فمینیسم به عنوان یکی از پر طرفدارترین مکاتب ساخت تاریخ و فرهنگ مغرب زمین همواره سعی در صدور ارزشهای فکری و فرهنگی خود به سرزمینهای اسلامی داشته است.

ظهره‌وند: ملاقات مسیح علینژاد با سران کاخ الیزه، نشان دهنده استیصال غربی‌هاست/ حکایت عروسک دست آموز و جورج سورس پاریس

فمنیسم به عنوان یکی از پر طرفدارترین مکاتب ساخت تاریخ و فرهنگ مغرب زمین همواره سعی در صدور ارزشهای فکری و فرهنگی خود به سرزمینهای اسلامی داشته است. تاریخ سراسر تبعیض غرب در خصوص جنس زنان در برهه‌ای نه چندان دور از تاریخ پر فراز و نشیب این بخش از جهان فمنیستها را وادار به انجام اقدامات رادیکالی کرد که موجب صدور ارزشها و فرهنگ فمنیسم غربی به کشورهای جهان سوم شد. ارزشهایی که بدون توجه به شرایط اقلیمی، تاریخی و فرهنگی سرزمینی مانند ایران به دنبال ساخت مدلی یکنواخت و تکراری از شخصیت و فنوتیپ فردی و اجتماعی زنان است. مدلی که با تقلید بی‌چون و چرا از غرب آنها را به عروسکانی دست آموز برای امیال شیطانی سیاستمداران غربی تبدیل می‌کند گفتگوی زیر با دکتر ابوالفضل ظهره‌وند تلاشی است برای افشای اسرار پنهان ملاقات یکی از این عروسکهای دست آموز با برنارد هنری لوی معروف به جورج سورس فرانسه تا آغازی باشد برای کاوش در زوایای پنهان صدور مدل فمنیستی غرب به کشورهای اسلامی.

قدس آنلاین: بسم الله الرحمن الرحیم با شماره دوم از پرونده ویژه عفریته بدنام با موضوع دخالتهای غرب و آمریکا در ایران با پوشش جریانهای فمنیستی در خدمت آقای دکتر ابوالفضل ظهره‌وند دیپلمات برجسته و سفیر اسبق ایران در افغانستان هستیم. آقای دکتر از این که فرصت ارزشمند خویش را در اختیار ما قرار دادید خیلی متشکرم با توجه به این که آشوبهای اخیر تا حدودی رنگ و فمنیستی داشت و حوزه مطالعاتی جناب عالی هم مربوط به کشور فرانسه است لطفاً کمی در خصوص سرمایه گذاری سیاسی-امنیتی فرانسویها بر روی جریانات فمنیستی در ایران و کشورهای منطقه به ما توضیح دهید؟

ظهره وند: ما باید موضوع اغتشاشات را در چند سطح بررسی کنیم. این که کلیت غرب تنها ظرفیتی که در اختیارش بود تا برای مستأصل کردن و کشاندن ایران پای میز مذاکره از آن استفاده کند و در یک شکل غایی بتواند بحرانی عمیق را در ایران شکل دهد تا از این طریق در فازهای بعدی ایجاد بحران بتواند به هدف تجزیه کشور و تغییر نقشه ژئوپلتیک ایران دست پیدا کند همین ایجاد اغتشاشات بود. بنابراین شروع این کار با اغتشاش کلید خورد و جامعه هدف آنها هم دهه هشتادی‌ها وخصوصاً مسئله فمنیسم و زنان بود که شعار آن را هم قبلاً طراحی کرده بودند. زن، زندگی، آزادی خود این شعار یک شعار کاملاً سکولار است در واقع تولید این شعار احتمالاً در اروپا و به کمک فرانسویها اتفاق افتاده است چون آنها سعی کرده‎اند این شعار را عملیاتی بکنند وقتی بحث زن و زندگی را عنوان می‌کنند در اینجا بحث فمنیسم، سکولاریسم و مسئله تعریف زن بیرون از خانواده مطرح می‌شود. یعنی زن نسبتی با خانواده ندارد و برابری جنسیتی در این طرح لحاظ شده است و این آزادی در واقع آزادی زن از هر نوع قید و بندی است. همان طور که اگر مرد را هم این طور تعریف کنیم به نوعی لائیسیته می‌رسیم. بنابراین من از این زاویه به قضیه نگاه می‌کنم نکته دیگر این است که در این اغتشاشات اروپایی‌ها اقدامات دیگری را در دستور کار داشتند. یعنی سعی داشتند از طریق ایجاد تعارضات قومی وارد عمل شوند که این اقدامات از جانب فرانسویها مسبوق به سابقه است. در حقیقت فررانسه در خصوص ارتباط با جریانات کردی، چپگرایان و سازمان منافقین دارای سابقه طولانی است. یعنی الان مهمترین ایستگاه منافقین در اروپا در فرانسه است. این هم نکته‌ای است که باید به آن توجه کرد آلبانی ایستگاه عملیاتی منافقین است اما فرانسه ایستگاه پشتیبانی سیاسی سازمان نفاق محسوب می‌شود لذا مریم رجوی در آلبانی نیست بلکه هسته مرکزی و کلیدی منافقین در فرانسه است. بنابراین برخی جریانات ضدانقلاب متمایل به فرانسه در آنجا هستند به عنوان مثال کسانی مانند روح الله زم، شاپور بختیار و بنی‌صدر در فرانسه اقامت داشتند وقتی نگاه می‌کنید اینها به این دلیل که سرمایه ژئوپلیتیکی خودشان در منطقه را در رابطه با ایران ارزیابی کرده‌اند اپوزیسیون ما را در آنجا نگهداری می‌کنند البته سعی کرده‌اند همیشه ما به ازای آن را از امریکا دریافت کنند.

قدس آنلاین: آقای دکتر با توجه به اقداماتی که کسانی مانند خانم مریم نمازی در حمایت از اغتشاشات انجام دادند من احساس می‌کنم حرکتهای اخیر جریانهای فمنیستی افراطی نوعی رنگ و بوی چپ هم دارد در همین راستا ما شاهد اقدامات موج دومی هستیم چه دلیلی وجود دارد که با وجود موج سوم جریانات فمنیستی، که به نوعی روی هویت زنانه زن تأکید می‌کنند. جریانات رادیکال فمنیستی این مسئله را کنار می‌زنند و برای بازی با کارت فمنیستهای ایرانی از شعارهای موج دومی و افراطی فمنیستی استفاده می‌کنند؟

ظهره وند: به اعتقاد من تقسیم کاری در این زمینه شکل گرفته است شما ببینید الان موضعگیری که وزیر خارجه و یا صدراعظم آلمان چندی پیش انجام دادند این هم یک بخشی از پروژه است اما فرانسه پرچمدار مباحث فمنیستی لائیسیته و در واقع مقابله با هنجارهای دینی است. حتی فرانسه یک ایستگاه مهم برای صهیونیسم بین الملل است و خود صهیونیستها در پشت پرده پرچمدار این ماجرا هستند و این مسائل را تئوریزه می‌کنند و علاوه بر موج دوم فمنیسم به موجهای بعدی هم فکر کرده‌اند. در سال گذشته اینها قانون ازدواج با محارم مشروط به رعایت محدوده سن 18 سال را تصویب کردند. حالا سؤال اینجا است که چرا کشور فرانسه این قدر روی لائیسیته تأکید دارد. همان‌طور که می‌دانید در انقلاب کبیر 1789م در فرانسه یکی از دستآوردهای فرانسویها این بود که توانستند برای مبارزه با کلیسا پرچم بلند کنند و تبدیل به پرچمدار جارو کردن تفکرات کلیسایی در اروپا شوند. وقتی این مسئله را در ارتباط با صهیونیسم و شبکه ماسونیسم ببینیم آن وقت کار ویژه فرانسه در تحولات اخیر مشخص می‌شود همچنین همان طور که عرض کردم تقسیم کار صورت گرفته و مدیریت کلان پروژه تغییر نقشه ژئوپلتیک منطقه در دست آمریکا است و آقای ویلیام برنز که قبلاً معاون وزیر خارجه بود اما الان رئیس CIA است مدیریت کلان این پروژه را بر عهده گرفته است. وی فردی بسیار باهوش و باتجربه است در کنار وی پایگاه منطقه‌ای سنتکام هم از این مسئله پشتیانی می‌کند اما الان به صورت نرم و در حوزه امنیتی مشغول فعالیت هستند و اگر می‌بینیم در حال ارسال سلاح به داخل ایران هستند از این جنبه است. ایجاد اغتشاشات سیاسی در عراق، ایران و پاکستان در دستور کار اینها است. از جمله اهداف دیگر اینها ایجاد تنش در روابط ایران با کشورهای قفقاز جنوبی از جمله جمهوری آذربایجان است. این برنامه بسیار کلیدی است و راهبری آن با آمریکا است اما در سطح شروع کار و استفاده از ظرفیت اروپایی‌ها فرانسویها در حال ایفای نقش در این طرح هستند. چون پاریس می‌خواهد ما به ازای این بازیگری را یا در فرانسه و یا در کردستان عراق دریافت کند. اینها می‌خواهند در منطقه کردی حضور پیدا کنند. از جانب دیگر فرانسه ایستگاه سوسیالیسم تخیلی و سوسیالیستهایی است که فرهنگ و مدرنیسم غربی را پذیرفته‌اند و با کمونیستهای مارکسیست- لنینیست فرق می‌کنند و اصطلاحاً سوسیالیتهای شکلاتی نامیده می‌شوند. شاخه‌ای این سوسیالیتها جنبش سبزها را در اروپا تشکیل می‌دهند که به نوعی تفکر سوسیالیستی دارند و اگر خوب ملاحظه کنید می‌بینید که فمنیسم از دل این ماجرا بیرون می‌آید یعنی به نوعی حامل ارزشهای لائیسیته در درون خود دارد و از لحاظ فرهنگی روی بدنه طبقه متوسط کار می‌کند. وقتی از این منظر نگاه می‌کنیم ملاقات خانم علینژاد یک گزاره مهم به ما می‌دهد و آن این است که سابقه نداشته در ملاقاتی یک فرد این قدر سطح پایین بتواند با رئیس جمهور فرانسه دیدار کند.

قدس آنلاین: به نظر شما چرا این ملاقات اتفاق افتاد؟

ظهره وند: ببینید اساساً کاخ الیزه به کسی ملاقات نمی‌دهد اما دلیل وقوع این اتفاق را باید از چند منظر ببینیم که به نظر من بالاترین آن استیصال فرانسه است. ببینید فرانسه در سالهای اخیر موقعیت خوبی نداشته و آقای مکرون از ویرانه‌های دو جریان سنتی چپ و راست در فرانسه بالا آمده است و در عمل هم در این مدت دستآوردی نداشته است. و از طرف دیگر اوضاع اروپا خراب است. به نظر من منشاء این اوضاع خراب به قدرتهای نوظهوری مانند: چین روسیه و در رأس آنها ایران باز می‌گردد. ایران نقش بسیار مهمی در وخامت اوضاع اروپا و غرب ایفا کرده و نقش بسیار مهمی نیز در تحولات آینده ایفا خواهد کرد. اینجا است که من می‌گویم این معادله به تقابل رسیده است. در حقیقت آنها از بعد سخت این تقابل عبور کرده‌اند چون می‌دانند فایده‌ای ندارد. و الان این تقابل در بعد ایدئولوژیک و هویتی خود قرار دارد اینجا است که فرانسه تصور می‌کند که به عنوان پرچمدار ایدئولوژی لائیسیته می‌تواند در این پروژه به ایفای نقش بپردازد. اما هدف مشترک همه این جریانها فروپاشی ایران است چون اینها از ایدئولوژی مقاومت ضربه خورده‌اند. به عنوان مثال در تلاشهایی که اینها در غرب آسیا در برهه جنگ تحمیلی و حتی ظهور و سقوط داعش و یا در افغانستان و لبنان کردند با پدیده‌ای به اسم حضور جمهوری اسلامی ایران مواجه شدند. ایران اسلامی را دست کم نگیرید من از این بابت متأسفم که سیاست خارجی ما از این ظرفیت غافل است. امروز اروپایی‌ها گرفتار این هویت جدید هستند که از آن یک هیولا ترسیم می‌کنند. بنابراین اگر قرار باشد که در این جنگ نرم وارد شوند بضاعتی نخواهند داشت. چون فرهنگ ایرانی با بی‌ناموسی، بی‌غیرتی و همجنسگرایی نسبتی ندارد. اما آنها دیدند حلقه ضعیفی از دهه هشتادی‌ها که آنها سالها است روی آن کار کردند و آن شبکه حالا در داخل فعال شده قابلیت استفاده دارد. وقتی شما اینها را کنار هم می‌گذارید می‌بینید فرانسه در بین کشورهای اروپایی و نمایندگی‌های آنها در تهران نقش لیدر را بازی کرده است. وقتی به این وضعیت نگاه می‌کنید به آن تقابل هویتی برمی‌گردید. یعنی شما از طرفی هنجارهای فمنیستی و لائیسیته را با محوریت زن دارید و در جانب دیگر هنجارهای ولایتمداری را باز با محوریت زن دارید. در هر دو بعد این مبارزه هویتی زن نقش محوری دارد و اینها روی ضعیف‌ترین لایه در داخل کشور حرکت کردند منتها سؤال اصلی اینجا است که چرا چنین بستری در داخل فرهنگ ما به وجود آمده که اینها توانسته‌اند روی این بستر سوار شوند. یعنی من الان نقش فرانسه را دست دوم می‌بینم نقش اساسی به غفلت ما بازمی‌گردد. سلبریتی‌ها چرا باید این گونه باشند!

قدس آنلاین: در میان پاسخ به سؤال قبلی به ملاقات آقای مکرون با مسیح علینژاد اشاره کردید یکی از کسانی که خانم علینژاد در این سفر با وی ملاقات کرد آقای برنارد لوی است لطفاً علل این ملاقات را برای ما تبیین کنید؟

ظهره وند: همان طور که می‌دانید آقای لوی دوست نزدیک جریانات تجزیه طلبی کردی است و برای فرانسویها حکم جورج سوروس را دارد با این تفاوت که جرج سوروس از سرمایه و توان شبکه سازی خود استفاده می‌کند اما آقای لوی در بین جریاناتی که فرانسویها در منطقه سالها روی آنها سرمایه گذاری کرده‌اند نفوذ دارد. وی در بین جریانات برانداز منطقه و به ویژه جریانات کردی نفوذ دارد و در این پروژه نیز وی فرایند تجزیه و فروپاشی را دنبال می‌کند. فلذا لوی عامل واسطه ملاقات مسیح علینژاد با سران کاخ الیزه بوده است. این مسئله استیصال سردمداران کاخ الیزه و استیصال و سودجویی لوی را نشان می‌دهد. زیرا او هم به نحوی در حال ایفای نقش با آمریکایی‌ها است. من عرضم این است که این ملاقات نشان دهنده استیصال اروپایی‌ها است زیرا اگر آنها توانسته بودند در همان 20 روز اول از ایجاد اغتشاش نتیجه بگیرند و بدنه اجتماع یا لایه خاکستری را به میدان بکشانند امکان نداشت که بخواهد به این خانم ملاقات بدهند. آنها باز هم به بن بست خوردند اگر قضیه را این گونه در نظر بگیریم. طرح بعدی نوعی تقابل ژئوپلتیکی خواهد بود زیرا ایجاد اغتشاش فعلاً از دستور کار خارج شده است و آنها وارد فاز بعدی می‌شوند که آمریکایی‌ها در آن نقش ایفا خواهند کرد.

قدس آنلاین: در اخباری که از ملاقات سران کشور فرانسه با خانم علینژاد مطرح شد ایا می‌توان از ورود MI6 به این حوزه سخن گفت نگاه شما به صحت و سقم این برداشت چیست؟

ظهره وند: این برداشت اصلاً درست نیست فراموش نکنید که فرانسویها و انگلیسیها با هم در رقابت و تقابل هستند. یعنی هیچ کدام به دیگری میدان نمی‌دهد زیرا سرویسهای فرانسوی و انگلیسی مستقل از هم کار می‌کنند تبادلاتی با هم دارند اما در حدی نیست که مانند CIA و MI6 خیلی به هم نزدیک باشند. خود لوی برای این کار کافی است اما این ملاقات به طور کلی استیصال آقای مکرون را نشان می‌دهد. فرانسویها مانند گذشته در مذاکرات هسته‌ای نقش پلیس بد را بازی می‌کنند. اینها صبر کردند ببینند می‌توانند اصلاً امتیازی از آمریکا بگیرند در مذاکرات هسته‌ای بریتانیا کار خودش را می‌کند و مسیر خاص خود را می‌رود ما نباید اشتباه کنیم. تصور فرانسویها این بود که بتوانند تفکر لائیسیته را در نسل دهه هشتادی‌ها یا برخی طبقات و دهکهای بالا گسترش دهند اما در کل فرانسویها در ایران آن نفوذ بایسته را ندارند و ماجرایشان با انگلیس و آمریکا فرق می‌کند. اما به قول معروف فرانسوی‌ها بوی شعله قلم کار شنیدند ولی در مجموع وخامت اوضاع اقتصادی و اجتماعی اروپا محصول تفکر انقلاب اسلامی و ایستادگی و الهام بخشی ایران اسلامی است. می‌خواهم بگویم بحث بحث جنگ هویتی است. اینجا است که فرانسه یه عنوان یک پرچمدار در بحث مدرنیته، لائیسیته و نیز فمنیسم به صحنه آمده است.

خبرنگار:علی اکبری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.