به گزارش قدس آنلاین، خواندن خبر بستری شدن استاد دلم را لرزاند؛ در وجودم غمی وزیدن گرفت و البته همزمان پرت شدم به سالهای دهه ۶۰ که دانشآموز دوره راهنمایی بودم و گاهی زنگ تفریح از بلندگوی مدرسه ما تصنیف «اندک اندک...» پخش میشد. حالا میگویم تصنیف وگرنه آن زمان من از کجا میدانستم «اندک اندک جمع مستان میرسند» شعر حضرت مولوی است و استاد شهرام ناظری آن را در قالب تصنیفی در آلبوم ارجمند «گل صد برگ» که هنوز با ادای همین اسم حالم دگرگون میشود، به یاد هشتصدمین سال تولد مولوی اجرا کرده است.
آن روزها حتی شاید نمیدانستم خواننده این تصنیف جانانه، شهرام ناظری است؛ مرد کُردی با آن هیبت و آن لحن و صدای قدرتمند که او را در میان خوانندگان متفاوت کرده است. نمیدانستم او هم به زیبایی تام و تمام میتواند هم شعرهای مولوی را بخواند هم ملودیهای کُردی را با تمام وجود اجرا کند و کاری بکند که حتی اگر کُردی هم نمیدانم اما بارها و بارها «کابوکی»، «شیرین شیرین» و «واران وارانه» را گوش و سعی کنم با او همراهی کنم.
شنیدن همین یک تصنیف موجب شد تا آثار شهرام ناظری بشوند بخشی از موسیقیهای بالینی من البته در کنار انتخاب اولم محمدرضا شجریان که از قضا شهرام ناظری از محضر او هم استفاده کرده است.
من در همه این سالها هر وقت سعدی خواندهام صدای محمدرضا شجریان را در پسزمینه ذهنم داشتهام که شعر سعدی را به زیباترین شکل زمزمه میکند و هر نوبت که دیوان شمس را خواندهام و یا نگاهی به مثنوی انداختهام، به یاد شهرام ناظری افتادهام که بیش از هر خوانندهای به شعر مولانا توجه کرده و از آن جمله است در آلبومهای «مثنوی موسی و شبان»، «صدای سخن عشق»، «یادگار دوست»، «گل صد برگ»، «مولویه»، «شعر و عرفان» و... .
شهرام ناظری خاطرهساز چندین نسل از ایرانیهایی است که دل در گرو موسیقی اصیل دارند آن هم از نوع عرفانی و حماسیاش که شهرام ناظری در ارائه آن استاد بلامنازع است. پس زمزمه میکنم: «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد...».
نویسنده: عباسعلی سپاهی یونسی
نظر شما