به گزارش قدس آنلاین، هرساله شانزدهم آذرماه یادآور شهادت(مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی و مهدی شریعترضوی) سه دانشجویی است که به خاطر اعتراض به دیدار ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا با محمدرضا پهلوی و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا در دانشگاه تهران با گلوله مستقیم دژخیمان شاهنشاهی کشته شدند و شهادت آنها، مبدأ جنبش دانشجویی ایران را رقم زد.
دکتر علی شریعتی در توصیف سه شهید دانشجوی رویداد ۱۶ آذر ۱۳۳۲ مینویسد: «اگر اجباری که به زنده ماندن دارم، نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همان جایی که در آتش بیداد سوخت». به بهانه این روز بزرگ، نگاهی اختصاری به آمار مهاجرت دانشجویان و زمینههای سرقت مغزها و راهکارهای مهار آن داشتهایم که در ادامه بخشی از آن را خواهیم خواند.
نگاهی به آمار خروج نخبگان
جمعیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ با افزایش 3/4 به ۵۹ هزار و ۵۸۵ نفر در سال ۲۰۱۹ رسیده است. رتبه دانشجوفرستی ایران از میان ۲۴۱ کشور جهان، ۱۹ است و آمریکا، ترکیه، آلمان، ایتالیا و کانادا به ترتیب پنج مقصد اصلی دانشجویان ایرانی در دنیا هستند. المپیادیها با 37/2درصد، مشمولان بنیاد با 25/5درصد و رتبههای یک تا هزار آزمون سراسری با 15/4 درصد بیشترین درصد افراد مقیم خارج را به خود اختصاص دادهاند.
۴/۴درصد از المپیادیها، 3/7درصد از مشمولان زیر پوشش بنیاد و 2/6درصد از رتبههای برتر کنکور، به ایران بازگشتهاند. به گفته قائممقام بنیاد ملی نخبگان ۳۷درصد از رتبههای برتر کنکور و المپیادها از کشور مهاجرت میکنند. براساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، میزان مهاجران ایرانی در سال ۲۰۲۲ حدود ۲میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده که نزدیک به ۳/۳درصد از کل جمعیت کشور را شامل میشود. به اعتقاد برخی صاحبنظران عدد ذکر شده مربوط به جمعیت مهاجران ورودی به کشور(جمعیت تجمعی) در سالهای گذشته است و این عدد به هیچوجه نشاندهنده جمعیت ایرانیان مهاجر در خارج از کشور نیست.
نگاهی به نخبه دزدی و زمینههای آن
برخی کشورها بهخصوص کشورهای غربی برای سرقت مغزهای ایرانی برنامهریزیهای متعددی دارند و قوانینشان را سهلتر میکنند. مثلاً برخی کشورها ازجمله فرانسه ترجمه مدرک موقت و ریزنمرات وزارت علوم را برای پذیرش دانشجویان ایرانی کافی میدانند و نیازی به آزاد کردن مدرک اصلی نیست! به گفته قائممقام بنیاد ملی نخبگان ۳۷درصد از رتبههای برتر کنکور و المپیادها از کشور مهاجرت میکنند.
چنین آمار و ارقامی به این میماند که بخشی از وزارت علوم و نظام آموزشی کشور به دستگاهی برای پرورش و ارزشیابی افراد برای کشورهای دیگر، شرکتها و سازمانهای آنها تبدیل شدهاند! دانشجویان و افرادی که با یارانه دولتی درس خواندهاند و باید به مردم کشور خودمان خدمت کنند، اما کشورهای غربی برای جذب این نخبهها فرش قرمز پهن کردهاند و حتی برای تسهیل خروج آنها قوانین مهاجرتیشان را هم سهلتر میکنند.
در این فرایند، برخی مدارس و مؤسسات آموزشی لوکس، اساتید مرتبط با مراکز آموزشی خارجی و دانشجوپرانها نقشآفرینی میکنند که تا به امروز به صورت جدی مورد رصد و بررسی قرار نگرفتهاند و میزان اقدامهای خسارتبار آنها در ترویج مهاجرت سرمایههای ملی مشخص نیست.
روایت یک دانشجو از نخبهپرانی
یک نخبه دانشگاهی که در سال۱۳۸۷ در قالب تور علمی، برای شرکت در نمایشگاه اختراعات و ابتکارات، به همراه یک شرکت خصوصی به کشور بلژیک سفر کرده در گفتوگو با خبرنگار ما با اشاره به اقدام سرپرست این تیم به ترغیب دانشجویان برای پناهندگی و عدم بازگشت به کشور(نخبه پرانی) میگوید: در آن سال، مخترعان ایرانی ۱۰ غرفه از نمایشگاه آن کشور را به خود اختصاص داده بودند و هر دو نفر در یک غرفه محصول و یا اختراع خود را برای بازدید مدیران عامل شرکتهای تجاری خارجی ارائه داده بودند.
این نخبه که خواست نام او فاش نشود میگوید در روزهای پایانی این تور علمی، سرپرست گروه در اقدامی غیرمنتظره، گذرنامه سه نفر از دانشجویان را به آنها برگرداند و به آنان گفت که با توجه به هوش و توانمندیشان میتوانند به نروژ، فرانسه یا آلمان پناهنده شده و به ایران برنگردند. وی در ادامه توضیح میدهد: فردای همان روز، خودرویی تهیه و به پاریس رفتیم و آنجا یک نفر از نخبگان برای پناهنده شدن به آلمان از ما خداحافظی کرد. نفردوم نیز در فرانسه از من جدا شد و به مقصد نامعلومی رفته است که هنوز از او خبر ندارم. این دانشجوی دانشآموخته میگوید: نداشتن پول کافی، ترس از آینده، نداشتن محلی برای زندگی و نداشتن برنامهریزی قبلی برای ماندن، دغدغه مشترک ما سه نفر در طول مسیر دو ساعته بروکسل تا پاریس بود که البته موجب تصمیم عاقلانه من برای بازگشت شد و شاید بیتوجهی آن دو نفر به این مسئله برایشان گران تمام شده باشد.
خروج یا مهاجرت؟
از آنجایی که در سند راهبردی کشور در امور نخبگان از واژه «مهاجرت نخبگان» استفاده نشده و عبارت «خروج» به کار گرفته شده باید گفت: خروج زمانی رخ میدهد که نخبه از چرخه خدمت به جامعه و اثرگذاری خارج شود؛ خواه داخل کشور باشد (خروج خاموش) یا خارج از کشور. صاحبان استعدادهای برتر و نخبگان، بیشتر با نیت کسب تخصص و بازگشت و خدمت به کشور یا با نیت اقامت در کشور مقصد و کار در آنجا، از کشور خارج میشوند.
خروج نخبگان از کشور دربردارنده دو وجه متفاوت فرصتآمیز و تهدیدآمیز است. به نحوی که تسریع و تسهیل در مسیر نخبگی و همچنین توانمندسازی و امکان مشارکت اجتماع نخبگانی در فعالیتهای بینالمللی جزو وجوه فرصتآمیز این موضوع تلقی میشود. اما از دیدگاه تهدیدآمیز، این پدیده سبب از دست رفتن اثرگذاری نخبه در جامعه و هدررفتن سرمایهگذاریهای کشور در توسعه اجتماع نخبگانی میشود.
خبرنگار: حسین محمدی
نظر شما