تحولات لبنان و فلسطین

۱۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۷
کد خبر: 839993

۳ شهریور سال ۹۵ بود که ناگهان زمین‌لرزه‌ای بزرگ رخ داد. مردم آماتریس شوکه شده بودند. وسعت زلزله، شهرهای دیگر را نیز درگیر کرده بود. ۲۹۹ کشته، ۳۸۸ مجروح و ۴۵۰۰ بی‌خانمان، فاجعه‌ای بزرگ در ایتالیا به پا کرد. موج همراهی و همدلی کل اروپا و حتی دیگر کشورها را در بر گرفت اما همسایه غربی ناگهان همه را شوکه کرد.

پلان دوم: یک کاریکاتور بر صفحات نشریه فرانسوی نقش بست. انبوهی از اجساد که روی هم چیده شده‌اند و فقط پاهای خونین‌شان دیده می‌شود و به شکل یک غذای محبوب ایتالیایی طراحی شده است که روی این آوار اجساد، برچسب‌ زده شده است: لازانیا! مرد خونینی که دیگر سو ایستاده با نام «پنه با سس گوجه فرنگی» و زن مجروحی که بالای سرش نوشته شده «پنه گراتین!» کشته‌ها و مجروحان به صورت غذاهای لذیذ ایتالیایی تصویر شده بود.

شارلی ابدو به تنهایی چنان خشمی ایجاد کرد که به یک جدال سیاسی و رسانه‌ای بزرگ در اروپا و جهان تبدیل شد. شورای شهر و شهرداری آماتریس که بالاترین تلفات را متحمل شده بودند علیه شارلی ابدو شکایت کرد؛ پرونده حقوقی پرپیچ و خمی که همین چند ماه قبل بسته شد. دادگاه تجدیدنظر پاریس حکم بدوی (مورخ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰) را تأیید کرد و درخواست تجدیدنظر شهرداری آماتریس (که در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۶ دعوای مدنی اقامه کرده بود) را با توجه به «غیرتوهین‌آمیز بودن» کاریکاتورهای مربوط به زلزله منتشر شده در تاریخ ۱۳/۱۱/۱۳۹۵ باطل اعلام کرد! شهردار آماتریس اما پس از این دادگاه برای ثبت در تاریخ یک سخنرانی کرد. جورجیو کورتلزی (Giorgio Cortellesi) گفت: «مقامات فرانسه و نشریه شارلی ابدو هرگز به خاطر توهین به زندگی ما، خانواده و تاریخ و هویت ما از ایتالیایی‌ها عذرخواهی نکردند. ما به ‌رغم تعصبات و کلیشه‌هایی که اغلب علناً علیه ما تکرار می‌شوند، با تمام قوا تکرار می‌کنیم که «حدی وجود دارد که نباید از آن فراتر رفت». بین آزادی بیان، حق مقدس گزارش و طنز و توهین به نمادهای هویتی یک قوم مانند دولت، پرچم، مذهب، تا احترام به مردگان و عزاداری جمعی شهروندان فرق است. درد حد و مرزی ندارد».

پلان سوم: در حالی که مردم ایتالیا داغ تازه‌ای از بی‌توجهی فرانسوی‌ها به شکایت‌شان متحمل شده بودند و حمایت سیاسی دولت فرانسه از شارلی ابدو را نظاره می‌کردند، ناگهان حضور یک کاریکاتوریست ایتالیایی در نشریه شارلی ابدو رسانه‌ای شد. پائولو لومباردی که در فراخوان شارلی ابدو برای ارسال اثر علیه رهبر ایران شرکت کرده بود، در شبکه اجتماعی خود به خوشحالی پرداخت که: «همین الان اطلاع یافتم یکی از برندگان هستم». او در ادامه همان پست نوشت: «حالا به پشتیبانی مسلحانه از خودم نیاز دارم و از ایران فتوا علیه من صادر خواهد شد!» ایتالیایی‌ها در پایین مطلب او، یادآوری کردند که این همان شارلی ابدو است که به هویت ما حمله کرده و به درد ما خندیده است. یکی از مردم ایتالیا زیر مطلب لومباردی نوشت: «ممکن است برنده شده باشی اما حالا مانند سلمان رشدی تا آخرین روزهای زندگی خود به محافظ نیاز داری. هنوز کاریکاتورهای مربوط به زلزله را در ایتالیا بخوبی به خاطر دارم... راه‌های زیادی برای ابراز مخالفت با نظام ایران بدون توهین به مقدسات وجود دارد».

پلان چهارم: نشریه شارلی ابدو علاوه بر نسخه الکترونیکی، به صورت فیزیکی هم در باجه‌های مطبوعاتی فرانسه به فروش می‌رسد. وقتی آن صفحه جلد مشمئزکننده را دیدم اول از همه برای مردم فرانسه، کودکان و بانوانی که از جلوی باجه‌های مطبوعاتی رد می‌شوند و مجبورند سیاست‌بازی مقامات فرانسوی را تماشا کنند تأسف خوردم. نگاه جنسیت‌زده و سکسیستی به زن و نشان دادن بدن عریان زنان با چه هدفی صورت می‌گیرد؟ در همین نشریه نه تنها یک رهبر مسلمان که بارها رهبران مسیحی و سایر ادیان هم به زشت‌ترین و توهین‌آمیزترین حالت ممکن تصویر شده‌اند. نگاه ضددینی، تن‌زده و تنانه، بی‌پرده و خشن جنسی در نشریه شارلی ابدو باید بشریت را متأثر کند. آنان که فکر می‌کنند کاریکاتورهای این چند روز یک هجمه سیاسی به جمهوری اسلامی است در اشتباهند. شارلی ابدو یک خشونت عیان علیه انسانیت و حتی آرمان غربی‌ها که لقلقه زبان‌شان شده یعنی آزادی بیان است. قربانی این آزادی پیش از آنکه در جمهوری اسلامی باشد در آماتریس و همسایه دیوار به دیوار فرانسه بوده است.

داخل پرانتز: افول ژورنالیسم در ایران باعث شده است که کمتر شاهد روزنامه‌نگاری تحقیقی در موضوعات مهم روز باشیم. جست‌وجوی چندزبانه و اوسینت‌محور به فراموشی سپرده شده است و دزدبازار در فضای مجازی باعث شده است هر اثر و قلمی که ایده و یافته‌ای دارد برش پیدا کرده و با نام این و آن انتشار یابد. ابراز خشم و صدور بیانیه راحت‌ترین کاری است که همگان می‌کنند. امان از فراموشی روایت‌سازی در دوره جنگ روایت‌ها.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.