه گذشته بیسابقه است و گستردگی و شدت آن به وضوح نشاندهنده برنامهریزی شده بودن آن دارد. اینکه در عرض چند روز تعداد زیادی از سلبریتیها و چهرههای رسانهای غربی و برخی کشورهای منطقه در حمایت از اغتشاشات ایران به میدان آمده و واکنش نشان دهند، به هیچ عنوان طبیعی و عادی نیست و روشن است که برای سلبریتی امریکایی، اروپایی و حتی ترکیهای، مردم کشورهای دیگر و مسائل آنان اهمیت و جذابیتی ندارد، بلکه این اراده سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی دشمن و هزینههای صورت گرفته توسط گاوهای شیرده آنان همچون دولت عربستان سعودی برای راهاندازی آشوب در ایران است که تبدیل به سخن و متن شده و از طریق حنجره این چهرهها یا از صفحات مجازی آنان منتشر میشود.
- تنوع مشارکتکنندگان در ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران و بازیگران این عرصه در یک ماه گذشته نشان میدهد که این بار سطح هماهنگی و مشارکت گستردهای میان دشمنان ایران برای ضربه زدن به کشور در جریان بوده است. نقشآفرینی گسترده سلبریتیهای کشورهای عضو ناتو، فعالیت گسترده تخریبی ضدانقلاب از گروههای مختلف و ظاهراً متضاد در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، تلاش شبانهروزی رسانههای متنوع ضدایران برای شعلهور کردن فتنه، حمله و هجمه به چهرهها و سلبریتیها و افراد مؤثر اجتماعی برای موضعگیری علیه جمهوری اسلامی ایران و موفقیت در وادار کردن برخی از آنان به این کار، حضور پررنگ عوامل و اتباع خارجی وابسته به سرویسهای دشمن به خصوص اتباع اروپایی در کف خیابان، حمایت رسمی و چند باره رئیسجمهور و سایر مقامات امریکایی و نیز برخی مقامات اروپایی از اغتشاشگران، شایعهسازی گسترده بیاساس راجع به وضعیت سلامتی رهبرمعظم انقلاب اسلامی مدتی پیش از آغاز اغتشاشات، فعال نمودن یکباره گروههای مختلف تجزیهطلب در گوشه و کنار کشور به خصوص در شمالغرب و جنوبشرق، محتوای تولید شده گسترده آماده برای انتشار در فضای مجازی از شعارهای آماده تا ترانههای سروده شده، الگوی یکسان عملکرد میدانی اغتشاشگران و هماهنگی آنان در بستر شبکههای اجتماعی و آموزشهای جنگ شهری و تاکتیکهای مختلف راجع به آن در این پلتفرمها و مسائلی از این دست به روشنی نشان از برنامهریزی شده بودن این اغتشاشات دارد.
- حدود یک سال پیش بود که نفتالی بنت نخستوزیر رژیم صهیونیستی در دیدار با جو بایدن رئیسجمهور امریکا از راهبرد «مرگ با هزار ضربه چاقو» در برابر ایران رونمایی کرد و چند ماه بعد بار دیگر از آن با عبارت «زدن سر اختاپوس» به عنوان راهبرد اصلی در برابر ایران نام برد.
اعلام این راهبرد که در آن با تشبیه ایران و گروههای مقاومت به سر اختاپوس و بازوانش، زدن سر آن یعنی ایران به جای زدن گروههای مقاومت به عنوان برنامه جدید اعلام شده است، به روشنی نشاندهنده ضعف و ناتوانی این رژیم منحوس در مقابله با بازوان جمهوری اسلامی ایران در محور مقاومت بوده و از هماهنگی آنان با امریکاییها برای وارد کردن ضربات متعدد کوچک (هزار ضربه چاقو) با هدف ایجاد ضعف و سستی و فروپاشی اجتماعی و امنیتی ایران پرده برمیدارد.
- اغتشاشات اخیر قطعاً در بستری از زمینههای متعدد فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی رخ داده، ولی برنامهریزی شده بودن آن و دست دشمن در آن به وضوح نمایان است که همچنان نیز تلاش میکند تا ادامه یابد. هر ایرانی حق دارد نسبت به مسائل کشور حرف داشته باشد و انتقادات و نظرات خود را آزادانه اعلام نماید، ولی هیچ شخصی این حق را ندارد که در بستر فراهم شده توسط دشمنان این مرز و بوم نقشآفرینی کرده و هیزم آتشی باشد که سرسختترین و شقیترین دشمنان این کشور و این ملت برای نابودی «ایران» تدارک دیدهاند.
- روندها نشاندهنده تصاعد قدرت جمهوری اسلامی ایران و قرار گرفتن تراز قدرت ملی این کشور در سطوح بالا در عرصههای جهانی است که باعث شده تلاش دشمنانش برای ضربه زدن و متوقف نمودن این رشد مضاعف شود. این واقعیت به ما میگوید که ملت ایران در وضعیت خاصی قرار گرفته که در صورت تداوم مقاومت و پایداری به زودی به نتایج درخشانی خواهد رسید. شاید خود ما که در بطن جامعه ایران زندگی میکنیم به خوبی این واقعیت را درک نکنیم، ولی دوستان و دشمنان ما در خارج از ایران به خوبی به ابعاد این واقعیت آگاه شدهاند و راز این هجمههای عجیب و غریب و این تخاصم عریان نیز از همین مسئله نشئت میگیرد.
منبع: جوان
نظر شما