درباره بازارهای اطراف حرم چند بار صحبت کرده و به معرفی آنها پرداختهایم، اما تاکنون پیش نیامده است که بخواهیم درباره آنها از دریچه مدارک و سندهای موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی صحبت کنیم؛ مجموعه نفیسی که نه فقط آینه تمامنمای تاریخ حرم مطهر رضوی، بلکه نشاندهنده فرازهایی از سرگذشت شهر هزار و ۲۰۰ ساله مشهد است که در هیچ منبع دیگری نمیتوان نشانی از آنها یافت.
در میان بازارهای قدیمی مشهد، بازار «سرشور» هم اهمیت خاصی دارد و هم نزد زائر و مجاور قدیم بسیار شناخته شده است؛ میگویم قدیم، از آن جهت که امروزه با گسترش شهر مشهد و تأسیس مراکز تجاری بزرگ و متعدد، از کارایی بازارهای سنتی کاسته شده است؛ هر چند که هنوز میشود فروغ روزهای باشکوه را در عبور و مرور رهگذران و تکاپوهای حجرهداران دید. سرشور آن قدر اهمیت داشته است که محلهای در جنوب شهر مشهد را به نامش زدهاند؛ محلهای که میان دو محله سراب و عیدگاه قرار داشت و از جنوب، فصل مشترکی با حرم مطهر و بخشی از بالاخیابان پیدا میکرد و این بازار معروف از میان آن میگذشت و به ضلع غربی حرم مطهر میرسید.
چالش نامگذاری «سرشور»
یکی از چالشهای مهم مربوط به تاریخ سرشور، مربوط به نامگذاری این بازار یا محله تاریخی و پرهیاهوست. در این باره نظرات و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی معتقدند «سرشور» از «سر شستن» میآید و مربوط میشود به زمانی که قمهزنی متداول بود یعنی دوره قاجار. بر اساس این دیدگاه، در آن زمان دستهجات قمهزن وقتی به نزدیک حرم میرسیدند، برای شستوشوی سرشان، به حمامی واقع در ابتدای کوچه سرشور میرفتند و پس از تطهیر، به حرم مطهر مشرف میشدند. خوب است بدانید این دیدگاه در میان قدیمیهای مشهد به شدت شایع است و طرفدارانش کم نیست؛ اما هیچ کس نمیداند مبدأ آن کجاست و روی چه حسابی درباره آن این طور صحبت میکنند؟ روایت دیگری هم که البته زیاد رایج نیست، آن است که نام بازار سرشور به دلیل همجواری آن با کاریز یا به قول مشهدیها کالی است که در انتهای این بازار قرار داشت و پل فردوس را روی آن احداث کرده بودند. این افراد معدود معتقدند سرشور به این معناست که در قدیم، سر این کوچه، مکانی برای شستوشوی لباس و... بوده؛ ادعایی که البته بیشتر نوعی خیالپردازی است و شاهدی برای قبول آن وجود ندارد و احتمالاً ساخته و پرداخته یک قرن اخیر است. اما در کنار این روایتهای غیرمستند اما عامهپسند، روایت دیگری هم وجود دارد که خاص اهل پژوهش است و این گروه بیشتر این روایت را قبول دارند؛ طبق این نظر، دلیل این نامگذاری، شلوغی و ازدحام فراوان بازار است که در خراسان قدیم، گاه به چنین مکانهایی عنوان «شور» اطلاق میشد. نمونه آن را میتوان در سفرنامه ابنبطوطه دید؛ او در کتاب خود آورده است که یکی از محلات شهر خوارزم که بازار بسیار شلوغی داشت را به نام «شور» میخواندهاند و بر همین اساس، برخی اهل تحقیق، اصلاً بعید نمیدانند که مشهد هم صاحب چنین بازار، فضا و نامِ مکانی بوده است. بررسی اسناد نشان میدهد این دیدگاه میتواند قابل پذیرش تلقی شود و راز نامگذاری مهمترین بازار نزدیک به حرم رضوی را باید در همین مستندات مورد توجه قرار داد.
قدیمیترین سندِ «سرشور»
قدیمیترین سند موجود درباره بازار سرشور در مرکز اسناد آستان قدس، مربوط به سال ۱۰۶۹قمری / ۱۰۳۷شمسی است؛ به شماره ۳۳۲۶۴/۴۶ عنوان این سند «انجام مهمات و معاملات سرکار فیض آثار، سنه تنگوزئیل (سال خوک) ۱۰۶۹» است. متن سند به گزارش اجاره مغازه برنجکوبی در خیابان مشهد (احتمالاً بالاخیابان) مربوط میشود. در متن این سند میخوانیم: «اولاد محمدرضا کفشبان از قرار پروانچه اشرف به تاریخ شهر رمضان سال ۱۰۶۵ (تیرماه ۱۰۳۴) از بابت برات اجاره دکان برنجکوبی واقعه در خیابان مشهد که مجدداً احداث شده، به وظیفه اولاد، بدین موجب مقرر آنکه به موجبی که در سنه لویئیل (سال نهنگ) ثبت است[:] ۴ تومان و ۲۰۰۰ دینار از بابت دکان دنککوبی (دنک یا دنگکوبی: شالیکوبی، برنجکوبی) واقعه در خیابان / از بابت دکاکین (دکانها) وقفی سرکار در بازار شور ۱ تومان و ۲۰۰۰ دینار». در این سند، استفاده از عبارت «بازار شور» برای ما بسیار بااهمیت است، زیرا نشان میدهد در سال ۱۰۳۷شمسی یعنی ۳۶۴ سال پیش، جایی که ما امروزه با نام بازار سرشور میشناسیم، با اسم «بازار شور» شناخته میشد و شهرت داشت. بنابراین میتوان با استناد به این سند قدیمی در مرکز اسناد آستان قدس رضوی، اعتبار نظری را که بر آن است نام بازار سرشور در ابتدا مانند بازار خوارزم، «شور» بوده را بیشتر دانست.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما