حجت‌الاسلام احسان کفشدار طوسی؛ مدرس حوزه و دانشگاه

به گزارش قدس خراسان آنلاین، حجت‌الاسلام احسان کفشدار طوسی؛ مدرس حوزه و دانشگاه و کارشناس فضای مجازی درباره تربیت فرزندان در فضای مجازی یادداشتی به شرح زیر نوشته است.

در دنیا نسلی وجود دارد که به آن‌ها نسل زد «Z» گفته می‌شود، این نسل ویژگی‌های خاصی دارند. نسل زد یا نسل نت در کشور ما به افرادی تلقی می‌شود که تقریباً دهه هشتاد شمسی متولد شده‌اند. برخی از افراد و متخصصان به افراد نسل Z یک سری خصوصیات نسبت می‌دهند ولی شاخص‌ترین ویژگی آن‌ها، استفاده زیاد از ابزارهای دیجیتال و هوشمند است. این نسل از همان کودکی توانستند از مزیت اینترنت بهره‌مند شوند و از آن نهایت استفاده را ببرند، این در حالی است که این مزیت برای سایر نسل‌ها وجود نداشت. البته برای افراد این نسل خصوصیات دیگری هم بیان می‌شود. به عنوان مثال آن‌ها غیرمتعهد یا مسئولیت‌ناپذیر خطاب می‌کنند و گاهی هم آن‌ها را ناسازگار، بدرفتار و ریسک‌پذیر می‌خوانند.

مهم‌ترین مشکل در مواجهه با نسل «Z» والدین بی‌سواد رسانه

مهم‌ترین مشکل در مواجهه با این مسئله این است که والدین اکثرا کم‌سواد یا بی‌سواد رسانه‌ای هستند و همین امر باعث شده تا نقش تربیتی چندانی در کودکان دهه هشتادی خود ایفا نکنند و بسیاری از کودکان و نوجوانان این نسل، بدون هیچ آموزشی از چگونگی استفاده صحیح از اینترنت بزرگ شوند و به عرصه‌های مختلف جامعه قدم بگذارند.

البته که برای آموزش سواد رسانه و سواد فضای مجازی بسیاری از دستگاه‌های دولتی مثل وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و وزارت ارشاد و ارتباطات و همچنین دستگاه‌های حاکمیتی مثل صدا وسیما و سازمان تبلیغات هم در کنار خانواده مسئول هستند و باید پاسخگوی کم کاری‌های خود باشند، اما آنچه از همه مهمتر است، این است که خانواده برای تربیت فرزند خود نباید منتظر نهادها و دستگاه‌های مختلف بماند چراکه در نهایت دود بی تربیتی چنین نسلی اول در چشم خانواده و بعد در چشم جامعه خواهد رفت.

تربیت مجازی کودکان بر اساس آموزه‌های اسلامی

از آنجا که حضانت، به معنای ولایت بر تربیت طفل است، ثابت می‌شود که کمترین کار در تربیت افراد، حضانت است و یا حد اعلای حضانت، تربیت است؛ زیرا حضانت و مراقبت نیکو و پسندیده خود مقدمۀ تربیت شایسته است؛ همچنان که بعضی حضانت را به ولایت بر کودک و حفظ مصالح تربیتی تعریف کرده‌اند. در مختلف الشیعه بر نیاز کودک به تربیت و حضانت تأکید زیادی شده است. در کتاب جواهر وجوب حضانت ملتقط به معنای قیام به سرپرستی کودک بر اساس مصالح او بیان شده است. مرحوم محقّق حلی در این‌باره می‌نویسد: «با رسیدن کودک به سن رشد، ولایت پدر و مادر نسبت به او پایان می‌پذیرد و می‌تواند نزد هر کدام از آن دو که تمایل داشت، بماند». شهید ثانی نیز می‌گوید: «این حکم مورد توافق فقها است».

فرزند از ابتدای تولد تا 21 سالگی، یعنی هنگامی که به لحاظ تربیتی از محیط خانواده دور می‌شود و از نظر رشد جسمی و اخلاقی ـ تربیتی به بلوغ نسبی می‌رسد، مراحل به‌هم ‌پیوستۀ رشد و تربیت را پشت سر می‌گذارد. بر اساس تغییرات روحی، جسمی و عقلی که در انسان رخ می‌دهد، سه دورۀ تربیتی برای او نیاز است که پرورش وی نیز باید با شناخت ویژگی‌های هر دوره صورت پذیرد.

از دیدگاه دین اسلام، کودک تا هفت سال اول زندگی، سید و سرور است و تعبیر رسول گرامی اسلام هم از این مرحلۀ تربیتی، «سیادت کودک» است. هفت سال دوم، سن تعلیم‌پذیری، اطاعت و فرمان‌برداری است، و هفت سال سوم، سن نظرخواهی و مشورت. تقسیم مراحل تربیت از نگاه روان‌شناسان با نظر پیامبر متفاوت است. معمولاً دوره‌های تربیت را شامل دورۀ کودکی اول، یعنی از تولد تا 6 سالگی، دورۀ دوم کودکی را از 6 تا 12سالگی و دورۀ نوجوانی را از 12 تا 18سالگی می‌دانند.

روایت اول:

رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «اَلْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِینَ فَإِنْ رَضِیتَ خَلاَئِقَهُ لِإِحْدَی وَ عِشْرِینَ سَنَةً وَ إِلاَّ ضُرِبَ عَلَی جَنْبَیْهِ فَقَدْ أَعْذَرْتَ إِلَی اللَّهِ؛[1] فرزند، هفت سال آقاست، هفت سال بنده و هفت سال وزیر. اگر تا 21 سالگی خوی و خصلت‌هایش را پسندیدی [که خوب] و گرنه به حال خود رهایش کن؛ زیرا تو در پیشگاه خداوند متعال معذوری».

روایت دوم:

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «یُرَبَّی الصَّبِیُّ سَبْعاً وَ یُؤَدَّبُ سَبْعاً وَ یُسْتَخْدَمُ سَبْعاً وَ مُنْتَهَی طُولِهِ فِی ثَلاَثٍ وَ عِشْرِینَ سَنَةً وَ عَقْلِهِ فِی خَمْسٍ وَ ثَلاَثِینَ وَ مَا کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ فَبِالتَّجَارِبِ؛[1] کودک به مدت هفت سال تربیت می‌شود و به مدت هفت سال ادب‌آموزی می‌شود و به مدت هفت سال به خدمت گمارده می‌شود. رشد بدنی او تا سن 23 سالگی است و رشد عقلی‌اش تا سن 35 سالگی، و آنچه بعداً فرامی‌گیرد، از راه تجارب است».

کودک در هفت سال اولِ زندگی، تاج سیادت به سر دارد؛ لذا دیگران در برخورد با وی باید خود را به صورت بندۀ فرمان‌بردار و تحت اختیار او تصور نمایند. کودکی که خود را نسبت به دیگران تام‏الاختیار و واجب‏الاطاعه می‌بیند، خود را در انجام هر عملی محق دانسته و دیگران را شایستۀ اظهار نظر و دخالت نمی‌پندارد و انتظار ندارد که در مقابل تک‌تک اعمال و رفتار خود، در مقابل دیگران بازخواست شده و پاسخگو باشد؛ لذا برخوردهای دیگران باید چنان تنظیم شود که کودک، خود را کاملاً آزاد تصور نموده و قدرت برتری مافوق خود احساس نکند. نظارت اولیا بر کودک در چنین شرایطی باید به صورت نظارت عبد بر مولی طراحی شود؛ یعنی چنین وانمود شود که از دیدن اعمال و رفتار او ارادۀ کارآموزی شده و یا قصد تحسین و تشویق داریم. اگر کودک، خود اجازۀ نظارت، به اولیا ندهد و یا از ورود آن‌ها منع نماید، امر او مطاع و لازم‌‏الاجرا است و باید از شیوه‌های غیر مستقیم دیگر استفاده شود، و به هر حال ملاک اصلی، در برخورد با کودک آن است که کودک، خود را تحت کنترل و زیر ذره‌بین احساس نکند و محدود نبیند».

با توجه این نکات پیشنهاد می‌شود که در 6 سال اول زندگی تا حد ممکن کودک از بازی‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های رایانه‌ای کم‌تحرک و تمرکززدا دور شود و حتماً بازی‌های تحرک‌آفرین در اختیار او قرار بگیرد. اما اگر کنجکاوی او زیاد شد و تمایلش به بازی‌های مجازی فراوان گشت، ضروری است برای حفظ مقام سیدی او و جلوگیری از عقده‌های درونی، لحظاتی کوتاه این‌گونه بازی‌ها را در اختیارش بگذاریم، ولی سعی کنیم در هر حال، حواس او را از موبایل یا ابزار دیگر پرت کنیم و آن‌ها را از دسترس او خارج نماییم و نهایتاً او را به همان وسایل بازی مقتضای سن و سال خردسالی‌اش سوق دهیم.

پس از هفت سالگی، تحول درونی کودک او را به مقام عبودیت تنزل می‌دهد؛ یعنی از این پس، او دیگران را نسبت به خود مولی، و سزاوار امر و نهی و نظارت می‌بیند. ازاین‌رو، برخوردهای اولیا نیز باید از مقام ولایت و به عنوان مولی طراحی شود. همان‌گونه که مولی

حق کنترل رفتار عبد خود را دارد، اولیا نیز مستقیم و بدون هیچ دغدغه‌ای می‌توانند بر اعمال و رفتار نونهالان کنترل داشته و آن‌ها را بازخواست نمایند. عبد قابلیت نظارت مستقیم را داراست و خود را زیردست اولیا تصور می‌کند؛ از اینکه متوجه شود مولای او برای سر درآوردن از کارهای او جستجو و تجسس می‌نماید و مراقب صحت اعمال و رفتار اوست گلایه‌ای ندارد، بلکه خود را مستحق مراقبت و هدایت دانسته و تحمل نظارت صریح را نیز دارد.

با توجه به خصوصیات این مقطع سنی بهتر است موبایل یا لپ‌تاپ ویژۀ فرزند نباشد بلکه مشترکاً با مادر یا پدر یا دیگر اعضای خانواده استفاده کند. البته باید این استفاده هم مشروط باشد و هم محدود. یعنی حتماً شرط گذاشته شود که اگر در مراحل مختلف درسی، آموزشی، اخلاقی، کارهای منزل و مهارتی موفقیت‌هایی کسب کرد یا به حد نصاب رسید، روزانه تشویق می‌شود و می‌تواند در زمان محدودی به صورت نظارت کامل در بازی‌ها یا فضاهای خاصی به کار بپردازد. برخی از اپراتورها سیم‌کارتی را مخصوص دانش‌آموزان این مقطع طراحی کرده‌اند؛ مثل سیم‌کارت انارستان که فقط متصل به اینترنت پاک و مورد استفادۀ کودکان و نوجوانان به خصوص 10 تا 18سال است و در کنار آن هم برخی از پیام‌رسان‌های داخلی مثل پیام‌رسان شاد یا مداد ویژۀ دانش‌آموزان و برای کار آن‌ها طراحی شده است که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد.

پس بهتر است در سنین بین 14 تا 18سالگی، والدین موبایل یا تبلت یا ابزار لازم را برای نوجوان خود تهیه کنند و کودک تصرف مالکانه داشته باشد، ولی با مشورت و صحبت با او زمان‌هایی را برای استفاده از این وسایل و شبکه‌های اجتماعی مقرر کنند و حتماً این ابزارها در فضای خانواده مورد استفاده قرار بگیرد و والدین نظارت مستمر ولی همراه با اعتماد داشته باشند. بهتر است استفاده از اینترنت به وسیلۀ موبایل و لپ‌تاپ و تبلت در فضای عمومی یا اتاقِ در باز صورت بیانجامد و والدین چنین شرطی را بگذارند که بتوانند در هر زمان بر موبایل کودک اشراف داشته و نظارت کنند. فقط باید مراقب بود که نگذارند حس بی‌اعتمادی در نظارت‌ها برای نوجوان به وجود بیاید.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.