به گزارش قدس آنلاین، ارائه نظرات گوناگون در حوزه عفاف و حجاب در روزهای اخیر، نشان از رویکردها و نظرات متنوع در این حوزه دارد. عدهای باور دارند که حجاب به عنوان یکی از احکام اجتماعی در اسلام، باید در نظام جمهوری اسلامی ایران که بستر دینی دارد، به عنوان قانون درآمده و اجرا شود. در مقابل، گروهی هم بر این عقیده هستند که دین در حجاب خلاصه نمیشود و میتوان بحث حجاب را جدا از مباحث دینی و بهصورتی کاملاً مستقل در نظر گرفته و برای اجرای عمومی آن در سطح جامعه تعیین تکلیف کرد. در این زمینه گفتگویی با فاطمه شجاعی، فعال حوزه زنان و خانواده انجام شده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
نباید در اجرای حکم حجاب کوتاه آمد
درباره حجاب و قانونی شدن آن دو رویکرد کلی مطرح میشود. عدهای بر این باور هستند که حجاب را نمیتوان به منزله تمام دین در نظر گرفت و لازم است برای قانونی کردن آن حتماً نظر جامعه را جویا شد تا قانون حجاب در صورت تصویب، پشتوانه مردمی داشته باشد. عدهای هم این نظر را رد میکنند با این استدلال که اجرای احکام اسلامی نیاز به تایید مردمی ندارد. بلکه حکومت اسلامی حق دارد و میتواند قانون حجاب را به اجرا بگذارد و مردم را ملزم به تمکین کند. در این مورد کدام نظر را قابل قبول میدانید؟
این نکته که دین در حجاب خلاصه نمیشود، قطعاً درست است. من فکر نمیکنم کسی این ادعا را کند که حجاب نماد تمام دین است و اگر حجاب نباشد، کل دین بر فنا رفته است. ولی اینکه از آن نتیجه بگیریم که چون همه دین، حجاب نیست پس نسبت به حجاب بیاعتنا شویم چون دین کسی از دست نمیرود، گزاره درستی نیست.
درواقع حجاب همه دین نیست و هیچ کس چنین ادعایی ندارد، اما اینکه نتیجه بگیریم اگر ما از حجاب عقبنشینی کنیم از دین عقبنشینی کردهایم این گزاره درستی است. به طول کلی یک قاعدهای داریم با این عنوان که منکر ضروری دین، منکر دین است. آن ضروری دین هر چیزی میتواند باشد، مثلاً حجاب یکی از ضروریات دین است. هم نص صریح قرآن است و هم در روایات به آن تأکید شده و در احکام دینی ما آمده است.
البته حجاب جزو فروع دین و احکام دینی ما است؛ جزو نادر مواردی است که با تمام جزئیات در قرآن آمده و حدودش را مشخص کرده است. حتی مشخص کرده چطور بپوشید، روسری را طوری بیندازید که گردن و سینه را بپوشاند، حتی کلام و بیان با نامحرم چگونه باشد، روابط بین زن و مرد چگونه باشد، مرد به زن نگاه نکند، متقابلاً زن به مرد نامحرم نگاه نکند. یعنی برای نماز اینقدر جزئیات مطرح نکرده که برای حجاب، پوشش و انضباط اجتماعی بین زن و مرد جزئیات را گفته است. هم در صریح آیات قرآن آمده و هم روایات بر آن تأکید دارند. با توجه به این تأکید بسیار در آیات قرآن، مسلم است که منکر ضروری دین، منکر دین است و ما نمیتوانیم نسبت به این مسئله بیتفاوت باشیم و بیاعتنایی کنیم. اگر امروز درباره حجاب این طور بیاعتنایی شود، فردا روز میگویند شراب خوردن یا زنا آزاد شود با این توجیه که زنا، کل دین نیست آن را آزاد میخواهند. اما به این صورت چیزی از دین در جامعه باقی نمیماند.
لذا به نظر میرسد این دو نظر در تناقض با هم قرار دارند و حجاب جزء مسلمات و یقینیات دین است. پس باید مثل مسلمات دیگر روی آن پافشاری شود. اصلاً انقلاب اسلامی برای چه بود؟ این همه، مردم برای اسلام و قرآن جان دادند، آن وقت پاسخ این خونها و جانها و این شهدا را چه میخواهیم بدهیم؟ لذا به نظر میرسد پافشاری روی قانونی بودن حجاب باید باشد.
بازنگری قانون به نفع حجاب یا بیحجابی؟
اصل چهارم قانون اساسی تصریح میکند که تمام قوانین و مقررات مدنی، جزایی و... باید بر اساس موازین اسلامی باشد. اصولاً آیا این ماده قانونی کلی را میتوان به حجاب هم تعمیم داد؟
این اصل قانون اساسی میگوید تمام قوانین، مقررات و آییننامهها در کشور باید منطبق با شریعت اسلام باشد. مثلاً رها کردن موضوع حجاب چون خلاف شریعت اسلام و خلاف نص صریح قرآن است، با اصل چهارم قانون اساسی در تناقض است.
برخی معتقدند که این قانون باید مورد بازنگری قرار بگیرد و به عنوان مثال حجاب را استثنا قرار دهیم. استدلال هم این است که چون عدهای به اصطلاح شلحجاب در جامعه هستند یا نمیخواهند حجاب را رعایت کنند، پس قانونی بودن حجاب را قبول ندارند؛ اما وقتی میخواهیم امر دینی را تبدیل به قانون کنیم، باید پشتوانه و تایید مردم را داشته باشیم تا امکان اجرا باشد.
دقت داشته باشید موضوع حجاب، صرفاً یک موضوع دینی نیست. بدون تردید این موضوع با فطرت انسانی زنان و مردان در ارتباط است، یعنی موضوع فطری و غریزی است. اینطور نیست که شما صرفاً چون تابع یک دینی هستید، حجاب و پوشش را دارید. به عنوان مثال ستارههای هالیوود را نگاه کنید، بعضی از آنها به قدری مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند که اعتراض میکنند چرا به جای بدنمان، به خود ما توجه نمیشود. آنها از آزار و اذیتهای جسمی و از اینکه به خاطر جنسیت مورد تعرض قرار میگیرند، خسته شدهاند. یعنی پوشاندنی که جذابیتهای جنسی زنانه را نمایش ندهد عقلی و فطری دانسته و به آن قائل شدهاند. آنها با تجربه اوج آزادی در پوشش به این نقطه رسیدهاند که لباسی بر تن کنند که دیگر جذابیت جنسی را نشان ندهد تا مردم خود آنها را ببینند و برایشان احترام و ارزش قائل شوند.
اصل فلسفه حجاب هم همین است که زن دوشادوش مردان در اجتماع و تمام عرصهها حضور داشته باشد، بدون اینکه جذابیتهای جنسی عرضه شود. یعنی موضوع حجاب برای این طرح شده که زن مقهور و شکار مرد و تحت سلطه جسمی و جنسی مرد نباشد و بتواند در یک فضای کاملاً انسانی، زیست اجتماعی و فعالیت اجتماعی داشته باشد. بنابراین این موضوع صرفاً امر دینی نیست.
ماجرای بودجههای کلان و کمکاریهای عامدانه
در همین راستا که حجاب را صرفاً موضوعی فطری و غریزی ندانیم و درباره مزایا و کارکردهای اجتماعی آن هم تأمل کنیم، برای اینکه حجاب در جامعه، ضمانت اجرا پیدا کند، آیا لازمهاش این نیست که جامعه نسبت به آن پذیرش و اقبال داشته باشد؟
من این مطلب شما را قبول میکنم و میگویم که بسترهایی که باید فراهم میشد تا افکار عمومی به این اغنا و توجیه برسند که حجاب را بدون اعمال فشار و بدون بگیر و ببند رعایت کنند، وجود دارد اما کار به درستی انجام نشده است. حدود 28 دستگاه متولی امر هستند و کار با تمام جزئیات مشخص شده که هر کدام از این دستگاهها چه اقداماتی باید انجام بدهند؛ از آموزش و پرورش و سازمان تبلیغات و وزارت کشور و حتی سازمان برنامه و بودجه، وزارت صمت، وزارت اقتصاد، صدا و سیما، وزارت ارشاد و... تمام اینها شرح وظایف و ردیف بودجههای مشخص دارند که اقدامات کاملاً فرهنگی انجام دهند.
امروز دولت مردمی که تمام این ابزارها را هم در اختیار دارند و بیش از یک سال از عمر دولت گذشته، اگر در این یک سال دستگاهها را بسیج کرده بود که شورای اجتماعی کشور در وزارت کشور که با عالیترین مقامات وزارتخانهها و حضور رئیس جمهور تشکیل میشود، فعالیت میکردند اوضاع حجاب کمی بهبود پیدا میکرد.
بسیاری دستگاههای دولتی در حوزه عفاف و حجاب وظایف دستگاهی دارند. اگر متناسب با مأموریتهای سازمانی خودشان به وزارت کشور گزارش درست دهند و وزارت کشور نظارت کند، به جای اینکه فقط به گشت ارشاد فشار بیاورند، کار در جاهای دیگر بهتر و بنیادیتر پیش میرفت. این در حالی است که بار مسئولیت مسئله عفاف و حجاب را بهتنهایی به دوش نهادی انداختهاند که مرحله آخر باید وارد شود، آن هم برای گروههایی که سازماندهیشده فعالیت میکنند که باید با آنها برخورد قهری و انتظامی صورت بگیرد.
امروز پلیس تنها دستگاه فعالی است که کارش را ولو با وجود برخی خطاها انجام میدهد، ولی متاسفانه چون دستگاههای دیگر کارشان را انجام نمیدهند یا بسیار بسیار ضعیف انجام میدهند و متأسفانه فشار رسانه و افکار عمومی رویشان نیست، پلیس در معرض انتقادها قرار گرفته است.
ما معتقدیم جایی که عامل انسانی وارد عمل شود، بدون تردید خبط و خطا و اشتباه هست. حالا آن خبط و خطا مثلاً فراوانیاش زیاد باشد یا کم، محل بحث است. البته وقتی فراوانی خطار زیاد میشود دیگر نمیشود گفت خطای انسانی؛ شاید چهبسا خطای تعمدی صورت میگیرد و غیر قابل اغماض باشد و باید با آن برخورد شود.
نوک پیکان به سمت نهادهای متولی فرهنگ است
در کل کشور با 80 میلیون جمعیت، 31 استان و 460 فرمانداری و شهرستان، 10 تا 20 خطا بیاورید که مثلاً رفتاری نامعقول با دختری داشتند یا متوسل به ضرب و شتم شدند، ولی فراوانیاش چقدر است؟ البته که همین هم نباید باشد چرا که اینها قطعاً خلاف است، هم خلاف قانون و هم خلاف شرع است و عقل هم نمیپذیرد. ولی سطحی از خطا اجتنابناپذیر و توجیهپذیر است هر چند که تأکید میکنم همین هم نباید باشد.
اگر میخواهیم افکار عمومی نسبت به قانون حجاب پذیرش پیدا کند و در چارچوبی که شریعت اسلام گفته عمل شود، باید فعالان حوزه زنان و خانواده و رسانههایی که در این حوزه میخواهند اقدام مؤثری انجام دهند، سراغ 28 دستگاه دولتی بروند و اقشار اجتماعی کشور از وزیر کشور مطالبه کنند که ریاست این شورا را برعهده دارد. چون بودجههای هنگفت به دستگاهها برای عفاف و حجاب داده شده ولی عملکردها فاجعهبار است.
یکی از نهادهای مهمی که میتواند در زمینه ترویج عفاف و حجاب فعالیت بنیادی داشته باشد، وزارت آموزش و پرورش است. این در حالی است که در این زمینه کارنامه قابل قبولی از این وزارتخانه مشاهده نمیشود. بیش از یک دهه دانشآموزان در مدارس حضور دارند اما اندوخته آگاهیبخشی در این زمینه که منجر به شکلگیری اراده در آنها شود، عرضه نمیشود و هویتی محکم در درون آنها شکل نمیگیرد.
بله، آموزش و پرورش مثل وزارت ارشاد و صدا و سیما، جزو مهمترین دستگاههایی است که در بحث تبیین و توجیه افکار عمومی میتواند فعالیت کند. تبیین مسئله حجاب بین دانشآموزان و حتی والدین آنها در قانون آمده است. باید جلساتی گذاشته شود، معلمان و مربیان توجیه شوند و آنها بچهها را توجیه کنند تا منطبق با آنچه که در دین ماست، موضوع حجاب شناسانده شود. ما باید به نوجوانان احکام و مناسبات بین زن و مرد و ضرورت حجاب را بیاموزیم. در قانون تصریح شده مدارس و آموزش و پرورش موظفند که موضوعات دینی را به معلمان، دانشآموزان و والدین آنها توجیه کرده و توضیح بدهند.
در دستگاه اداری استخدامی هم به این صورت است. در این باره باید دوره آموزشی برای کارکنان دولت گذاشته شود و در خصوص بحث حجاب و عفاف آموزشهایی داده شود. اما خبری از این جلسات نیست. کارمند هم دنبال معیشت است و دغدغه این موارد را ندارد. وقتی شما یک جلسه دو سه ساعته نمیگذارید که توجیه کنید و مسئله حجاب را جا بیندازید، کسی سراغ بحث حجاب را نمیگیرد. از طرف دیگر همین کارمند سراغ فضای مجازی میرود. رسانههای معاند هم به شدت افکار عمومی را سمت خودشان بردهاند. این شرایط مدرسه و کارکنان دولت است.
صدا و سیما و وزارت ارشاد در جشنوارهها فرش قرمز میاندازد و بازیگران را با ظاهرهای ضد حجاب میبینیم. یعنی الگویی که در جشنوارههای رسمی و ملی ما نمایش داده میشود، الگویی است که اوج تبرج، آرایش و جذابیتهای یک زن را به تصویر میکشد. درحالی که در قانون به وضوح آمده که وزارت ارشاد اتفاقاً باید جلوی اینها را بگیرد و ساماندهی کند.
در بحث پوشش هم که لباسهایی وارد میشود که اصلاً مناسب نیستند. امروز معضل خانمهای ما، خرید لباسهای متناسب با هنجارهای داخلی کشور است، ولی پیدا نمیکنند. وزارت صمت و وزارت اقتصاد باید ممنوعیتهایی اعمال کنند و نظارتهایی باید داشته باشند که انجام ندادهاند. این در حالی است که برای این کار بودجه دریافت کردهاند و تشکیلات و نیرو و مدیر دارند که در این موارد نظارت کنند.
دشمن میخواهد نیروهای نظامی و امنیتی را در نظر مردم بد جلوه بدهد و دستگاهها هم با کمکاریهای خود، بار همه مسئولیت را بر عهده همین نیروهای زحمتکش انداختهاند و این طرف دستگاههایی که پولهای هنگفت و کلان میگیرند، کوتاهی میکنند. هیچ کس نیست که از آنها جوابی بخواهد یا اعتراض کند که چرا این کار را نکردید.
اما حتی بخشی از بدنه مذهبی کشور هم مسئول دانستن پلیس در موضوعات عفاف و حجاب یا اتفاقات اخیر را قبول ندارد.
بله، بدنه مذهبی هم قبول ندارد اما رسانه هم باید از دستگاههای دیگر پاسخ بخواهد. در نظر بگیرید که نماز ستون دین است و هیچ کس در این موضوع تردیدی ندارد. ولی من بهعنوان یک فرد متدین، اگر ببینم شما فرزندت یا دوست و آشنای خود را به زور سر نماز میآوری، میگویم کارت اشتباه است. در بحث حجاب، منِ متدین مخالف نیستم و به عنوان ضروری دین قبول دارم، ولی وقتی میبینم بدون اینکه به این زن و دختر آموزش بدهند و آن 28 دستگاه وظیفه خود را انجام بدهند و تبیین کنند و فکر او را اغنا و اقناع کنند، به زور او را به حجاب سوق میدهند مخالفت میکنم.
از آن طرف هم دشمن علیه موضوع حجاب چقدر تلاش میکند؟ در داخل بدون اینکه هیچ کدام از گرهها را از ذهن دختران جوان باز کنیم شروع میکنیم با زور و رفتارهای سلبی با او برخورد میکنیم، معلوم است من متدین هم میگویم این کار را نکن. متدینین نسبت به این نوع رفتارها گارد دارند، نسبت به اینکه بدون پیشزمینههای درست و بدون بسترسازی این حرکت انجام میشود، ناراحت هستند، نه اینکه نسبت اصل حجاب را قبول نداشته باشند. 28 گام برداشته نشده و شما میخواهید گام بیست و نهم را بردارید. من متوقعم شما یقه آن 28 دستگاه دولت را بگیرید.
به هر حال نهادینه کردن بحثی مثل حجاب در سطح کشور، عزم همگانی و طولانیمدتی را میطلبد. شما معتقدید اگر دولت فعلی در این یک سال اخیر خوب کار میکرد، این اوضاع را نداشتیم. در حالی که به اعتقاد بسیاری این موضوعها ریشهای است.
اینکه ریشه دارد مورد قبول است، ولی دولت گزارش بدهد در یک سال گذشته این 28 دستگاه در حوزه حجاب و عفاف چه کار کردند؟ شما اگر یک رسانه انقلابی و رسانه واقعاً دلسوز جامعه هستید، باید یقه دولت را بگیرید. در امر حجاب و عفاف بگویید چه کار کردید؟ مگر اینکه شما انقلابی نباشید یا با مسئله حجاب مشکل دارید و ضروری دین نمیدانید!
نوک پیکان به سمت گشت ارشاد نیست، به سمت دولت و وزارتخانهها و بودجههای میلیاردی برای حجاب و عفاف است. آنها باید جوابگو باشند. درست است که ریشه دارد و 30 سال است کار میکنند و یک روزه و دو روزه جمع نمیشود، اما شما بگویید در این یک سال در مقوله حجاب و عفاف چه کار کردید. وظیفه معاون رئیس جمهور در امور زنان، مشاور وزیر کشور در امور زنان، مسئول شورای اجتماعی کشور و... در حوزه حجاب و عفاف مشخص است. آنها باید جوابگو باشند.
دلیل نمیشود چون مسئله اصلی کشورمان اقتصاد است، نهادهای دیگر بیکار بنشینند. باید پاسخگو باشند. مشکلات آسیبهای اجتماعی و مربوط به اقتصاد، معیشت، گرانی و تورم را دستگاه متولی انجام میدهند، نهادهای متولی فرهنگی جواب بحث حجاب را باید بدهند.
دلایل استقبال از حجاب در اوایل دوران انقلاب اسلامی
کنار این بحثها نکته دیگری وجود دارد که توجه به آن میتواند راهکاری برای حل مسئله ترویج حجاب بدهد. اوایل انقلاب را که نگاه میکنیم با استقبال خوبی از سوی جامعه با موضوع حجاب مواجه میشویم. یعنی مردم با وجودی که دوران رژیم پهلوی با آن سابقه ضد حجابی و ضد اسلامی را دیده بودند، به طور خودجوش از اسلام و اجرای احکامی مثل حجاب استقبال میکردند. چه شده که امروز این استقبال تا این حد وجود ندارد؟ عامل کم شدن استقبال از حجاب و عفاف را چه میدانید؟
اتفاق مهمی که افتاد، این بود که برخی تصور میکردند جمهوری اسلامی ایران، زنها را در پستو میکند و اجازه ظهور و بروز نخواهند داشت. ولی عملکرد جمهوری اسلامی نشان داد که زنها با پوشش و حجاب اسلامی در تمام عرصهها حضور داشتند؛ مانند هیئت دیپلماتیکی که امام خمینی (ره) به ابرقدرتهای آن دوران نشان داد که خانم دباغ در کنار آیتالله جواد آملی و آقای لاریجانی با پوشش و حجاب به عنوان یک دیپلمات حضور داشتند تا پیام امام(ره) را ابلاغ کند. یا در جبهههای جنگ زنها در پشت خط برای رسیدگی به مجروحان حضور داشتند. در دانشگاهها و مراکز پزشکی هم در عرصههای مختلف نهتنها زن را در پستو نکردند، بلکه حضور و بروز داشتند و وارد عرصههای بینالمللی شده و در قلههای جهان درخشیدند.
این نوع اتفاقات مهم برای غرب چالشبرانگیز بود. چون زنان دنیا شاهد بودند که رسانه غربی میگوید زن با پوشش و حجاب نمیتواند پلههای ترقی را طی کند و باید هرچه میتواند عریانتر و در دسترستر باشد و به این طریق زنان را تحت سلطه و مقهور مردان قرار داد. اما از این طرف جمهوری اسلامی الگویی نه در نظر بلکه در عمل نشان داد که زنهای دنیا ببینند زن مسلمان پوشش و حجاب دارد بدون اینکه جذابیتهای خود را نمایش بدهد، میتواند ترقی پیدا کند. کدام شاخه و رشته است که زن مسلمان ایرانی به خاطر حجاب و پوششی که دارد، نتواند فعالیت کند؟ این رویداد، اندیشه و مبانی فکری غرب را کاملاً به چالش کشاند. ماجرا همین است که مقام معظم رهبری هم در صحبتهایش اخیرشان به آن اشاره کردند. غرب از زن باشرف و بااستعداد ایرانی سیلی خورده است و حالا میخواهند مثلاً انتقام بگیرند.
اوایل انقلاب رسانههای غربی کاری با زن ایرانی نداشتند. میگفتند این برای ما خطرناک نیست، ولی این زنان مسلمان کمکم جلو آمدند و آنها دیدند زن باحجاب موفق یکی از مهمترین عناصر و بازیگرانی است که تفکر غرب را به چالش میکشاند. پس باید او را هدف قرار میدادند. پس بر مسئله حجاب زن مسلمان کار کردند اما در داخل کار درست و برنامهریزیشده و منسجمی انجام نشد تا هجمهها را خنثی کند. او تخریب کرد و پیشروی کرد تا جایی که حتی بعضاً خانوادههای متدین ما برای مسئله حجاب دختر خود دچار معضل شدند. چون دختر جوان درک درستی از حجاب به دست نیاورده است. آنها با قطعیت به این رسیدند که یکی از بزرگترین بازیگران اصلی در ریشه کن کردن تمدن غرب یا همان رقیبی که برای تمدن غرب وجود دارد «زن مسلمان ایرانی» است که رهبری هم از آن به عنوان زن باشرف و با استعداد ایرانی یاد کردند. این زن به صورت بنیادی روایتسازیهای غرب از زنان موفق را به چالش میکشد. پس غرب برای از بین بردن الگوی زن مسلمان و باحجاب که بر قلههای علمی ایستاده، باید تلاش میکرد که او را به چالش بکشد و بهترین راه برای به چالش کشاندن زن مسلمان، بحث حجاب اوست.
چرا حجاب؟
چون حجاب زن مسلمان، آشکارترین و بارزترین نماد تظاهر مذهبی است. غرب باید این نماد را نابود کند تا رقیب خود را از بین ببرد. تمدن غرب مهمترین رقیب خود را جهان اسلام میداند که یکی از بازیگران مهم او، زن مسلمان است که با همین نماد حجاب میتازد و در عرصههای اجتماعی وارد میشود. لذا او باید این را بزند تا این بخش از تمدن غرب که به چالش کشیده شده، حل شود.
نظر شما