تحولات منطقه

در کتاب «پاییز آمد» روابط همسری واضح و درست باحیا و واقعی روایت می‌شود و آن‌قدر نو به نظر می‌رسد انگار راوی و نویسنده دست در دست هم تصمیم می‌گیرند شجاعانه این دوستی همسرانه را نشان بدهند تا برای هم دینداری و هم عاشقانه زیستن درس باشد.

کتاب «پاییز آمد» روایت "زیست دیندار و عاشقانه" شهید احمد یوسفی و همسرش
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، حسن شیردل از نویسندگان و منتقدان کشورمان یادداشتی بر کتاب «پاییز آمد» نوشته گلستان جعفریان نوشته است. این کتاب که به خاطرات فخرالسادات موسوی همسر سردار شهید احمد یوسفی می‌پردازد، از کتاب‌های موفق در حوزه ادبیات دفاع مقدس است. این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

کتاب چاپ ششم را پشت سر گذاشته است. سروصداهایش هم دارد درمی‌آید. اولین اتفاق مهم کتاب رخ‌داده است (برگزیده بخش مستند جایزه جلال)

ـ خانم جعفریان! مصاحبه کتاب دردسر داشته درست است؟

محجوب و باوقار درحالی‌که مشخص است پشت تلفن لبخندی می‌زند و تأکید می‌کند که: (بله! بله!)

کتاب را که به دست می‌گیرید متوجه می‌شوید که نویسنده با انتخاب اسم هوشیارانه‌ای که برای کتابش داشته، هم ناشر ایده داده برای طرح جلد و هم خواننده را مشتاق کرده است که حالا بیا کتابی بخوان که هم راوی‌اش زن است و هم نویسنده‌اش.

نویسنده خوب می‌داند راوی‌هایش را چطور انتخاب کند. سوژه را خوب می‌شناسد. در همه‌ی کتاب‌هایی که نوشته‌ است این سعی را می‌شود دید.

نویسنده خوب راوی‌هایش را می‌شناسد. می‌داند زندگی آن‌قدرها هم به آنها امان نداده که خط به خط از زندگی‌شان را به یاد داشته باشند. برای همین است که وقتی کتاب «پاییز آمد» را می‌خوانید یقین دارید خاطره است نه رمان. چون جاهایی از کتاب جواب راوی کامل و وافی نیست و یقین می‌کنید گرچه زبان رمان سوار بر کتاب است، خانم جعفریان تنها نویسنده کتاب خاطره است نه رمان.

لذت متن را می‌توان در شروع فصل‌ها و پایان آن به‌درستی حس کرد. نویسنده در بین فصول دارد حسابی عرق می‌ریزد تا به هر شکلی شده سندیت روایت را حفظ کند.

و در بسیار از پاراگراف‌های کتاب متوجه این موضوع می‌شویم که نویسنده تکنیک داستان را به خاطر وفاداری‌اش به حرف‌های راوی فدا می‌کند و این فداکاری شیرین، لذت از متن می‌شود در جان خواننده.

در کتاب روابط همسری واضح و درست باحیا و واقعی روایت می‌شود. آن‌قدر نو به نظر می‌رسد انگار راوی و نویسنده دست در دست هم تصمیم می‌گیرند شجاعانه این دوستی همسرانه را نشان بدهند تا درس باشد برای هم دینداری و هم عاشقانه زیستن کسانی که زندگی همسری را دوست می‌دارند. این برجستگی در کتاب و روابط همسری فخرالسادات و احمد به‌ردیف کلماتی که خانم گلستان نوشته است چیزی است که در کتاب‌های دیگری ازاین‌دست یا گفته نشده و یا اگر هم گفته‌شده ملاحظاتی بوده.

این اتفاق، اتفاق نادری است که در کتاب «پاییز آمد» افتاده و اتفاق عزیزی است.

متن پر تعلیق کتاب، خواننده بی‌حوصله و مینی‌مال خوان را مجاب به خواندن می‌کند. هوای پاییزی کتاب را حفظ می‌کند. این عاشقانه‌هایی که مدام تلاش می‌کند توازنش را در زندگی فخرالسادات همراه با انقلاب و جنگ حفظ کند و سعی می‌کند همخوان باشد. راوی به‌ حتم کلمه به کلمه می‌خواند و در هر برگ نشانی از خود به‌جا می‌گذارد و بعد فکر و فکر است که هر چه برگ ریخته شده را در پاییزی که آمده بود، به یادگار گذاشته و رفته است.

منبع: تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.